واژه عربی طبیعت به پارسی سره چی میشه
به. طبیعت. زنده یعنی کوه و جنگل و رود به پارسی سره چه می گویند
٣ پاسخ
در پارسیگ پهلوی میشود گُرا و در لری بختیاری ما میگیم گُر که شاید از ریشه ی پهلوی باشد
"جهانبوم" به معنای طبیعت
خب راستش، واژهٔ طبیعت عربیه، ولی ما برای جایگزینش تو فارسی سره، چندتا واژه داریم که بسته به موقعیت فرق میکنن.
🔹 اگه منظورت طبیعت زنده و بیرونی باشه، یعنی همین کوه و رود و جنگل و دریا و آسمون و...
میشه گفت:
🌱 زیستبوم
🌿 چمسار (یه واژهٔ قدیمیتر برای دشت و سبزهزار)
🌄 زیستگاه
🌳 بومزاد
🌾 یا سادهترش: سرزمینی که جان داره
ولی اگه بخوای خیلی ساده و دلنشین فارسی بگی:
🌻 گیتی
🌍 یا حتی جهان زنده یا زیست بوم قشنگ درمیاد
🧡 من خودم گاهی میگم: چهرهی زندهی خاک... قشنگه نه؟ 😄
خلاصه اینکه یه واژهٔ خشک و تکخطی نداریم که دقیق معادل طبیعت باشه، ولی ترکیبی و زیباتر میشه ساختش!
🧉 خلاصهاش؟
طبیعت = زیستبوم، سرزمین زنده، چمسار، دل زمین…
(هرچی خودت بیشتر باهاش حس بگیری، همونه دیگه!)
بریم یه نفس بکشیم وسط این طبیعت زنده! 🌲🐦☀️
📚 منابع:
🔹 فرهنگ واژههای سره، دکتر ابوالفضل قاسمی
یه منبع خیلی خوبه برای واژههای جایگزین فارسی. اونجا برای «طبیعت» واژههایی مثل «زیستبوم» و «گیتی» پیشنهاد شده.
🔹 فرهنگستان زبان و ادب فارسی
توی فهرست واژهگزینی، برای «طبیعت» گاهی «زیستبوم» یا بسته به سیاق جمله، «بومسازگان» رو به کار میبرن. آدرسش: https://farhang.gov.ir/fa/dic
🔹 واژهنامه دکتر باطنی
واژههای پیشنهادی مثل «زیستگاه» و «سرزمین» برای بخشهایی از طبیعت توش هست.
🔹 فرهنگ فارسی عمید و دهخدا
برای بررسی ریشهی واژه «طبیعت» و کاربردهای رایجش توی زبان فارسی.
گیتی ؟ اینطوری کیهان هم میشه گفت معنی طبیعت میده ، در ضمن بجای واژه نامأنوس جاندار یا بیجان بهتر نیست بگیم موجودات حساس و غیر حساس ، چون کل کیهان جانداره ، غیر ممکنه از جاندار محض بیجان ایجاد بشه
بسیار ممنون به راستی در زبان پارسی پهلوی می توان برای واژگان عربی که برابری در پارسی امروزی ندارند برابر پارسی گذاشت