اقدامات ترهیبی و ترذیلی در حقوق بین الملل
١ پاسخ
برای مجازات ها اهداف متعددی بیان گشته است که به عنوان مثال می توان از عبرت آموزی، بازدارندگی عمومی، تحقق عدالت، ترهیب، ترذیل و امثالهم نام برد، که این موارد از مباحث جدی در میان متخصصان حقوق کیفری، جرم شناسان و فلاسفه می باشد. تردید نمی توان نمود، که تاسیس نظام کیفری کارآمد و عدالت گستر بدون توجه به سیاست کیفری روشن، که عدالت کیفری را در بطن خود داشته باشد، میسر نیست و قطعا ترسیم سیاست کیفری بدون نگاه عمیق به اهداف مجازات ها موفقیت آمیز نخواهد بود. مؤلّفه های پاسخ به جرم به دو مؤلفۀ سزاگرایی و اصالح و بازپروری دسته بند ی می شود. سزاگرایی یکی از قدیمی ترین مؤلّفه های پاسخ به جرم است. بر مبنای این مؤلّفه ، مجرم سبب آسیب و درد و رنج جامعه شده و جامعه نیز با ایراد درد و رنج بر مجرم از خود دفاع می کند. سزاگرایی دارای ویژگی های بنیادینیست. مهمترین ویژگی آن ترهیبی و ترذیلی بودن مجازات است. ترهیبی بودن یعنی اینکه مجازات سبب وحشت شود. ترذیلی بودن مجازات نیز موجب خواری و خفت محکوم می شود. ویژگی دیگر مؤلّفه سزاگرایی با ما هیت مجازات ارتباط دارد . بر مبنای این ویژگی بیشتر مجازاتها بدنی می باشند زیرا مجازات بدنی بیشترین درد و رنج را بر مجرم وارد م ی آورد . به نظر بر مبنای آموزه ها ی قرآنی حقوق اسالمی از مؤلفۀ سزاگرایی )در کنار عبرت آموزی( برای پاسخ به جرم استفاده می کند . زیرا در آ ی ات متعدد قرآن کریم مجازا ت ها ی سخت بدنی برای برخی از جرائم تعیین شده است. مؤلفۀ دیگر، اصالح و بازپروریست. هدف مؤلفۀ اصالح و بازپروری ، اصالح محکوم و بازجامعه - پذیری اوست . مؤلفۀ اصالح و بازپروری دارای ویژگی های بنیادینی است. یکی از مهم ترین این ویژگ یها نامعین بودن ضمانت اجراهای کیفریست. البته یکی از مهمترین ویژگی های مؤلفۀ اصالح و بازپروری پذیرش مراتب ندامت مرتکب است. حقوق اسلامی بر مبنای آموزه های قرآنی مؤلفۀ اصالح و بازپروری را به رسمیت شناخته است. قرآن کریم برای برخی از جرائم به صراحت توبه را به رسمیت میشناسد . براین مبنا در مواردی که محکوم توبه کند مجازات وی منتفی می شود.
با توجه به فلسفه اومانیستی(مطابق با این عقیده ،انسان باید محور و مدار کائنات و کانون توجهات همه مکاتب و برنامه های آسمانی باشد. بدین سان، اصالت در همه زمینهها از آن انسان و فهم او خواهد بود. به این ترتیب همه چیز به میزان بشری محدود میشود؛ بشری که خود غایت و نهایت خود است) فرهنگ غرب اصولا بحث ترهیبی و ترذیلی بودن در حقوق بین الملل منتفی است چرا که اصل بر اصالت عزت و کرامت انسانی است.انسان محوری یا اومانیسم از اصلیترین مبانی غرب در مساله حقوق بشر به شمار میرود .امروزه در تمامی اسنادمربوط به حقوق بشر، اصطلاح اومانیسم و منزلت انسانی وجود دارد.از این رو، در متن و یا مقدمه اسناد بین المللی چون اعلامیه ها، کنوانسیون ها، میثاق ها و معاهدات مختلف به موضوع کرات انسانی (Human Dignity) اشاره شده است .با نگاهی گذرا به گذشته حقوق کیفری در غرب به این رهیافت مهم می رسیم که دلیل اصلی طرح مباحث شرف وحیثیت انسانی در مسائل جزایی، نظام غیر عادلانه، خشن و ظالمانه آن روز غرب بود که در برابر جرم اندک شدیدترین مجازات ها را اعمال می کرد و این ماهیت کیفری غیر انسانی سبب شد برخی نظریه پردازان برای مبارزه با این روند غیر انسانی، به دنبال ویژگی خود انسان رفتند و بامطرح کردن شان وشوکت ذاتی انسان به مقابله با این وضعیت پرداختند.درقانون کشورما ایران، تمهیدات مناسبی در این حوزه بانام کرامت انسانی لحاظ شده ومورد اجراست لیکن جای کار برروی مواردی درآینده محتمل است.روش انجام پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع، اهداف، شیوه ی گردآوری اطلاعات و ساختار و سازمان تحقیق، توصیفی -تحلیلی است .
«تاثیر اندیشههای اومانیستی بر حقوق کیفری» عنوان اثری از حسن پناهیهمدانی است که با دیباچهای از حسین میرمحمد صادق منتشر شده است. این پژوهش دانشگاهی نوع نگاه به انسان را در مسیر قانونگذاری و قوانین کیفری بررسی میکند.-
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این کتاب برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد حسن پناهی همدانی، قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه است که میکوشد تاثیر اندیشههای اومانیستی یعنی نوع نگریستن به انسان را در شکلدهی نظامهای حقوقی و کیفری بررسی کند.
اندیشه اومانیستی، اندیشهای انسانمحور و مادی برخاسته از غرب است که نهضتهای اجتماعی متعددی را به وجود آورد. این کتاب در پاسخ به این سوال که «اندیشه اومانیستی و نهضتهای فکری و اجتماعی ناشی از آن تا چه حد در حقوق کیفری تاثیرگذار بودهاند؟» پدید آمده است.
نخستین فصل کتاب به بیان کلیات اختصاص دارد. فصل دوم رابطه و تناسب اندیشههای اومانیستی با حقوق و فصل سوم تاثیرپذیری حقوق کیفری از این اندیشهها را شرح میدهند. در پایان نیز نتیجهگیری و پیشنهادهایی از سوی مولف دیده میشود.
مولف اعتقاد دارد که پرداختن به این موضوع کاملا جدید است، هرچند درباره اومانیسم به صورت جداگانه و به عنوان یک نهضت فلسفی، تحقیقات لازم صورت گرفته و کتابها و رسالههای فراوانی در حوزه حقوق کیفری وجود دارد اما این تاثیر و رابطه تاکنون بررسی نشده است، از این رو چنین نگاهی از نوآوریهای تحقیق به شمار میآید و تغییر و تحول حقوق جزا در توجه به انسان و تاثیرپذیری از این ایده از دستاوردهای این تحقیق محسوب میشود.
چنانکه این تحقیق عنوان میکند، حقوق به عنوان نهادی پویا در حال تغییر و تکامل است. تحولات حقوق ناشی از جریانات متعدد، مصالح و سیاست کیفری قانونگذار است و از آنجا که قانونگذار هم مرکب از نمایندگان وجدان جمعی است، لذا خواستههای افراد اجتماعی در نوع تصمیمات او تاثیر میگذارد و قانونگذار ناگریز از توجه به عرف اجتماعی است.
در بخش نتیجهگیری، دستاوردهای مولف کتاب بهطور ویژهای خودنمایی میکند، او نوشته است: «اسلام دین پویا و زندهای است و هرچند که انسانگراست اما انسان محور نیست از طرفی اومانیسم یک مکتب فکری انسان محور است که هر کدام از اینها راه و مسیر مختص خود را میپیمایند، بنابراین در نگاه اول هیچ تاثیری در یکدیگر ندارند، اما باید واقعیت را پذیرفت که اولا حقوق کیفری ایران دقیقا منطبق با حقوق کیفری اسلام نیست و ثانیا اومانیسم به عنوان یک فکر در جامعه انسانها که مسلمانها را هم در بر میگیرد تاثیر گذارده است، ثالثا در اسلام به عرف اهمیت داده شده، لذا واضعان احکام و مجریان مقررات کیفری ناگزیر از توجه به عرف هستند، بنابراین تداخل احکام اسلامی و اندیشههای انسان محور در حقوق و قوانین موضوعه اجتنابناپذیر شده است...» بنابراین به باور بنده تقدامات ترهیبی و ترذیلی در حقوق بین الملل جایگاهی ندارد.
نمونه بارز این عدم موضوعیت را می توان در پرونده "آندرس برویک" دید. این تروریست 77نفر مسلمان را کشت و در زندانی فوق لاکچری حبس شد! و از بروز نبودن بازیهای کامپیوتری خود گله مند بود و از دولت متبوعش شکایت کرد!!! برای بروزرسانی حافظه شما جریان را در پایین بحث تقدیم کردم.
بدون شک کسانی که اخبار دنیا را طی ده سال اخیر دنبال کردهاند، نام «آندرس برویک» را بارها شنیدهاند! همان تروریست معروف نروژی که با کشتار دسته جمعی ۷۷ نفر در حمایت از نژادپرستی، نامش بر سر زبانها افتاد. آندرس برویک در ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱ (تیر ۱۳۹۰) ابتدا یک خودروی بمبگذاری شده در نزدیکی ادارات اسلو منفجر کرد که منجر به کشته شدن ۸ نفر شد و سپس به جزیرهٔ «اوت اویا» محل برگزاری اردوی نوجوانان حزب کارگر نروژ رفت و در یک تیراندازی گسترده ۶۹ تن از شرکتکنندگان را به قتل رساند. او عقاید خود را که شامل ضد جامعهٔ چندفرهنگی، ضد مسلمانان و گرایش به راست افراطی بود را در یک بیانیهٔ ۱۵۱۶ صفحهای تحت نام مستعار «اندرو برویک» قبل از انجام حمله منتشر کرد. سلام نازیستی وی در دادگاه اسلو، مورد توجه بسیاری از رسانههای دنیا قرار گرفت. برویک در ساختار عادلانه قضایی نروژ!، بابت کشتار دهها نفر تنها به ۲۱ سال زندان محکوم شد. مقامات نروژی اعلام کردهاند این نهایت مجازات در این کشور محسوب میشود! صدور این حکم، منجر به بروز اعتراضات شدید شهروندان نروژی خصوصا خانواده قربانیان شد. اما سوال اصلی اینجاست که آندرس برویک اکنون چه میکند؟
روزهای آرام نژادپرست قاتل
گزارشهای اخیر نشان میدهد آندرس برویک همچنان روزهای آرام و بی دردسری را در زندان سپری میکند. چنانچه منابع نروژی گزارش دادهاند، آندرس برویک که در زندانی در حوالی شهر اسلو-پایتخت نروژ- نگهداری میشود در یک سلول سه اتاقه زندگی میکند که مجهز به تلویزیون، توالت و حمام اختصاصی، تجهیزات ورزشی و بازی (پلی استیشن) است. وی در زندان به کتابخانه و سالن ورزشی و دیگر تفریحاتی که مایل به انجام آن باشد نیز دسترسی دارد و به وی حق ادامه تحصیل در دانشگاه (بصورت غیرحضوری) نیز داده شده است. برویک تنها از انجام چند امر منع شده که شامل ارتباط با سایر زندانیان، ارتباط با خارج از زندان بدون نظارت است! از سال ۲۰۱۱ (زمان وقوع حملات تروریستی در اسلو و اوت اویا توسط برویک) تاکنون، بارها خانوادههای قربانیان در رسانههای نروژی اعتراض خود را نسبت به این موضوع (زندگی آرام و بدون دغدغه تروریست نروژی) اعلام کردهاند، اما این اعتراضات مورد پذیرش قرار نگرفته است.
شکایت برویک از دولت نروژ
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود! آندرس برویک که در جلسات دادگاه، از آرزوی خود برای ایجاد یک شبکه گسترده متشکل از سایر نژادپرستان در نروژ سخن گفته بود، از دولت نروژ بابت جلوگیری از دسترسی آزادانه خود به شبکههای مجازی شکایت کرده است! در سال ۲۰۱۷، در پی شکایت این مجرم نئونازی از «شرایط غیرانسانی» خود در زندان و به ویژه جدا بودن وی از دیگران و عدم دسترسی آزادانه به فضای مجازی، دادگاهی در نروژ دولت این کشور را محکوم کرد. حتی او مسئولین زندان را تهدید کرده است که در صورت عدم داغ بودن قهوهاش (به اندازهای که میخواهد)، از آنها رسما شکایت خواهد کرد!
حاشیه امن دولت نروژ برای نژادپرستان
نوع مواجهه دولت نروژ با «آندرس برویک» به خوبی نشان میدهد حتی نژادپرستان و نئونازیستها در صورت ارتکاب سختترین جنایات ممکن، از زندگی نسبتا آرامی برخوردار خواهند بود و میتوانند در یک سوئیت مناسب و بزرگ، ۲۱ سال از عمر خود را در زندانی شبیه هتل سپری کنند و از انتقام خانوادههای قربانیان نیز مصون باشند! این به معنای ایجاد حاشیهای امن برای نژادپرستان است. به همین تناسب، کسانی که دست به حملات محدودتر علیه مهاجرین و پناهجویان میزنند نیز حاشیه امن زیادی خواهند داشت، زیرا با اغماض هدفمند نهادهای امنیتی و قضایی کشورشان روبرو میشوند.
امروز، حدود ۹ سال پس از بروز حوادث تروریستی در «اسلو» و «اوت اویا»، نژادپرستان قدرت مانور زیادی در نروژ دارند. روزنامه سوئدی «آفتن بلادت» در تشریح آنچه امروز در نروژ میگذرد مینویسد: «سیاستمداران نروژی خودخواه و نژادپرست هستند. آنها با مردمان فقیر اروپا مثل «حیوان» رفتار میکنند. فضای اجتماعی نروژ (تحت تاثیر تقویت رویکردهای نژادپرستانه) فاسد شده است. دادستان و مقامات قضایی نروژ به گونهای با آندرس برویک رفتار میکنند که گویا اصلا اتفاقی از سوی او نیافتاده و جرمی رخ نداده است»!