vagary

/ˈveɪɡəri//ˈveɪɡəri/

معنی: بوالهوسی، تخیلات، هوی و هوس
معانی دیگر: هوس بازی، دمدمی مزاجی، خیال پرستی، هردمبیلی، هردم یک جوری، دگرگون پذیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: vagaries
• : تعریف: an erratic, unpredictable, or extravagant occurrence, action, or idea; whim.
مترادف: caprice, crotchet, humor, whim, whimsy
مشابه: fancy, freak, impulse, notion, quirk, twist, vicissitude

- The outlandish mansion was constructed according to the vagaries of a rich widow and heiress.
[ترجمه گوگل] این عمارت عجیب و غریب با توجه به هوس های یک بیوه و وارث ثروتمند ساخته شده است
[ترجمه ترگمان] این خانه عجیب و غریب بنا بر دنیای غریب یک بیوه ثروتمند و ثروتمند بنا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She had no interest in the vagaries of horse racing.
[ترجمه گوگل] او هیچ علاقه ای به هوسبازی های مسابقه اسب دوانی نداشت
[ترجمه ترگمان] دیگر علاقه ای به vagaries اسب نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The vagaries of the weather at this time of year makes it difficult to plan outings.
[ترجمه گوگل] تغییرات آب و هوایی در این زمان از سال برنامه ریزی برای گردش را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان] تغییر آب و هوا در این زمان از سال باعث می شود که برنامه ریزی بیرون رفتن را مشکل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The success of the event will be determined by the vagaries of the weather.
[ترجمه گوگل]موفقیت این رویداد با تغییرات آب و هوایی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]موفقیت این رویداد از نوسانات آب و هوا تعیین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The style of vagary and ghastfulness and the sense of mystery are full of thestory of Allan.
[ترجمه گوگل]سبک هوسبازی و هیبت و حس رمز و راز پر از داستان آلن است
[ترجمه ترگمان]سبک vagary و ghastfulness و حس رمز و راز، پر از thestory آلن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She packed all kinds of clothes to cope with the vagaries of the English weather.
[ترجمه گوگل]او انواع لباس ها را بسته بندی می کرد تا با هوس های هوای انگلیسی کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]او همه جور لباس را جمع کرد تا با the هوای انگلیس جور در بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had her own style and was not influenced by the vagaries of fashion.
[ترجمه گوگل]او سبک خاص خود را داشت و تحت تأثیر هوس های مد نبود
[ترجمه ترگمان]او سبک خودش را داشت و تحت تاثیر the مد قرار نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The country became highly exposed to the vagaries of international markets.
[ترجمه گوگل]این کشور به شدت در معرض هجوم بازارهای بین المللی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این کشور در معرض the بازارهای بین المللی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They changed their minds, Flew off, and into strange vagaries fell. John Milton
[ترجمه گوگل]آنها نظر خود را تغییر دادند، پرواز کردند و به هوس های عجیبی افتادند جان میلتون
[ترجمه ترگمان]آن ها نظرشان را عوض کردند، پرواز کردند و به vagaries عجیب دچار شدند جان میلتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Was this a smile on his face, was he actually amused by the vagaries of a servant?
[ترجمه گوگل]آیا این لبخند بر لبان او بود، آیا او واقعاً با هوسبازی های یک خدمتکار سرگرم شده بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این لبخند بر چهره او بود که از the یک نوکر خوشش می آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But increasingly the vagaries of the weather are mitigated by snow-blowers.
[ترجمه گوگل]اما به طور فزاینده ای تغییرات آب و هوایی توسط برف گیرها کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اما به طور فزاینده ای the آب و هوا از طریق blowers کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Farmers change their minds about access to a river at the last minute, according to the vagaries of the harvest.
[ترجمه گوگل]با توجه به هوس‌بازی‌های برداشت، نظر کشاورزان در مورد دسترسی به رودخانه در آخرین لحظه تغییر می‌کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به vagaries برداشت محصول، کشاورزان در دقیقه آخر نظرشان را در مورد دسترسی به رودخانه تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A village-based fabric weaving and dyeing business was quite unused to the sudden whims and vagaries of the capitalist fashion industry.
[ترجمه گوگل]یک تجارت پارچه‌بافی و رنگرزی روستایی برای هوس‌ها و هوس‌های ناگهانی صنعت مد سرمایه‌داری کاملاً بی‌استفاده بود
[ترجمه ترگمان]یک کارخانه نساجی و رنگرزی که در روستا کار می کرد کاملا به هوس ناگهانی و vagaries صنعت مد سرمایه داری عادت نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the vagaries of a jury were possibly another consideration: the government fearing the libertarian qualities of juries.
[ترجمه گوگل]و هوس‌بازی‌های هیئت منصفه احتمالاً یکی دیگر از ملاحظات بود: ترس دولت از ویژگی‌های آزادی‌خواهانه هیئت منصفه
[ترجمه ترگمان]و the هیات منصفه احتمالا یک مورد دیگر بود: دولت از کیفیت آزاد هیات منصفه می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rocket was exposed to the vagaries of the weather, and the launch pad was blocked for long periods of time.
[ترجمه گوگل]موشک در معرض تغییرات جوی قرار گرفت و سکوی پرتاب برای مدت طولانی مسدود شد
[ترجمه ترگمان]این موشک در معرض the هوا قرار داشت و سکوی پرتاب برای مدتی طولانی مسدود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Foster parents were not always equipped to cope with the vagaries of their own children, let alone the problems of outsiders.
[ترجمه گوگل]والدین رضاعی همیشه برای کنار آمدن با بدخلقی های فرزندانشان مجهز نبودند، چه رسد به مشکلات افراد خارجی
[ترجمه ترگمان]والدین فاستر همیشه برای کنار آمدن با the فرزندان خود آمادگی نداشتند، چه رسد به مشکلات بیگانگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The vagaries of her life and moods can intrude on the household or affect the child.
[ترجمه گوگل]هوس های زندگی و خلق و خوی او می تواند در خانه نفوذ کند یا کودک را تحت تأثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]The زندگی و حالات روحی او می تواند بر خانواده تحمیل شود و یا بر کودک تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. By the vagaries of shuffling, one of the last sheets in the medical file was a report from an ophthalmologist.
[ترجمه گوگل]با هوس‌بازی‌ها، یکی از آخرین برگه‌های پرونده پزشکی، گزارش یک چشم پزشک بود
[ترجمه ترگمان]براثر the، یکی از آخرین ملحفه در پرونده پزشکی یک گزارش از طرف ophthalmologist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوالهوسی (اسم)
whimsy, crotchet, flightiness, humoresque, vagary, whimsey

تخیلات (اسم)
vagary

هوی و هوس (اسم)
whim, vagary

انگلیسی به انگلیسی

• odd or unexpected action or idea
vagaries are unexpected and unpredictable changes in a situation or in someone's behaviour which you have no control over; a formal word.

پیشنهاد کاربران

یک بام و چند هوایی، هُرهُری مسلکی.
تغییر ناگهانی، نامنظم و غیر منتظره
The vagaries of weather
تغییر غیر منتظره و مبهم. دمدمی مزاج. شرایط متغییر
بی ثبات

بپرس