پیشنهادهای Shirinbahari (١,٠٣٨)
کول کردن. برپشت یا شانه کسی سوار شدن He piggybacked his wounded friend.
دست از سرم بردار. بیخیالم شو. ولم کن
ظریف و زیبا
شاد
نادرست. پلید
خشونت
ادب
معمولی. نه چیز خاصی
گفت و گوی صیمانه دو نفره
سخت کوش
گرسنه
مد شدن. Trend There was a fad for wearing ripped jeans a few years ago
توضیح و پیشنهاد دادن
به صورت غیر مستقیم ارتباط برقرار کردن
موفق شدن در به دست آوردن چیزی
لِمش دستت میاد. To learn how to do sth
کسی را در بازی یا جنگ یا بحث شکست دادن طرف را قیمه قیمه کردن
امنه. دشمنی نمی بینم.
هشدار The revolution foreshadowed an entirely new social order.
بدلیجات. اسباب بازی I really like my bauble necklace
شور و نشاط
گیج کننده. مهم تر و بزرگتر از هر چیزی
1. شیطان2. دو نفر پاسور باز 3. دو دولار 4. زندانی دو ساله5. یک میز برای دو نفر
حواس کسی را از فرد مهمی پرت کردن. Outshine they were totally upstaged by their costar in the film
دعوا رقابت
گستاخ. جسور An insolent boy
خودنمایی
کم حرف His laconic speech
زیان بار he is engrossed in his work to the detriment of his married life
بسیار خطرناک و غیرقطعی
چی گیر من میاد؟
موفقیت آمیز This is a hit song, Awesome
پول زور گیر IF HE NEEDS MONEY HE 'Il HUSTLE SOMEONE💵
مجادله. بحث برانگیز
قابل اعتماد
کم حرف
شوید
به سختی به هدفی رسیدن
اتفاقی. بدون قاعده a hodgepodge of family photos haphazardly arranged on a table
مودب
موافقم. قبول دارم
یادآوری
بیا شرو ور تحویل هم ندیم.
بارش سنگین The rain was pelting down
تو ذوق کسی زدن. دوره ی خوشی و موفقیت ناگهانی به پایان رسیدن.
آتش سوزی There is a huge conflagration on the westcoast.
دست دوم they received hand - me - downs and toys from relatives and friends
جلوگیری از خطر یا اتفاقی You’ll have to comply with the new regulations if you want to keep the taxman at bay.
فایده ای ندارد!
مختصر. موجز