پیشنهادهای Shirinbahari (١,٠٣٨)
استعاره از کار تکراری و بیهوده
کلاه برداری government waste has bilked the taxpayer of billions of dollars"
مصمم برای انجام کاری مخصوصا کار بد
دماغ شناسی This one relate to our rhinology section.
غیر قابل تحمل. غیر قابل توجیه Matt's behavior was inexcusable"
having a red or flushed complexion. "a stout man with a florid face"
به جا. مرتبط Isabel kept smiling apropos of nothing اینجا منفیه. Apropos of nothing ایزابل بی مورد می خندید.
کار خسته کننده back - breaking
نزدیک بین
گشنیز
ترحم
آویزان a droopy clock
شرایط سخت He’s a good man to have around if ever you’re in a tight corner.
موچین. انبرک pliers ( انبردست )
غافلگیر کردن It’s not fair to spring this on her without any warning
پاتوق
ماشین قدیمی
افراط در کاری مخصوصا خوردن🍦🍨 "she binged on ice cream"
تازه به دوران رسیده
لباس سر همی نوزادی
آرام شدن. ساکت شدن After the storm had died down, we all tried cramming into the car. It was a bit of a fiasco.
نگران شدن. آشفته شدن that news greatly perturbed me
منجر به مشکل Rising unemployment is posing serious problems for the administration
خوشایند
حکم آزادی
کاراگاه. detective
قابل قبول نیست We won’t stand for such blatant racism in this company. It’s ju st not on!
آشکار کردن. برای اولین بار نشان دادن There was an uneasy silence as the marketing director unveiled his plans for the coming year.
کسی که شکست را می پذیرد.
کی می خواد با من بجنگه
حیله گر. متقلب. شارلاتان
بدلیجات
در کمین نشستن he was waylaid by bandits
پوچی. سبکی. بی معنایی
جنون قدرت و تسلط بر دیگران
اغراق کردن. بزرگش کردن. تملق کسی برای به دست آوردن چیزی
وقت رفتنه
غمگین. ناامید
تغییر غیر منتظره و مبهم. دمدمی مزاج. شرایط متغییر
استعداد. کار خلاقانه و جالب
داغون شدن. آهن پاره شده The car was totalled.
سالم. تعمیر کردن You have been made whole خوب می شی
سرگرمی
مبهم. غیر واضح
مشکل پسند
بیش از حد. افراطی
جریمه دادن
وقت گذرانی بیهوده. پیاده روی و گردش Don't dwadle We're late already
لجباز
بدبختی پشت بدبختی. بدتر از قبل شدن