دلیل برخی دژهان(مغلطه) های امروزیِ مردم
برای نمونه،هنگامی که کسی کاری را می کند،به او با گزاره هایی همچون {کی به تو گفت بری این کار رو انجام بدی؟} و یا {نیازی نبود این کار رو انجام بدی!} یا {از کی اجازه گرفتی؟!} به او یورش می برند.
برای نمونه {نیازی نبود این کار رو انجام بدی} را به کسی می گویند که با کار او کنار نمی آیند.ولی از گزاره یِ {نیازی نیست} نمی توان برداشتِ {نباید} را گرفت.کاری که نیازی نیست را هم می توان انجام داد هم می توان انجام نداد.(تنها با داده یِ {نیازی نیست})
یا برای نمونه {کی به تو گفت بری این کار رو انجام بدی؟} و یا {از کی اجازه گرفتی}،برپایه یِ سامانه یِ دستوری هستند(کسی یا چند نفر به دیگران دستور می دهد و دیگران نمی توانند با خواستِ خویش کاری را انجام دهند.یک جور {واداشتن})
از نگاه شما،چرا امروزه مردم چه در ایران چه در هر جای جهان،به این شیوه یِ اندیشیدن روی آوردند؟