فردوسی

/ferdosi/

معنی انگلیسی:
ferdowsi, name of a persian poet, elysian, paradisiacal, author of the shahnameh

لغت نامه دهخدا

فردوسی. [ ف ِ دَ / دُو ] ( ص نسبی ) منسوب به فردوس که نام شهری است.

فردوسی. [ ف ِ دَ / دُو ] ( اِخ ) حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی ، بزرگترین حماسه سرای تاریخ ایران و یکی از برجسته ترین شاعران جهان شمرده میشود. در تذکره ها و تواریخی که تا اواخر قرن سیزدهم هجری تألیف شده است مطالب قابل توجهی که ما را از نظر تحقیق در زندگانی وی قانع سازد بسیار کم است. ناچار بیشتر باید به نوشته های دانشمندان قرن اخیر توجه کرد که با دقت در متن شاهنامه برای نظریات خود دلائل مؤثری آورده اند.
زادگاه او: مولد این شاعر بزرگ دهکده «باژ» یا «باز» از طابران طوس است. دولتشاه سمرقندی او را از مردم دهکده «رزان » دانسته است اما گمان میرود که اشتباه اوناشی از عبارت نظامی عروضی در چهارمقاله باشد که نویسد هنگامی که هدیه سلطان محمود به طوس رسید «جنازه فردوسی را به دروازه رزان بیرون همی بردند».
تاریخ تولد: درباره تاریخ تولد فردوسی روایات تذکره ها و تاریخ ها پریشان است. در نسخه های معتبر شاهنامه سالهای عمر او تا هفتادوشش و «نزدیک هشتاد» یاد شده است و با توجه به سال درگذشت فردوسی میتوان تاریخ نسبةً دقیقی برای تولد او یافت. در جایی میگوید:
کنون سالم آمد به هفتادوشش
غنوده همی چشم بیمارفش.
و در مورد دیگر گوید:
کنون عمر نزدیک هشتاد شد
امیدم به یکباره بر باد شد.
محققان معاصر گمان دارند که بیت اخیر پس از پایان شاهنامه بر آن افزوده شده است زیرا در همه نسخه های خطی شاهنامه این بیت وجود ندارد و ظاهراً پس از سال 400 هَ.ق. فردوسی در شاهنامه تجدیدنظر کرده و ابیاتی بر آن افزوده است. بر طبق بیشتر نسخه های شاهنامه ، فردوسی در سال 400 هَ.ق. هفتادویک سال داشته است و در این صورت اگر هفتادویک سال از سال چهارصد هجری به عقب برگردیم تولد او به سال 329 و برابر با سال درگذشت رودکی میشود. این تاریخ رادلایل دیگری نیز تأیید می کند: فردوسی بنا به گفته خودش در هنگام روی کار آمدن محمود غزنوی پنجاه وهشت ساله بوده است زیرا میگوید:
بدان گه که بد سال پنجاه وهشت
جوان بودم و چون جوانی گذشت
خروشی شنیدم ز گیتی بلند
که اندیشه شد پیر و من بی گزند
که ای نامداران وگردنکشان
که جست از فریدون فرخ نشان ؟
فریدون بیداردل زنده شد
زمین و زمان پیش او بنده شد
بپیوستم این نامه بر نام اوی
همه مهتری باد فرجام اوی.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکیم ابوالقاسم حسن منصور بن محمد بن اسحاق شرفشاه ملقب به فردوسی در سال ۳۲۹ در قریه باژ از توابع بلوک طابران شهرستان توس دیده به جهان گشود. او فرزند خواجه ابومنصور محمد بن اسحاق شرفشاه طابرانی از بازماندگان دهقانان بزرگ خراسان است. مادرش نیز دختر یکی از اسپهبدان مازندران ایران بنام گردویه زهرا بوده است.
ابو منصور شرفشاه پدر فردوسی که از زن اولش، ایراندخت، ۳دختر داشت تنها یکبار دارای فرزند پسری شده بود که آن پسر بیش از سه ماه زندگی نکرده بود و وفات یافته بود. بعدها او با دختری به نام با نام ایرانی گردویه، (زهرا) ازدواج می کند. این دختر وابسته به خاندانی اصیل از مازندران بوده که پدرش منصب اسپهبد منطقه ای از مازندران بوده است. اولین حاصل این ازدواج، فردوسی بزرگ است.علت ازدواج دوم شرفشاه را اینگونه بیان کرده اند که او در خواب دید که پسری از خانه او به سوی آسمان رفت و... و به چهار جانب شرق، غرب، شمال و جنوب ندایی سر داد که در آسمان انعکاس یافت و وقتی به پیش معبری در توس بنام نجیب الدین معبر می رود تا خوابش را برایش تعبیر کند.او اینگونه تعبیر می کند که او صاحب پسری می شود که در تاریخ ماندگار می شود و هنگامی پدر فردوسی می گوید زن من ۳۵ سال سن دارد و دیگر راضی به باردار شدن نیست به او می گوید زن دیگری اختیار کن.چندین سال بعد دوباره این رویاء تکرار می شود و با موافقت زن اول، زنی را از مازندران اختیار می کند که فرزند اول آنان فردوسی می شود، که نام او را همانطور که در خواب او را صدا زده است حسن می گذارند.

دانشنامه عمومی

فردوسی (تاجیکستان). فردوسی که پیشتر بوراقن نامیده می شد ( به لاتین: Buragen ) یک منطقهٔ مسکونی در تاجیکستان است که در ولایت سغد واقع شده است. [ ۱]
عکس فردوسی (تاجیکستان)

فردوسی (دهانه برخوردی). فردوسی یک دهانهٔ برخوردی بر روی سیارهٔ تیر ( عطارد ) است که دارای قطر ۹۸ کیلومتر است. نام این دهانه توسط اتحادیه بین المللی اخترشناسی در سال ۲۰۱۰ به افتخار حکیم ابوالقاسم فردوسی برگزیده شده است. فردوسی سخن سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران است. [ ۱]
عکس فردوسی (دهانه برخوردی)

فردوسی (سرده). اریترینا ( نام علمی: Erythrina ) نام یک سرده از تبار فازئولآ است.
عکس فردوسی (سرده)

فردوسی (گیاه). فردوسی ( نام علمی: Erythrina crista - galli ) یا به زبان محلی سیبو درختچه یا درختی کوچک است که به طور طبیعی در آمریکای جنوبی و به طور معمول ۸–۵ متر رشد می کند. [ ۲]
فردوسی گل ملی کشور آرژانتین و اروگوئه است. [ ۳] [ ۴] [ ۵]
داستان معجزه آناهی بومی نماد شجاعت و قدرت در برابر رنج است که با این گیاه ملی آرژانتین که در ماه اکتبر شکوفا می شود مرتبط است. گل سیبو داستان یک شاهزاده خانم جنگجو را روایت می کند.
در سواحل پارانا، زنی بومی، به نام آناهی زندگی می کرد. در بعدازظهرهای تابستان، او همه مردم قبیله گوارانی خود را با آهنگ های خود با الهام از خدایانشان و عشق به سرزمینی که مالک آن بودند خوشحال می کرد … اما فاتحان اروپایی سفیدپوست از راه رسیدند، که قبایل را ویران کردند و سرزمین ها، مجسمه خدایان را ربودند. آناهی همراه با دیگر سرخپوستان به اسارت درآمد. او روزهای زیادی را با گریه و شب های زیادی را بیدار گذراند تا اینکه یک روز که خواب بر نگهبانش غلبه کرد، موفق به فرار شد، اما با این کار نگهبان از خواب بیدار شد و آناهی برای رسیدن به هدفش خنجری را در سینه نگهبانان فروکرد و به جنگل فرار کرد. فریاد زندانبان در حال مرگ، دیگر اسپانیایی ها را بیدار کرد و آناهی را مانند شکار تعقیب کردند. آنها موفق شدند او را بگیرند و برای انتقام از قتل قیم، به عنوان مجازات، او را به درختی بستند و آتش زدند. و هنگامی که شعله های آتش شروع به بالا آمدن کرد، آناهی به درخت تبدیل شد. سحرگاه بعد، سربازان خود را در برابر منظره درختی زیبا با برگهای سبز براق و گلهای قرمز مخملی دیدند که با شکوه و عظمت خود به عنوان نماد شجاعت و قدرت در برابر رنج نشان داده شد. [ ۶]
عکس فردوسی (گیاه)عکس فردوسی (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

نشریۀ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ادبی، چاپ تهران. به صاحب امتیازی اشرف جهانبانویی و مدیرمسئولی نعمت الله جهانبانویی و عباس فرزین پور و عباس پهلوان و بعدتر فرج الله نوری و محمود عنایت، از ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۷ش، هفتگی منتشر می شد، پس از آن، به شکل روزنامه و مجدداً در ۱۳۴۰ به شکل مجله درآمد. از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ نیز به سردبیری ناصر نیرمحمدی و عباس پهلوان در تهران هفتگی منتشر می شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دورۀ دوم نیز از ۱۷ مهر ۱۳۵۷ تا ۲۶ تیر ۱۳۵۸، جمعاً ۳۶ شماره، منتشر شد. از تیر ۱۳۲۸ تا مرداد ۱۳۵۳، که دورۀ اول فعالیت فردوسی به پایان رسید، مجموعاً ۱۱۸۱ شماره انتشار یافت. فردوسی ماهانه نیز از اردیبهشت ۱۳۴۶ تا مهر ۱۳۴۶ مجموعاً شش شماره منتشر شد. این مجله بدعت گذار حقوق مؤلفان بود و سپس سایر نشریات نیز برای از دست ندادن نویسندگان خود در این زمینه فعال شدند.

پیشنهاد کاربران

ز فردوسی نامی چه داری نشان
که قبل از تولد در رویا نامش آمد بر جهان
پدر در خواب دید پسر رفت به آسمان
ز شرق وغرب و جنوب و شمال اواز آمد انچنان
ز تعبیر گران گفتن پسری آید آوازه اش پیچد بر جهان
...
[مشاهده متن کامل]

رویا دو بار آمد بر پدر در طول کوتاه که بود جریان
فردوسی شاعر نامی از زن دوم پدر آمد به جهان
ز چهل سال تلاش زبان پارسی جان دیگر گرفت
ز داستان های اساطیری زبان شیرین پارسی تابان گرفت
چتری بر زبان پارسی ز گزند باد طوفان در آمان گرفت
ز هفت خان رستم دلم وذهن ره دیگر گرفت
بر آزادی کیکاووس از زندان دیوان با دادار پیمان گرفت
در هر خان غلبه بر پلیدی مدد از جانان گرفت
ز غلبه رخش بر شیر این امر تابان گرفت
ز گذشت از صحرا سخت با زمزه نیایش بر کردگار برکه بر دامن گرفت
ز نیایش بر زبان آورد که رنج و آسایش از تو مرا در بر گرفت
تو دادگری و ستم دیدگان را در سختی یاور وامان پروری
ز نیایش خدا در کویر سخت برکه نمایان دوباره جان گرفت
پیکار سخت در خوان سوم با اژدها رستم با مدد یار را الهام گرفت
ز پیکار سخت بر اژدها غلبه تام گرفت
ز غلبه بر اژدها هزاران قوائی از خدا بر جان گرفت
ز خوان چهارم جادوگر به شکل زن زیبا فرمان گرفت
چون نام خدا آمد بر زبان چهره پلید جادوگر پر پر گرفت
ز هر هفت خوان بر غلبه بر شر از دادار آمان و پیمان گرفت
پارسی ز هفت خوان رستم و هفت خان عطار در یک جام گرفت
ز بر غلبه بر نفس و شر دادار را مدد رهنمود گرفت
روز فردوسی بر همه عاشقان زبان پارسی مبارک🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌿💚

شاعر بزرگی که با اشعارش از زبان و فرهنگ محافظ کرد
به عبارت دیگر زمانی که بسیاری از واژگان پارسی داشت به فراموشی سپرده می شد ، فردوسی بزرگ با اشعارش از آنها محافظت کرد
کسی که زبان پارسی را دوست داشته باشد هرگز فردوسی بزرگ را از یاد نمی برد. فردوسی یک ارمغان بود که کهن نگاری History به ما داده بود. گاه هنگامه در هر چند سده یا هزاره از این گونه پیشکش ها به ما داده, مانند
...
[مشاهده متن کامل]
زرتشت پاک و بزرگ , کورش بزرگ و [. . . ] فردوسی درخت زبان پارسی که پژمرده شده بود و داشت از بین می رفت آبیاری کرد و به آن چون خورشید تابش داد تا اینکه جان دوباره گرفت و زنده شده. زبان ابزاری است که با آن می توان آرام و ملایم peaceful از سر زمین و مرزهای یک کشور نگهداری کرد. یک ملت یا تیره و تبار تا زمانیکه زبان خود را دارد می تواند بودش یا existence داشته باشد. یک نمونه می آورم: زبان آناتولی از زبانهای هند و اروپایی In do - European بود که در گذشته بودش داشت و از بین رفت امروز دیگر با آن گفتگو نمی شود و این تیره و تبار هم دیگر هستی ندارد. در آینده بی گمان ازهوش ساختگی artificial intelligence در هنگام نوشتن کاربری خواهد شد و کاربرانی مانند این کامنتی که من می نویسم با پارسی سره خواهند نوشت و راهی را که فردوسی برای ما ساخت در آن به راه می افتند. بی گمان کاربرانی از Chat GPT کاربری کرده اند اگر به این سیستم که با همان هوش ساختگی کار می کند بگویی برایم یک نامه بنویس تا به یک شرکت X بدهم خیلی زود در چند دمک second آنرا می نویسد و آن اندازه خردمندانه rational که آدم به شگفتی می افتد. در آلمان دانش آموزانی هنگام نوشتن آزمون پایانی دبیرستان Chat GPT را بکار برده بودنند و به پرسش های بسیار سخت پاسخ داده بودنند. آموزگاران از روی گونه پاسخها و هم سنجی با دیگر ان دریافته بودنند که پاسخ ها از خودشان نیست و آنهایی را که اینکار را انجام داده بودنند رد کرده بودنند. در آینده یک نوشته را به A I ( هوش ساختگی ) می دهیم و یا از او می خواهیم که آنرا با پارسی سره بنویسد. رادیو و تلویزیون با پارسی سره گذارشهای روز را به آگاهی شنوندگان یا بیننده گان خواهند رساند و مردم به پارسی گوش داده و گفتگو خواهند کرد. روزی در یکی از دانشگاههای اروپا پیش یک استاد ایرانی بودم. ایشان با پارسی سره گفتگو می کرد که کار بسیار سختی است. من که گوش می دادم بیش از اندازه برایم خوشی بخش بود! اگر همه روزی پارسی گفتگو کنیم نه آنچه امروز هست, آنگاه روان فردوسی بزرگ شاد خواهد شد چون این مرد بزرگ در می یابد آنچه سی سال برای آن زحمت کشیده بیهوده نبوده است!

فردوسی بزرگ کسی که همیشه ایران و ایرانی مدیون او هست و نامش در این سرزمین جاوید شده است.
شاعر حماسه ساز ایرانی
سراینده شاهنامه
ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی سراینده شاهنامه ، حماسه ملی ایران است
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد _ که رحمت بر آن تربت پاک باد /میازار موری که دانه کش است _ که جان دارد و جان شیرین خوش است
پارسی سره گویی را از فردوسی بیاموزیم.
شاعری که ایران را با اشعار حماسی و تعریف مردان ایران و نشان دادن جوانمردی و پهلوانی مردان ایران زمین تعریف کرد.
بزرگ ترین شاعری که همتای آن نیست و بالاترین اعتبار ایران میهن باشکوه ماست. 🌹
ابوالقاسم فردوسی طوسی ( زادهٔ ۳۲۹ هجری قمری – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری، در طوس خراسان ) ، شاعر حماسه سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگ ترین سرایندهٔ پارسی گو دانسته اند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس