swordsman

/ˈsɔːrdzmən//ˈsɔːdzmən/

معنی: شمشیر باز، شمشیر زن
معانی دیگر: شمشیر باز، شمشیر زن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: swordsmen
مشتقات: swordsmanship (n.)
(1) تعریف: one who is skilled in the use of swords.

(2) تعریف: one who engages in the sport of fencing.

جمله های نمونه

1. The swordsman disarmed his opponent and ran him through.
[ترجمه گوگل]شمشیرزن حریف خود را خلع سلاح کرد و او را از میان برد
[ترجمه ترگمان]شمشیر حریف را خلع سلاح کرد و به طرف او دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This swordsman wears red and white, the traditional colours of his province.
[ترجمه گوگل]این شمشیرزن قرمز و سفید، رنگ های سنتی استان خود را می پوشد
[ترجمه ترگمان]این شمشیر به رنگ قرمز و سفید است، و رنگ های سنتی استان او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is a grammarian, a swordsman, a musician with a predilection for the fugue.
[ترجمه گوگل]او یک دستور زبان، یک شمشیرزن، یک موسیقیدان است که تمایل زیادی به فوگ دارد
[ترجمه ترگمان]او یک grammarian، یک استاد شمشیربازی، یک موسیقی دان با a برای the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the identity is realized, I as swordsman see no opponent confronting me and threatening to strike me.
[ترجمه گوگل]وقتی هویت مشخص شد، من به عنوان شمشیرزن هیچ حریفی را نمی بینم که با من مقابله کند و مرا تهدید به ضربه زدن کند
[ترجمه ترگمان]وقتی که هویت محقق می شود، من به عنوان شمشیر می بینم که هیچ مخالفی با من رو به رو نیست و تهدید می کند که به من حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was the more skilled swordsman.
[ترجمه گوگل]او شمشیرزن ماهرتر بود
[ترجمه ترگمان]اون بهترین شمشیر زن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Have at you! shouted the swordsman, striking his opponent.
[ترجمه گوگل]در شما وجود دارد! شمشیرزن فریاد زد و حریفش را زد
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! ! شمشیر زن در حالی که حریف را می زد فریاد کشید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Right now, the first swordsman: " This mosquito is male, it won't have had offspring again. "
[ترجمه گوگل]همین الان، اولین شمشیرزن: این پشه نر است، دیگر فرزندی نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اولین کار این است: \" این پشه مرد است، دوباره بچه نخواهد شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are lots of sword masters in swordsman fiction who have strange appearances.
[ترجمه گوگل]در داستان شمشیربازی استادان شمشیر زنی زیادی وجود دارند که ظاهر عجیبی دارند
[ترجمه ترگمان]یه عالمه استاد شمشیر در افسانه ها هست که ظاهر عجیبی دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Along with "Knight-errant swordsman World" 150 levels of opening, the game will pursue will be richer, presents pursue, the pursue rank grade disassimilation development.
[ترجمه گوگل]همراه با "جهان شمشیرباز شوالیه خطاکار" 150 سطح باز، این بازی را دنبال خواهد کرد غنی تر، ارائه دنبال، دنبال رتبه توسعه عدم جذب
[ترجمه ترگمان]همراه با \"جام شوالیه سرگردان جام جهانی\" ۱۵۰ سطح از باز شدن، این بازی غنی تر خواهد بود، پی گیری خواهد کرد، و به دنبال توسعه disassimilation درجه رتبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At an exhibition of the world's best swordsman, the third - place fencer took the stage.
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه بهترین شمشیرباز جهان، شمشیرباز رتبه سوم روی صحنه رفت
[ترجمه ترگمان]در نمایشگاهی از بهترین شمشیر دنیا، شمشیر بازان دور سوم روی صحنه رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has battled against Nazi villains, a Beduin swordsman and a pit of poisonous snakes.
[ترجمه گوگل]او با شروران نازی، شمشیرزن بادوینی و گودالی از مارهای سمی مبارزه کرده است
[ترجمه ترگمان]او در مقابل آدم های شرور نازی، یک شمشیر بدوی و یک گودال دیگر از ماره ای سمی مبارزه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chivalrous swordsman is popular in Warring States and the Western Han period.
[ترجمه گوگل]شمشیر زن جوانمرد در ایالات متخاصم و دوره هان غربی رایج است
[ترجمه ترگمان]chivalrous chivalrous در ایالات Warring آمریکا و دوران (هان)غربی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. PSP chivalrous swordsman having several editions on platform stealing hunting vehicle?
[ترجمه گوگل]شمشیرزن جوانمرد PSP که چندین نسخه روی سکو دارد و وسیله نقلیه شکاری را می دزدد؟
[ترجمه ترگمان]جوانمردی و جوانمردی از روی سکو چند نسخه چاپی داره که داره روی سکوی شکار دزدی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The basic virtue of a swordsman is to help the weak and the poor.
[ترجمه گوگل]فضیلت اساسی یک شمشیرزن کمک به ضعیفان و فقرا است
[ترجمه ترگمان]فضیلت اصلی یک شمشیر این است که به ضعفا و فقرا کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He always dreams of being a great swordsman who lives a free life alone.
[ترجمه گوگل]او همیشه آرزو دارد که یک شمشیرزن بزرگ باشد که به تنهایی زندگی آزاد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]او همیشه رویای شمشیربازی خوبی است که زندگی آزاد را تنها زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمشیر باز (اسم)
backsword man, fencer, swordsman

شمشیر زن (اسم)
swordsman

انگلیسی به انگلیسی

• one skilled in the use of a sword; fencer; soldier armed with a sword

پیشنهاد کاربران

شمشیر زن
– The pirate was a good swordsman
– He was the more skilled swordsman
شمشیر زن

بپرس