٢ رأی
١٢٩ پاسخ
٤,١٨٠ بازدید

به جایِ واژه  " معادله" چه واژه ای  را پیشنهاد می کنید؟ نکته: 1-در زبانِ آلمانی  "Gleich.heit " به معنای " برابری" است؛ 2- واژه یِ  " Gleich.ung " در زبانِ آلمانی به معنای " معادله" است و " Un.gleich.ung" به معنای " نامعادله". ( پس این دو هر چند نزدیک به هم هستند ولی یکی نیستند.) سپاس گزار  خواهم بود،چنانچه  من را در این باره با پیشنهادهایتان همراهی بفرمایید.

٢٩,١٧٦
٤ ماه پیش
١ رأی

درود و دهش خدا بر پارسی‌دوستان  . [همبَر، همبار، همباره، همباشته، همباشت] . واژه‌ی [همبَر] یک واژه‌ی  کهن است که‌ در سخنگان و ادب پارسی به‌فراوانی همچند(مساوی) با [برابر] به‌کار رفته: ه ...

٤ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٧٥ بازدید

کلمه فارسی معادل برای  "     لنز   "  چی میشه ؟

٥ ماه پیش
٠ رأی

می‌توان از واژه‌ی "مِژوک" به‌جای لنز و عدسی بهره گرفت. این واژه برگرفته از [مژو] که نام دیگر عدس است  می‌باشد.

٤ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٢٧٠ بازدید

معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی    "  پاراف"     " پاراگراف "  "   پارتیشن "

٥ ماه پیش
٠ رأی

درود بر شما من به‌جای واژه‌ی پاراف، [گواهی] را پیشنهاد می‌کنم؛ پاراف کردن همان گواهی کردن یک نوشته از سوی  سرپرست رده‌پایین‌تر است برای سرپرست رده بالاتر.

٤ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٦٨ بازدید

معادل فارسی برای کلمه ی  "  مانفیست"  چی داریم ؟

٥ ماه پیش
٠ رأی

درود آیین‌نامه آرمان‌نامه نگرش‌نامه

٤ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٩٠ بازدید

معادل فارسی برای  "منو" "menu"   چی داریم ؟

٥ ماه پیش
٠ رأی

اگر دلخواه از واژه‌ی منو، فهرست غذایی باشد من "خوراکنامه" را پیشنهاد می‌کنم. 

٤ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٥٠ بازدید

قرمه‌سبزی و قیمه همیشه برام پرسش بود چرا با اینکه یک خوراک ایرانی هستند نامشان تورکی است؟ 

٤ ماه پیش
٠ رأی

درود همه قومها و تیره‌های ایرانی دارای برخی خوراک‌هایی‌اند که ویژه‌ی خودشان است، این خوراک‌ها می‌تواند همراه با نامهایشان در  میان دیگر قومها هم فراگیر شود مانند فسنجان و میرزاقاسمی از شمال و قل ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٨٣ بازدید

املا اسم داود در انگلیسی گدام درسته؟ Davood Davud Davoud

٤ ماه پیش
٠ رأی

در الفبای زبانی که واجهای صدادار یا همان واکه‌ها و حتا واجهای بیصدا، در درازای زمان دلبخواهی آوایش یا تلفظ شده‌اند و برخی واجها در واژگان  اصلا آوایش نمی‌شوند نمی‌توان   یک ریخت نوشتاری همه‌گیر و استاندارد برای  نامی که در انگلیک(انگلیسی) بیگانه است در نظر داشت پس می‌توان گفت همه‌ی آن سه ریخت نوشتاری شما درستند.

٤ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٩ پاسخ
٢,٤٤٦ بازدید

واژه سلام هم بیان زیبایی دارد و هم معنای قشنگی و من مشکلی با آن ندارم. اما درود هم واژه ای زیباست. آیا ارزش آن را دارد که بکوشیم درود را به‌جای سلام در زبانمان جا بیندازیم؟ یا سلام خودش خوب هست؟

٤ ماه پیش
١ رأی

درود سرور یونسی شما را برای نوشتار تان سپاس می‌نهم. از شما چیزهایی آموختم لیک شوربختانه در برخی جاها نوشته‌یتان را آلوده به کژنمایی یا گرفتار تعصب یافتم. مرا ببخشید که تنها همان نمونه‌های به‌گمان خ ...

٤ ماه پیش
٠ رأی
٨ پاسخ
١٨٩ بازدید

از نگاه دوستان آیا ارزش کار یک بازیکن  فوتبال بیشتر است یا یک  رفتگر؟ ما در کجای عدالت و دادگری به‌سر می‌بریم؟!

