تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

استعاره از کار تکراری و بیهوده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کلاه برداری government waste has bilked the taxpayer of billions of dollars"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مصمم برای انجام کاری مخصوصا کار بد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دماغ شناسی This one relate to our rhinology section.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

غیر قابل تحمل. غیر قابل توجیه Matt's behavior was inexcusable"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

having a red or flushed complexion. "a stout man with a florid face"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به جا. مرتبط Isabel kept smiling apropos of nothing اینجا منفیه. Apropos of nothing ایزابل بی مورد می خندید.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کار خسته کننده back - breaking

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نزدیک بین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

گشنیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

ترحم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

آویزان a droopy clock

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

شرایط سخت He’s a good man to have around if ever you’re in a tight corner.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

موچین. انبرک pliers ( انبردست )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

غافلگیر کردن It’s not fair to spring this on her without any warning

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پاتوق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ماشین قدیمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "she binged on ice cream"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تازه به دوران رسیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

لباس سر همی نوزادی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آرام شدن. ساکت شدن After the storm had died down, we all tried cramming into the car. It was a bit of a fiasco.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نگران شدن. آشفته شدن that news greatly perturbed me

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

منجر به مشکل Rising unemployment is posing serious problems for the administration

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

خوشایند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حکم آزادی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کاراگاه. detective

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

قابل قبول نیست We won’t stand for such blatant racism in this company. It’s ju st not on!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

آشکار کردن. برای اولین بار نشان دادن There was an uneasy silence as the marketing director unveiled his plans for the coming year.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کسی که شکست را می پذیرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کی می خواد با من بجنگه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

حیله گر. متقلب. شارلاتان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

بدلیجات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

در کمین نشستن he was waylaid by bandits

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پوچی. سبکی. بی معنایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

جنون قدرت و تسلط بر دیگران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

اغراق کردن. بزرگش کردن. تملق کسی برای به دست آوردن چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وقت رفتنه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

غمگین. ناامید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تغییر غیر منتظره و مبهم. دمدمی مزاج. شرایط متغییر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

استعداد. کار خلاقانه و جالب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

داغون شدن. آهن پاره شده The car was totalled.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سالم. تعمیر کردن You have been made whole خوب می شی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سرگرمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مبهم. غیر واضح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مشکل پسند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

بیش از حد. افراطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

جریمه دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

وقت گذرانی بیهوده. پیاده روی و گردش Don't dwadle We're late already

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

لجباز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بدبختی پشت بدبختی. بدتر از قبل شدن