فهرست پیشنهادهای ١٤٠٠/١٢/٢٧ ( ٣٨٧ )

خانه خراب کردن خانه خراب خانه خانه tank up خانه خاله خانه تکانی خانه بستن خانه به دوشی خانه به دوش خانه ابادان خانه اباد خانوار خان خانم ها give voice to خانم باجی خانم اوردن خان خانی شروع سراغاز خام کردن خام طمع خام سوخته اغاز خالی کردن دل کسی خالی کردن تفنگ خالی خالی خاله وارفته خاله وارسی خاله وارس خاله ماستی خاله گردن دراز خاله قزی خاله قدومه خاله شلخته خاله سوسکه خاله زنک خاله رورو خاله در هم murder a cuppa خاله خواهر خوانده خاله خوانده خاله ی خر عمه ی گاو خاله خواب رفته خاله خمره خاله خرسه خاله خامباجی خاله خاک انداز خاله جان اقا خاله بی بی خالو خال مخال خال گوشتی cuppa خال زدن خال خالی خالچه و میخچه گذاشتن خال به خال خال باز خال اغلی hare running خاکی خاکه زغال خاکه رو خاکه خاکه spare your blush خاک و خل خاک کردن خاک مالیدن پستان خاکشیریخمال خاکشیر نبات به حلق کسی کردن خاک عالم خاکشیر نبات خاکشیرمزاج خاکسترنشین reference خاکروبه ای ptm swordsman onlooker pointless 1 x=2 erection refinement cyclic unstoned talk of the devil and the devil appears slave slave clinical اسنوکر خاک تو سری کردن خاک توسری خاک پای کسی بودن فوتبال امریکایی خاک به سری کردن خاک به سری خاک به سر کردن خاک به سر شدن خاک به دهنم خاک برداری خاک بر سری خاصه فروش خاصه تراش خاصه پز خاص و خرجی خارشک خارش خارج رفتن خارج از مرکز خار چشم کسی بودن خارج از محدوده خاتم کاری واترپولو scripture invade a third چای تیره چای پر رنگ چای کمرنگ اطفا احبار عزیر easy tiger مضاهاه صاغر سکینت رحب اعجاب سقایت مسجد عمر ذمه رصد اران مرصد گرنگ انسلاخ طیب mushroom city عرض ثخن احساس کردن سبی احساس اسر احترام کردن احاطه کردن جنوح اجرا کردن اجاق گلی قوه اجاق اعداد اجازه دادن اجازه عبور اعجاز اجر سبق سوا اتهام تشرید ثقف اجداد اجتناب کردن جار اجتناب بطر اجتماع فردوسی اتصال ریح تشنه گشتن ابله نزاع طاق ابد رشک حاجت فشل قصوی ان وقت اموزشگاه یتیم سلوف الو الت تناسلی جیشرو ادم کش اذوقه ادم اخر trinocular اخر اب راکد put call parity جوی ابجو به پاس به احترام مراعات خاطر رعایت حال conglomerate company call labor market pure discount bond مفصل جامع به تفصیل عضو ثابت موسسه عضو پیوسته عضو اصلی founding member go ground کرت sais labor زبک several صدور ویزا dbaa ازادی های مدنی bumming نامه chronic سلام خوبی چطوری اغالیدن new broom sweeps clean gobshite fahrenheit practice makes perfect scare somebody out of their wits scare out of one's wits hypernym god forbid ne'er cast a clout till may be out shag کار امروز به فردا مسپار pop up to a tee pale id number perv dyed people who live in glass houses shouldn't throw stones up to one's eyes crackpot impersonate never kid the kidder outfit round up getting hitched in on time paddle one's own canoe more haste less speed thrust piece make love not war sacred sublethal رزومه love is blind timely disclosure طناب equity grant dividend value destroying if i didnt know better tantalize energise put back delist حیوانکی حیدری و نعمتی حیا را خوردن و ابرو را قی کردن حول و ولا حوصله ی کسی سر رفتن حوصله ی سر خاراندن نداشتن حوصله داشتن حواله سر خرمن حواله روی یخ حنای کسی رنگ نداشتن حمله ور شدن حمله ای حمامک مورچه داره حلیم روغن حلیله و ملیله حلوا حلوا کردن حلوا جوزی حلال و حرام کردن حلال واری حلال وار حلال طلبی حلال بودی حلال به زنده ای حلال یابی حلاجی کردن حکیم فرموده حکیم جواب کرده حکیم باشی را دراز کردن حکه ای حکم حکم نادر و مرگ مفاجا حقه زدن حقه به کار زدن حقه به کار بردن حق کسی را کف دست کسی گذاشتن حق گرفتن حق بردن حق کسی را دادن حق کسی بودن حق التدریس حق اب و گل داشتن حق اب و گل حضرت فیل حضرت عباسی حشر و نشر داشتن حسین قلیخانی حسن سینه حسن دله حسرت به دلی حسرت به دل ماندن حسرت به دل حساب و کتاب از دست کسی خارج شدن حساب و کتاب حساب ماست بندان یزد حساب کهنه حساب کشیدن حساب کسی را رسیدن حساب کسی پاک بودن حساب کسی با کرام الکاتبین بودن حساب کردن روی کسی حساب کتاب حساب کار را داشتن حساب سوخته حساب سر انگشتی حساب راسته حسینی حساب داشتن حساب خرده حساب حاج هادی زغالی حساب تراشیدن حساب پس گرفتن حساب بی حساب حساب بردن حساب بالا اوردن حساب باز کردن برای کاری حساب با کسی نداشتن حساب بازکردن حساب انگشت بالا capitulate حریم گرفتن حرم خانه حرف های گنده تر از دهان حرف های صد تا یک قاز حرف پراندن حرف نشنو حرف گوش کن حرف کشیدن از کسی حرف گوش کردن حرف کسی شدن با کسی حرف کسی را با شکر بریدن حرف کسی در رو داشتن حرفشان شدن حرف روی حرف کسی اوزدن حرف دهن خود را نفهمیدن حرف دراوردن the bigger picture predictions حرف چند پهلو حرف توی دهن کسی گذاشتن حرف توی دهن کسی خشک شدن حرف تو حرف اوردن حرف به حرف کردن حرف بری کردن حرف از دهن کسی قاپیدن حرص و جوش حرص کسی را دراوردن حرص گرفتن hidden hand حرز جواد کسی بودن حرز جواد با خود کردن hidden extras حرز جواد حرام و حرس داناوید داناوید in labor حجله خانه حجله بستن