٤ ماه پیش
١ رأی

روهمرفته با دیدگاهتان همسواَم، اینکه برخی قانون‌های فسادزا حکمفرماست و بدتر اینکه گرفتار اجراگران کارنابلد قانون هم شده‌ایم تا اینجا درست  ولی زمینه‌ی سخن من اینها نیست،  ‌ من می‌گم اگر در ...

٤ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
١,٣٤٤ بازدید

سلام من میخوام یک اسم خاص و به یاد موندنی برای ثبت برند شیرینی خانگی انتخاب کنم. و نیاز به کمک شما عزیزان دارم. اسم نوستالژی میخوام که به سنت و فرهنگمون اشاره کنه لطفا پیشنهاد هاتونو برام بنویسید.

٤ ماه پیش
٠ رأی

خانه‌ی شیرین، شیرین‌سرا خانه‌ی شیرین و فرهاد 

٤ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١١٧ بازدید

زبانزد فارسی است.

٤ ماه پیش
١ رأی

تا و تو داشتن همان تودار بودن است. تا و تودار به کسی گفته شود که تا(لایه) و تو(درون) دارد. آدم رازدار، رازنگهدار. کسی که اندیشه‌هایش را به کسی نگوید. گاهی به‌چم نیرنگباز.

٤ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٩ پاسخ
٢,٤٤٦ بازدید

واژه سلام هم بیان زیبایی دارد و هم معنای قشنگی و من مشکلی با آن ندارم. اما درود هم واژه ای زیباست. آیا ارزش آن را دارد که بکوشیم درود را به‌جای سلام در زبانمان جا بیندازیم؟ یا سلام خودش خوب هست؟

٤ ماه پیش
٤ رأی

درود  به نگاه من دسته‌بندی کردن واژه‌ها به دینی و نادینی  درست نیست؛ شما می‌توانید گرایش سفت‌وسخت دینی داشته باشید و همسو با آن از واژه‌های پارسی حتا در آیین‌های دینی  بیشترین بهره را ...

٤ ماه پیش
٠ رأی
٨ پاسخ
١٨٩ بازدید

از نگاه دوستان آیا ارزش کار یک بازیکن  فوتبال بیشتر است یا یک  رفتگر؟ ما در کجای عدالت و دادگری به‌سر می‌بریم؟!

٤ ماه پیش
٠ رأی

درود سپاس از  کاربران پاسخگو شما گفتید مگه چند درصد مردم توانمندی و استعداد فوتبال دارند؟ سخن شما درسته ولی نه برای فوتبال ما و خواسته من هم از این پرسش، بیشتر  نگرنده به وضعیت ناهنجار فو ...

٤ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١١٤ بازدید

سلام متضاد کلمه زیر نویس  چیست.

٤ ماه پیش
١ رأی

درود برنویس، زِبَرنویس،  برنوشت، زبرنوشت،  شاید پیشوند بر، بهتر از زبر باشد چون زبر و زیر تنها در یک نقطه باهم ناهمسانی دارند و می‌تواند زمینه‌ساز لغزش گردد.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٥ پاسخ
٣٣٧ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

همه ی بیت ها  به غیر ........... صفت فاعلی مرکب مرخم ، جانشین اسم شده . ای هست کن اساس هستی//کوته ز درت درازدستی آن نکوبینان که خود را دیده اند//خود گلیم خویش را بافیده اند ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی//تا راهرو نباشی کی راهبر شوی آن یکی نحوی به کشتی در نشست//رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست

٥ ماه پیش
١ رأی

به گمانم زاب کُناکیِ کاسته(صفت فاعلی مرخم)  در هر چهار بیت هست، ۱- هست‌کن= هست‌کننده ۲- نکوبین= نکوبیننده ۳- راهرو= راه‌رونده،   راهبر= راه‌برنده ۴- خودپرست= خودپرستنده مگر اینکه خودپرست را کاسته‌ی [خودپرستیده] بدانیم که زاب کُنیکیِ کاسته(صفت مفعولی مرخم) است.

٥ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٩ پاسخ
٧٠٤ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

با ورود  140 مهمان به یک مهمانی، تعداد مهمان ها 40% افزایش میابد . پس از سپری شدن ساعتی از ورود مهمانان جدید  برای کاهش 60% تعداد مهمان ها چند نفر باید مهمانی را ترک کنند؟

٥ ماه پیش
٢ رأی

۲۹۴ مهمان باید مهمانی را ترک کنند.

٥ ماه پیش
٠ رأی
١٠ پاسخ
٤١٢ بازدید

در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی  از آنها یاد می ...

٢٩,١٧٦
٦ ماه پیش
١ رأی

چندبار واژه‌ی چپولان را به‌کار بردی اینک می‌گویی  از رودکی چیزی نگفتی؟ در پاسخ خواهی گفت [خواسته‌ی من دارودسته‌ی چپولان بود نه رودکی]   خب می‌پذیرم که  نگاهت به رودکی نبوده، بسیار ...

٥ ماه پیش
٠ رأی
١٠ پاسخ
٤١٢ بازدید

در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی  از آنها یاد می ...

٢٩,١٧٦
٦ ماه پیش
٢ رأی

ما کاری به زبان تازیان نداریم که برای سامانمندخواستنِ پارسی از روی تازی رونوشت گیریم، یاریگر ما داشته‌ها، توانمندیها و خاستگاه‌های پربار پارسی‌ست‌و دیگر هیچ. اگر هم به‌ناچار واژگان تازی را کندوکاو می ...

٥ ماه پیش
٠ رأی
١٠ پاسخ
٤١٢ بازدید

در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی  از آنها یاد می ...

٢٩,١٧٦
٦ ماه پیش
٢ رأی

درود و آفرین بر پارسی‌دوستان ز نیکو سخن بِه ْ چه اندر جهان؟/بر او آفرین از کهان و مهان (فردوسی) اینکه گفتم چرا بیزاربودن از واژه‌های آذرکیوانی، نگاه من به خودِ شما نبود  بر کسانی بود که تا واژه ...

٥ ماه پیش
٠ رأی
١٠ پاسخ
٤١٢ بازدید

در زبان پارسی واژگانی همچون " چریده،پوزیده،گوزیده،ریده و..." با چه عنوانی شناخته می شوند؟ واژگانی که رویهم رفته دارای ساختار " بُن گذشته" به همراه پسوندِ " -ه" هستند، با چه نامی  از آنها یاد می ...

٢٩,١٧٦
٦ ماه پیش
١ رأی

درود بر کاربر  فرتاش و دیگر دوستان بزرگوار بنده می‌پندارم این دو دسته واژه که یاد کردید از نگاه ساختاري یکسانند: بن گذشته + پسوند /ه/  هردو نامِ کنیک(اسم‌ مفعول) اَند.  {{نام کنیک: چ ...

٥ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٩ بازدید

کلمه ی  " لابراتوار (Laboratorio)"  از چه زبانی وارد زبان فارسی شده ؟

٥ ماه پیش
٠ رأی

آزمایشگاه، کارگاه، پژوهشگاه؛ زبان پارسیِ ارجمند نیازی به واژه‌های بیگانه ندارد.

٥ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٨٠ بازدید

عقل من گنجست و من ویرانه‌ام گنج اگر پیدا کنم دیوانه‌ام ✏ «مولانا»  

٦ ماه پیش
١ رأی

درود جلال‌الدین رومی عقل و خرد را به گنج همانند نموده که در ویرانه‌ی تن(چراکه تن رو به تباهی‌ست) جای دارد و خردمند را به دیوانه مانند کرده. برای خردمندِ راستین چون  تنها خرد گنج است و پیرایه‌ها ...

٦ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٧٠ بازدید

Is Stockholm syndrome a myth? The terrifying crime behind psychology's most famous — and dubious — term نویسنده در این متن داره واقعی بودن این سندرم رو زیر سوال میبره و در آخر به این نتیجه میرسه که اصلا چنین بیماری وجود خارجی نداره  معادلی در فارسی وجود داره که این شک و تردید راجع به واقعی بودن چیزی رو برسونه؟🤔

٨٥
٦ ماه پیش
٣ رأی

درود می‌توان از یکی از واژ‌ه‌های [شکدار، گمان‌انگیز] بهره گرفت.

٦ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٨ پاسخ
٥٦٢ بازدید

یه نفر   اگه میتونه عملیات های ریاضی رو برام به پارسی بگه. جمع تفریق ضرب تقسیم  ریاضی ما با زبان عربی پوشیده شده و خیلی سخته پارسیش کرد

١ سال پیش
١ رأی

درود بر گرامیان در پاسخ به کاربر ahmad s m  بزرگوار کسی با عربی جنگ نمی‌کنه کارها و دلسوزیهای پارسی‌دوستان برای پروراندن، پربار کردن و بی‌نیاز نمودن این زبان ارجمند از واژه‌های بیگانه است، همه ...

٦ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٩١ بازدید

اختیار ، واژه‌ای عربی است . مصدر « در اختیار داشتن » نیز نیمی پارسی و نیمی عربی است . برابر پارسی ِ « در اختیار داشتن » چیست ؟  برای مثال می‌شود گفت « در دسترس بودن » ولی برای گزاره‌های ذهنی مانن ...

٦ ماه پیش
٠ رأی

درود به‌جای [در اختیار داشتن] می‌توان گفت [برخوردار بودن]: خرد برای ترابرد یافته‌ها(مفاهیم، معناها)، باید از زبان برخوردار باشد.

٦ ماه پیش
٢ رأی
١٩ پاسخ
٤٦٤ بازدید

من دیدگاهم را پیرامونِ واژگانِ " کُپی، کُپی کردن"   در  زیرواژه یِ " کُپی"  برنهاده ام. اکنون پرسش اینجاست که شما چه پیشوند یا پیشوندهایی را برایِ این واژگان می پسندید؟  اگر دیدگاهتان را نیز درباره یِ پیشوندگانِ پیشنهادیِ من بازگویید، خوشنود خواهم شد. 

٢٩,١٧٦
٧ ماه پیش
٥ رأی

درود من یکی از واژه‌های [هَمال، همآسا، همسا] را به‌جای کپی پیشنهاد می‌کنم. واژه‌ی "همال" واژه‌ای پهلوی‌ست که در پارسی دری نیز با چمهای [برابر،همسان،همسر،همتاوقرین،همزور]  به‌کار رفته است. با ن ...

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٢ رأی

سپاسمند از سرور فرتاش اگر در اوستایی واژه‌های ماناگ و هماناگ را به‌چم مانند و همانند داشته‌ایم پس می‌توانیم  ریخت امروزی آنها را مانا و همانا بپنداریم، با چشم‌پوشی از چمهایی که امروزه  واژه ...

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٢ رأی

سرور فرتاش با سپاس از شما شما ریشه‌ی [من] را در اوستایی به دو چم یاد کردید: ۱- اندیشیدن؛ و سپس واژه‌ی معنی و معنا را برگرفته از این ریشه وبا همین چم (من=اندیشیدن)  دانستید؛ پرسش: واژه‌ی معنی چ ...

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٢ رأی

ما هیچ ما نگاه تو را می‌سپارم به مینای مهتاب/تو را می‌سپارم به دامان دریا اگر شب‌نشینم اگر شب شکسته/تو را می‌سپارم به رویای فردا

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٢ رأی

کمی آهسته‌تر، با کجا چنین شتابان؟ پیاده شو با هم بریم! مینو=معنی!  به همین سادگی و خوشمزگی♡ کاشکی همین‌جور بود! پنداشته‌ای  من که هیچ ولی هیچکس دیگری از کندذهنان واژه‌پران هم تاکنون آن را ...

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٤ رأی

تَه سخن این  دوست بزرگوار اینست که ما برای هر درونمایه و دریافته‌ای، دارای واژه‌ی کهن و شایسته‌ای در پارسی بوده‌ایم که فراموش شده پس نیازی با واژه‌سازی(پَرانی) نیست و باید همان کهن‌واژگان زنده گر ...

٧ ماه پیش
٧ رأی
٣٣ پاسخ
١,٠٥٦ بازدید

باورِ من این است که " شالوده"  ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...

٢٩,١٧٦
٨ ماه پیش
٥ رأی

درود بر بزرگواران با پوزش از سرور فرتاش سخنی با جناب میم! نیک اندیش گرامی با برخی از باورهایتان همسوام ولی با بیشترش نه!  مگر برای زبانها درنگی برای بنواژسازی نهاده‌اند(به‌نمونه برای پارسی تا ...

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٢٤ بازدید

معادل فارسی  "Dehydration"  چی میشه ؟

٤,٣١٦
٧ ماه پیش
١ رأی

آبباختی [از دست دادن آب در کنونه(حالت) هنجارین(طبیعی) مانند عرقریزی در گرما] آبزدایی [آب زدایی کردن از چیزی مانند گرفتن آب از نفت و یا الکل] و نیز واژه‌های وابِش، وابِشت= از دست دهی آب.

٧ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
٨٦ بازدید

we must deal with pleasure as we do with honey , only touch them with the tip of the finger and not with the whole hand for fear of surfeit اینجاست که به زبان عربی نمره بیست باید داد ، با بردن فعل به باب ها ، خیلی راحت از این دست مشکلات راحت رد میشیم ،  به نظر دوستان ترجمه این متن برای کسی دیگه که منتظر شنیدن یک ترجمه از این متن هست ، چه ترجمه ای ارائه بدیم بهتره

٧ ماه پیش
٢ رأی

درود این گزاره‌ی انگلیک میگه: "باید با خوشی و لذت آنگونه رفتار کنیم که با عسل(رفتار می‌کنیم)، تنها با نوک انگشت، نه با همه دست، برای پرهیز از دلزدگی." اگر می‌خوای از خوشی وازِد نشی اونو مانند عسل ف ...

٧ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١٨١ بازدید

من میخواهم برای پسرم یک اسم بگذارم  به معنی بهترین و برترین میتونید اسمی پیشنهاد بدید که معنی بهترین رو میده

٧ ماه پیش
٠ رأی

فربد، فرتاش، فرزاد بهزاد، بهتاش، بهنام

٧ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٩٤ بازدید

سلام یسری کلمه ها هست که کاملا عربیه ولی تو فارسی هم استفاده میشه، مثلا به طرفة العین که به معنی سریع، چشم به هم زدن و ... میشه به اینا چیز خاصی میگن؟ از کجا میتونم یادشون بگیرم؟

٨٨
٧ ماه پیش
٢ رأی

درود به این آمیخته‌واژه‌ها، فرواژه(اصطلاح) گفته می‌شود. بسیار بجاست که فرواژه‌های تازی بکارگیری نشوند و از برابرهای آنها که می‌توان در همین آبادیس آنها را یافت بهره گیریم. 

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٩٦ بازدید

بنظرتون  "کار خداوند در خلقت حکیمانه است یا کریمانه ؟"

٧ ماه پیش
١ رأی

هم خردمندانه(حکیمانه) است هم رادمنشانه(کریمانه)؛ آفرینش خداوند در اوج  خردمندی و حکمت، آغاز به گردش و پویش کرده یعنی که آفرینشی بهتر از این نمی‌توانسته انجام پذیرد، نیز جهان آفرینش در اوج رادمنشی و بخشندگی این گردش و پویش را پی‌می‌گیرد چراکه یک‌دم بی راد و رادمنشی ، همه‌چیز نابود می‌گردد.

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٩٦ بازدید

نام منطقه ای در کشور هندQadian است و افرادی که منتسب به این مکان هستند نیز با این نام شناخته می شوند. این موضوع مد نظر نیست. به جز  مفهوم فوق معنای واژه Qadyan   چیست؟ (به تفاوت نگارش توجه کنید)

٢,٢٧٩
٧ ماه پیش
٠ رأی

نامواژه‌ی قادیان باید در بنیاد  کادیان  باشد و کادیان نیز به‌گمان من از واژه‌ی [کادی] که نام پارسیِ گونه‌ای نخلِ روغنی که روینده در هند و برخی جاهای دیگر است گرفته شده،  گرچه این درخت در هند با نامی دیگر خوانده می‌شود لیک از برای چیرگی صدها ساله‌ی زبان پارسی  در هندوستان، این نام‌واژه‌ی پارسی(کادی)، می‌تواند ریشه‌ی نام شهر کادیان یا قادیان شده باشد. 

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٩ بازدید

آیا "فایده گرایی " با "لذت گرایی" متفاوته ؟

٨ ماه پیش
٢ رأی

درود بستگی به شیوه‌ی اندیشه دارد که انسان سود و فایده را در چه‌چیزهایی ببینند. یک آدم سیگاری با اینکه از زیان سیگار آگاه است از دودکردنش لذت می‌برد یا برای یک بیمار قندخون بالا،  شیرینی مانند ز ...

٨ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
١٢٣ بازدید

با به کاربردن کلمه شکلک به جای ایموجی موافق هستید؟ به نظر شما به کارگیری این کلمه چه میزان خواهد بود؟ زبان و ادبیات فارسی را پاس بداریم.

٨ ماه پیش
٢ رأی

درود ریختک، چهرک؛ نوواژه‌هایی که به‌جای واژگان بیگانه پیشنهاد می‌شوند اگر سراسر پارسی باشند که چه بهتر ،   اگر بخشی از واژه ناپارسی ولی بسیار شناخته‌شده و آشنا در میان پاسی‌زبانان  باشد م ...

٨ ماه پیش