تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

انرژی زا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

هوس باز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

شغل دوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

انرژی یا احساسات ابراز نشده برای مدتهای زیاد Years of pent up anger and frustration

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

هرچه که بادا باد, جسور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

چیز تنفر آور, آزار دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

برو گمشو تنهام بذار. برو بمیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

پژمرده و پلاسیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

راه حل. پیدا کردن راهی برای پایان بحث

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

All points bulletin پیام هشدار پلیس برای گرفتن مجرم یا وسیله ی نقلیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

به طور جدی کاری را آغاز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

مسیر طبیعی خود را طی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

هم زمان چندکار در برنامه ی خود گنجاندن How can you juggle your three job? چه طوری سه تا کار را با هم می تونی انجام بدی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

رضایت بخش. درست همونیه که می خواستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

درک. آگاهی. تشکر It helps children to develop an appreciation of poetry and literature.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

راه حل بی فایده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

نمونه گرفتن برای آزمایشگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

شهری. شهرداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تقلب. دست کاری شده. فریب دادن. مجهز کردن. آماده کردن مسلح کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پیش پا افتاده. کلیشه ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

ایول. بلاخره شد. خودشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

1. جذاب. خوش تیپ 2. خوب بودن در کاری. بسیار مشتاق بودن Each one of them is just on fire Fred is on fire in his new job

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

انتقام گرفتن. تلافی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

ریحان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

اهمیت ندادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

اصل مطلب را نادیده گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

تجربه ی بد در گذشته

پیشنهاد
٤٨

درک مطلب دشوار و پیچیده Can you warp your head around that?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

حمایت کردن از یک نظریه. موافقت. حمایت مالی. در پرداخت سهیم شدن Subscribe to the view or belief

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

گوش نکردن به کسی یا چیزی. نادیده گرفتن A bored child may simply tune out

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

الان انجامش می دم I'll get right on this

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بسیار هیجان زده. بسیار مشتاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

بی خیال. بی اهمیت نسبت به قانون و احساس دیگران. بی تفاوت Anne was irritated by his cavalier attitude"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

همکاری گروهی مورد نیازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

دست بجنبون. Hurry up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

مسافر قاچاقی. مسافر پنهان شده در هواپیما و قطار. . . Stowaway found on plane

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

به تدریج چیزی را دوست داشتن I hated his music at first, but it grows on me.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

احساساتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

both exhibitions are curated by the museum's director" انتخاب کردن. سازماندهی. مواظبت از نمایشگاه و . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

مشکوک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

مشکل جزئی. تاخیر برای مدتی کوتاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

کک'شپش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

قول شریف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

نشانه هایی از نارضایتی مردم یاگسترش شرایط سخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

آغاز آفرینش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

پول بسیار ناچیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

وقت گیر با تلاش فراوان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

کدورت ها را کنار گذاشتن. آشتی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

راهی برای تخلیه ی احساسات مثل خشم Is football a good outlet for men’s aggression?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

ترک کردن. قال گذاشتن I'll ditch him