1. The butis accepted this new Inevitable with seraphic smiles.
[ترجمه گوگل]بوتی ها این اجتناب ناپذیر جدید را با لبخندهای سرافیک پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]The، این حادثه جدید را با لبخند seraphic پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The، این حادثه جدید را با لبخند seraphic پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She has a seraphic look on her face.
[ترجمه گوگل]قیافهی سرافیزی در چهرهاش دیده میشود
[ترجمه ترگمان] اون یه نگاه seraphic به صورتش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه نگاه seraphic به صورتش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He imagined a seraphic presence in the room.
[ترجمه گوگل]او یک حضور سرافیک در اتاق را تصور کرد
[ترجمه ترگمان]حضور seraphic در اتاق تصور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حضور seraphic در اتاق تصور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You're a seraphic suggestion of attenuated thought .
[ترجمه گوگل]شما یک پیشنهاد سرافیک از تفکر ضعیف هستید
[ترجمه ترگمان]به نظر من که این طور فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من که این طور فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. By their fruits we shall know the peacemakers, not by the seraphic look on their faces.
[ترجمه گوگل]ما صلحجویان را از ثمرههایشان میشناسیم، نه از چهرههای سرافیآمیزشان
[ترجمه ترگمان]ما با میوه ها آن ها را خواهیم شناخت، نه از نگاه seraphic بر چهره آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما با میوه ها آن ها را خواهیم شناخت، نه از نگاه seraphic بر چهره آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All was over, Cosette had fallen back into deep, seraphic love.
[ترجمه گوگل]همه چیز تمام شده بود، کوزت دوباره به عشقی عمیق و سرافیری افتاده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز تمام شده بود، کوزت به عشق آسمانی و آسمانی فرو افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز تمام شده بود، کوزت به عشق آسمانی و آسمانی فرو افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید