پرسش خود را بپرسید

تاریخ و انسان و دین

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
١٠٤

آیا آن عده از بنی اسرائیل که به فرمان الهی در اثر رعایت نکردن یوم السبت به میمون مسخ شدند ، آن عده میمون ها ، با هم زاد و ولد کردند یا اینکه دیگر کاری انجام ندادند و همه آن میمون ها مرده اند ؟ نسلی از آن میمون ها زنده نمانده است ؟ لو نشاء لمسخناهم علی مکانتهم فماستطاعوا مضیاٌ و لا یرجعون ، 

آیا این آیه هم شامل آنها شد که دیگر نتوانستند رجوع کنند و دوباره در نسلی به انسان نزدیک شده و دوباره انسان شوند ؟ 

٢,٨٨١
طلایی
٢
نقره‌ای
٥٧
برنزی
٢٤

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

سلام دوباره. حقیر این حرف شما جناب الهیاری  رو که احتمالا در باره پاسخ اول بنده نوشتید مبنی بر این که «کسانیکه با طرح سئوال مخالفند...» رو  متوجه نمیشم، بخصوص این که راجع به کدوم بخش از نظر قبلی حقیر بوده.. کسی با طرح سئوال مخالف نیست.  ببینید؛  هرچیزی رو با منطق خودش باید بررسی کرد. اینجا دو تا مسئله هستش. 1-این موضوع به عنوان مصداقی از قدرت خداوند مطرح شده در قالب یک عذاب به صورت خاص. 2- فارغ از این که خدا این کار رو کرده یا نه، بحث علمی کنیم که آیا اصلا چنین چیزی امکان پذیره یا خیر. 

دوست ما جناب معروف، در باب مسئله شماره 2، فقط جمله های شعاری مینویسند.  علمی که ایشون مدعی هستند، به عقیده خود دانشمندان یک علم محدودیه که تا به حال بهش رسیدیم و جهان پر از رازهایی هستش که هنوز کشف نکردیم. لذا، این که ایشون  چنان از امکان «علمی و غیر علمی و منطقی و غیر منطقی بودن» حرف میزنند که انگار همه حقایق جهان رو به طور قطع میدونند،پایه و اساسی نداره؛ و از اون بدتر این که قضاوت میکنند و عقیده به این پدیده ها رو به « ساده باوری» متهم می کنند. خب، اولا، علم انسان که همه چیز رو کشف نکرده؛ شما از کجا با این قطعیت علمی میگید این پدیده غیر علمی هستش! تنها چیزی که میشه گفت اینه که تا به حال علم به اینجا نرسیده که با قطعیت بگه این پدیده امکان پذیره یا نه؛ یعنی یک دانشمند تجربی فقط نمیتونه بر اساس علمی که تابه حال بهش رسیدیم، ظهور این پدیده ها رو تایید یا ردّ کنه؛ همین و بس.  دوما، این موضوع به عنوان فعل خداوند مطرح شده شبیه خیلی از معجزات و پدیده های دیگه؛ علم محدود من و شما، چطور میخواد در مورد قدرت نامحدود یک خدا، نظر بده؟!! خود علم تجربی که با پایه ماتریالیسیتی خودش موضوع خدا و افعالش رو از دایره  موضوعات خودش خارج کرده؛ شما چطوری درباره فعل خدا، «نظر علمی» میدید؟!! مگر بررسی تجربی کردید فعل یک خدا رو که قدرتش تا چقدره و چقدر نیست؟!! ضمن این  خود علم، قطعیت خودش رو قبول نداره چون در حال تکامله و خیلی چیزها غیر مکشوف مونده؛  اونوقت، شما چطوری از «قطع علمی» حرف میزنید؟!!

سوما، میشه بفرمایند «منطقی» که ایشون هی تکرار میکنند، چیه؟! کجای «منطق» چنین پدیده هایی رو غیر منطقی نشون میده؟!

در کل، جناب الهیاری، همونطور که  پاسخ ها باید منطقی باشند، پرسش ها هم باید منطقی باشند؛ اونهم  بر اساس منطق هر زمینه خاصی. موضوعی ای که بنده مطرح کردم اینه که خود خدا در قرآن به همین مقدار بسنده کرده که عده ای به خاطر گناهی دچار عذاب خاصی شدند، اونهم به قدرت خدا. هدف بیان این مسئله، تذکر به انسان بود. نمیخواست کل داستان و فرمولهای علمی یک پدیده رو بیان کنه.  و برای هدف تذکر یافتن انسانها، مهم هم نبود که حالا، اون عذاب شده ها مقطوع النسل هم شدند یا نه؛ ممکنه شده باشند و ممکنه نه.  این حرفهای حقیر،  مخالفت با طرح پرسش نیستش! انسان میتونه پدیده ها رو پیگیری علمی کنه اما با قبول چند نکته عقلی و منطقی: 1-علم انسان محدوده.2-برای قضاوت قطعی علمی باید به علم کامل برسیم، نه علم در حال تکامل؛ (فوقش میتونیم بگیم تا به حال علم به اینجا نرسید؛ یعنی علم در خیلی از موضوعات، لاادری هستش؛ نه میتونه تأیید کنه و نه ردّ. (چیزی که اشتباها جناب آقای معروف فقط یه طرف «عدم تأیید» رو گرفته!!) 3- اگه برای اثبات یک چیز دلیل علمی باید باشه، برای ردّش هم دلیل علمی خاص لازمه؛ نمیتونی بگید چون علم ما تا به حال بهش نرسیده، پس غیر ممکن و غیر منطقی و غیر علمی و غیرفلانه!! فقط میشه گفت علم ما تا به حال بهش نرسیده؛ 4- سئوال اصلی شما اصلا در باره امکان علمی و منطقی نبود؛ سئوال شما درباب ادامه حیات اون عذاب شده ها بود. من هم راجع به ادامه حیات اونها گفتم مبنی بر این که ممکنه مقطوع النسل شده باشند یا نه؛ و این که: باتوجه به این که هدف خدا در این داستان، تذکر یافتن انسان بود، پاسخ به پرسشهایی که شما مطرح کردید،  کمکی به اون هدف قرآنی نمیکنه. نه این که پرسش کردن ممنوع باشه!!!  

٢,٠٨٠
طلایی
١
نقره‌ای
٣٥
برنزی
١٢
تاریخ
١ ماه پیش

ماهیگری در روز شنبه یک نوع ماهی مثل گربه ماهی

نزدیک ساحل میامدن که صیدکردن وخوردن انها باعث رشد نامناسب در استخوانهای لگن میشده و مثل میمون راه میرفتن  وخداوند کلیه بیماریها راتوسط

پیامبران اعلام کرده مثل قوم صالح که شتر را کشتن

شتر بیماری تب کنگو داشته .حضرت یونس بیماری

یرقان کودکان وبزرگسالان وقوم لوط بیماریهای مقاربتی و....

ی

یی

تاریخ
١ ماه پیش

این مدلی من نه جایی خونده بودم و نه شنیده بودم ، که چون شتر قوم صالح بیماری داشته پی کردنش و کشتنش ، حالیکه خداوند فرموده بود که اذیتش نکنید آب چشمه رو تقسیم کنید یه روز این شتر بخوره چند روز شما ، که اگر بیماری هم داشته باشه با آب منتقل نشه ، و چون رعایت نکردن ، مورد عذاب الهی واقع شدند ، مابقی رو نمیدونم

-
١ ماه پیش

سلام.

اگه بخواهیم به همین مقدار از ترجمه و تفسیر ظاهری  بسنده کنیم، چند تا مطلب وجود داره. اولا، وقتی میگیم تبدیل به میمون شدند، باید معلوم بشه که تبدیل به میمون نوعی، یعنی حیوان میمون، شدند یا ظاهر و زندگی میمونی پیدا کردند.  به دسته اول که مسلما تبدیل نشدند؛ چون تبدیل نوع  «انسان» به نوع «حیوان»، انقلاب نوعی هستش که مُحاله و قدرت به محال تعلّق نمیگره. پس تبدیل به ظاهر و زندگی میمونی شدند.  دلیلش علاوه بر نکته فلسفی قبلی، اینه که خداوند این رو به عنوان عذاب بر اونها قرار داد (همونطور که در باره آخرت هم داریم که عده ای به صورت حیوانی (خنزیر و ...) در می آیند.). عذاب وقتی معنا داره که اونا درکی از مسخ شدنشون داشته باشند و براشون عذاب آور باشه. این یعنی اونا انسان بودند که ظاهر و زندگی میمونی پیدا کردند و براشون عذاب آور بود که خودشون رو اینطوری میدیدند.  دوما، در خصوص آیه  «برگشت» هم خداوند  از «لو نشاء» میگه؛ یعنی اگه اراده خدا بر این تعلق بگیره، که بله؛  اگر نگیره، که نه. یعنی باید ببینیم اراده در آن عذاب مسخ، اراده بر عدم رجوع به حال و ظاهر انسانی هم بود یا نه؛ و اراده بر مقطوع النسل بودن هم بود یا نه.  سوما، وقتی خدا از یه مطلب سخن میگه ممکنه اونی که  مد نظر اصلی هستش، رو داره میگه و میخواد انسان به اون نکته و تذکر برسه؛ اما حواشی اونرو اشاره نمیکنه. اصل در این قضیه،  مسئله طغیان در برابر امر الاهی بود و عذاب اونها به یک  عذاب خاص، همونطور که اقوام دیگه قبل از اونها عذاب شدند؛ حالا آیا قطع نسل هم شده، آیا فلان و بهمان، خیلی مهم در این داستان نیست.  رابعا، بحث «منطقی و غیر منطقی» و «علمی و غیر علمی» که یکی از پاسخ دهندگان  (آقای معروف) مطرح کردند، بحث دهن  پر کن هستش فقط. یعنی  یه جوری حرف میزنه که انگار انسان به همه علوم و قدرت علمی ممکن رسیده و دیگه به قضاوت مطلق علمی رسیده!(جالبتر این که خود ایشون امکان «یک آگاهی ناب و خالص» رو زیر سئوال میبره و در همون زمان از منطق و غیر منطقی و قطعیت علمی و غیر علمی حرف میزنه!  ضمن این که در هر زمینه ای باید بر اساس منطق همون زمینه صحبت کرد. یه وقت ما بحث علمی طبیعی تجربی میکنیم  در باره « قابلیت تبدیل یک ماده یا شی به شی دیگه و  چگونگیش و غیره و غیره.» اونهم به اندازه علم محدود ما در باره جهان هستی و شکلگیری و کار منظم و دوامش، میتونیم حرف بزنیم؛  یه وقت هم داریم از  یک قدرت بالاتر حرف میزنیم؛ موضوع ما «شی طبیعی و کنش و واکشنهاش» نیستش. علّت بالاتر  هستش؛  که یک بحث فلسفی و منطقی هستش.

٢,٠٨٠
طلایی
١
نقره‌ای
٣٥
برنزی
١٢
تاریخ
١ ماه پیش

کسانیکه با طرح سوال مخالف هستند بیشتر بخاطر این مخالفت میکنند که به شکاکیت ختم میشه ، ولی وقتی پایه علم یقین ، شک کردنه پس . . . .

-
١ ماه پیش

باور کردن این داستان‌ها به ساده‌باوری خواننده‌اش بستگی داره. شما دارین یه سوال منطقی راجع‌به یک موضوع غیرمنطقی میپرسین. معلومه جوابی براش پیدا نمیشه

١٦,٨٥٦
طلایی
١٩
نقره‌ای
٣٠٥
برنزی
٣٨
تاریخ
١ ماه پیش

سوال منطقی از یه موضوع غیر منطقی چطوری زاده میشه ؟ تخم یه آگاهی ناب و خالص از کجا میشه پیدا کرد ؟

-
١ ماه پیش

بنظر من میشه با تخیل هزاران جواب براش آورد. عین یه داستان با پایان باز میمونه که میتونی هرجور بخوای ادامه اش بدی.

-
١ ماه پیش

شما اصل داستان مسخ شدن آن قوم از بنی اسرائیل براتون جای شبه داره ؟ که یه داستان قرآنی ست و طبق نظر شما اساطیر الاولین به حساب می آید ؟ یا نه ، از مابقی ماجرا که آیا همه شون مرد بودند یا زن و بچه هاشون هم مسخ شدند ؟ و از این قبیل سوالات که به یه فکر تیز پرواز نیاز داره و نه یک فکر بسته

-
١ ماه پیش

بله داستانی که مبنای علمی و عینی نداشته باشه برای هر عقل سلیمی جای شبه داره

-
١ ماه پیش

البته همه مجاز هستند تا حد اعلای عقلی از هر داستانی چه قرآنی و چه غیر قرآنی فهرست برداری کنند ،

-
١ ماه پیش

پاسخ شما