parvenu

/ˈpɑːrvənjuː//ˈpɑːvənjuː/

معنی: تازه بدوران رسیده
معانی دیگر: تازه به دوران رسیده، نوکیسه، ندید بدید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has suddenly acquired wealth or status, without acquiring the tastes, manners, customs, or the like of his or her new station.

- At the posh country club, parvenus were immediately identifiable by their flashy gold jewelry and rude treatment of staff, to whom they felt keenly superior.
[ترجمه گوگل] در کلوپ شیک کانتری، پاورنوها فوراً با جواهرات زرق و برق دار طلایی و رفتار بی ادبانه با کارکنان، که به شدت نسبت به آنها برتری داشتند، قابل شناسایی بودند
[ترجمه ترگمان] در باشگاه ورزشی لوکس این باشگاه به سرعت با جواهر طلایی پر زرق و برق و رفتار خشن کارکنان که به شدت احساس برتری می کردند، قابل تشخیص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The parvenu invited guests but they all hung off.
[ترجمه گوگل]مشترکین مهمانان را دعوت کردند، اما همه آنها قطع کردند
[ترجمه ترگمان]تازه آن ها مهمان ها را دعوت کرده بودند، اما همه ساکت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was a newcomer, almost a parvenu, the creation of refugees and pirates.
[ترجمه گوگل]این یک تازه وارد، تقریباً یک اشتراک، خلق پناهندگان و دزدان دریایی بود
[ترجمه ترگمان]این یک تازه وارد، تقریبا به parvenu، خلقت مهاجرین و دزدان دریایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can tell he is a parvenu.
[ترجمه گوگل]شما می توانید بگویید که او یک اشتراک است
[ترجمه ترگمان] تو می تونی بهش بگی که اون آدم parvenu
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The parvenu was much too foxy to let slip even a hint of his working - class background.
[ترجمه گوگل]پرینو آنقدر روباه بود که اجازه نمی داد حتی یک اشاره از پیشینه طبقه کارگر او از بین برود
[ترجمه ترگمان]The بیش از حد لازم بود تا حتی اشاره ای به سابقه کار او در طبقه کارگر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A parvenu swaggers by oneself at a party.
[ترجمه گوگل]یک شریانو در یک مهمانی به تنهایی خود را فحاشی می کند
[ترجمه ترگمان]تازه، آدم تازه خودش را به مهمانی دعوت کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Around 1900, the United States was still a parvenu among nations, much patronised by the sophisticated society of Europe.
[ترجمه گوگل]در حوالی سال 1900، ایالات متحده همچنان در میان ملت‌ها به‌عنوان یک جامعه پیچیده اروپا مورد حمایت قرار می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۹۰۰، ایالات متحده هنوز هم در میان ملت ها قرار داشت، که بیشتر تحت تاثیر جامعه پیشرفته اروپا قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do not cross this, should surmount a parvenu in old A Bai when, his trip!
[ترجمه گوگل]آیا این عبور نیست، باید یک parvenu در قدیمی بای غلبه بر زمانی که، سفر خود را!
[ترجمه ترگمان]این کار را انجام ندهید، باید بر یک راه تازه رسیده در بای بای در هنگام سفر خود فائق آید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The employer is a bad parvenu only.
[ترجمه گوگل]کارفرما فقط یک شرور بد است
[ترجمه ترگمان]کارفرما فقط parvenu بدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jackson was a southwestern parvenu who combined a sense of rough-hewn egalitarianism with the gentlemanly honor typical of his class.
[ترجمه گوگل]جکسون یک شرور جنوب غربی بود که حس مساوات طلبی زمخت را با افتخار جنتلمنی معمولی کلاس خود ترکیب می کرد
[ترجمه ترگمان]جکسون یکی از اهالی جنوب غربی بود که با وقار و احترام به شاگردان کلاس درس می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those companies and bosses had this " parvenu " hind, just when make pet, do not come to it to raise really, want to turn them into profitable machine however.
[ترجمه گوگل]آن شرکت‌ها و کارفرمایان این «بازیکن» را داشتند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها و روسا این کار را پشت سر گذاشته بودند، درست زمانی که حیوانات خانگی را پرورش می دادند، به این دلیل نیامده اند که واقعا بزرگ شوند، می خواهند آن ها را به دستگاه سودآور تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. External Chinese major regards the " parvenu that rises abruptly in recent years as ", greeted the days " with best " .
[ترجمه گوگل]سرگرد خارجی چینی "پارونو که به طور ناگهانی در سالهای اخیر افزایش یافته است" می داند، روزها را "با بهترین ها" تبریک گفت
[ترجمه ترگمان]عمده چینی خارجی به \"parvenu تازه\" که در سال های اخیر به طور ناگهانی افزایش یافته است، با \"بهترین\" ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. German fictionist, composer Hoffman (177 182 sojourn to the home of a parvenu of Berlin.
[ترجمه گوگل]هافمن، داستان‌نویس آلمانی، آهنگساز (177 182 اقامت در خانه یکی از شرکای برلین
[ترجمه ترگمان]fictionist آلمانی، آهنگساز هافمن (۱۷۷ \/ ۱۸۲)و ۱۸۲ مدت اقامت خود را در نزدیکی شهر parvenu برلین قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Be what lets Chen Chacheng be tea bound " parvenu " ?
[ترجمه گوگل]چه چیزی است که به چن چاچنگ اجازه می دهد چای محدود "parnu" باشد؟
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی است که به چن Chacheng اجازه می دهد تا در معرض خطر جدیدی قرار گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He the meaning of this word is, to Intel, this is very big trade, because this company aux will be able to claims to common people, it is the choice of Silicon Valley parvenu in hardware respect.
[ترجمه گوگل]منظور از این کلمه این است که برای اینتل، این تجارت بسیار بزرگی است، زیرا این شرکت aux قادر به ادعای مردم عادی خواهد بود، این انتخاب سیلیکون ولی از نظر سخت افزاری است
[ترجمه ترگمان]او معنای این واژه را به اینتل می گوید، این یک تجارت بسیار بزرگ است، زیرا این شرکت قادر خواهد بود ادعاهای مردم عادی را مطرح کند، این انتخاب دره سیلیکون با توجه به سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تازه بدوران رسیده (صفت)
nouveau riche, upstart, parvenu

انگلیسی به انگلیسی

• poor person who has become wealthy
you refer to someone as a parvenu when they have suddenly acquired wealth or an important position, but you think they are not very cultured or well-educated; a formal word, used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

معادل کُردی این کلمه میشه:
به سه ر دا که و توو - بَسَرداکَوتو -
"Parvenu" refers to a person who has recently acquired wealth or high social status but is perceived as lacking in refinement, culture, or education. This term is often used to describe individuals who have risen from a lower social position to one of affluence or success but are seen as not fully integrated into their new social class due to their perceived lack of sophistication or cultural knowledge
...
[مشاهده متن کامل]

به شخصی اطلاق می شود که اخیراً ثروت یا موقعیت اجتماعی بالایی به دست آورده است، اما فاقد ظرافت، فرهنگ یا آموزش است. این اصطلاح اغلب برای توصیف افرادی استفاده می شود که از موقعیت اجتماعی پایین تری به ثروت یا موفقیت رسیده اند، اما به دلیل فقدان مهارت یا دانش فرهنگی به طور کامل در طبقه اجتماعی جدید خود ادغام نشده اند.
تازه به دوران رسیده، نو کیسه
"She was considered a parvenu by the elite due to her sudden wealth and lack of refinement".
"The parvenu's ostentatious displays of wealth only served to highlight their lack of cultural awareness".
"Despite his newfound riches, he was still viewed as a parvenu in the eyes of the established aristocracy".
Synonym;
arriviste disapproving

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/parvenu
تازه به دواران رسیده نیست. کسی که جیبش پر شده ولی مغزش خالیه
تازه به دوران رسیده

بپرس