پرسش خود را بپرسید

حضرت علی علیه السلام در مورد كدام قوم فرمود«از شما حتی ده نفر باقی نخواهد ماند»؟

تاریخ
٥ ماه پیش
بازدید
١٦٨

 حضرت علی علیه السلام در مورد كدام قوم فرمود«از شما حتی ده نفر باقی نخواهد ماند»؟

١,٤٦٦
طلایی
١
نقره‌ای
٢
برنزی
٥١

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:
يک پيشگويى عجيب!

ماجرا و شأن ورود اين سخن چنين است که هنگامى که شرارتها و شيطنت هاى خوارج بالا گرفت و هر روز مرتکب جنايتى مى شدند، امام (عليه السلام) تصميم گرفت کار آنها را يکسره کند و چون مرکز آنها نهروان در نزديکى کوفه بود به آن سو حرکت فرمود، هنگامى که به نزديکى آن منطقه رسيد مردى به خدمت حضرت آمد و عرض کرد: بشارت اى اميرمؤمنان! خوارج هنگامى که خبر ورود شما را به منطقه شنيدند از نهر عبور کردند و عقب نشينى نمودند. امام فرمود: «با چشم خودت ديدى که از نهر عبور کردند؟ عرض کرد: آرى. امام فرمود: به خدا عبور نکرده اند و عبور نخواهند کرد و قتلگاه آنها اين طرف نهر است». و عجب اين که جماعتى ديگر از يارانش يکى پس از ديگرى آمدند و همين خبر را به امام دادند و امام نپذيرفت، سپس شخصاً بر مرکب سوار شد و به جايى رسيد که لشکر خوارج نمايان بودند، غلافهاى شمشير را شکسته و اسبها را از کار انداخته و همگى آماده پيکار با امام بودند (ظاهراً آن گروهى که اين خبر دروغين را به امام دادند يا از افراد نفوذى خوارج بودند و يا افراد ساده لوحى بودند که تحت تأثير يک فرد نفوذى واقع شده بودند و مى خواستند به اين ترتيب خوارج را در مقابل ضربات امام حفظ کنند).

به هر حال در اين ماجرا طبق بعضى از روايات، جوانى در لشکر على (عليه السلام) بود که وقتى خبرهاى مربوط به عبور خوارج از نهر را شنيد و اصرار آن حضرت را بر انکار اين خبر مشاهده کرد در امامت امام شک نمود و با خود گفت: همراه او مى روم اگر خبر عبور راست بوده است در يک حمله غافلگيرانه ضربه اى بر چشم امام فرود مى آورم. او رفت و هنگامى که صدق کلام امام را مشاهده کرد از آن حضرت تقاضاى عفو و بخشش نمود.

به هر حال در اين سخن دو خبر غيبى و پيشگويى مهم بيان شده است، نخست اين که مى فرمايد: «قتلگاه آنها در اين طرف نهر است» (مَصارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ) اشاره به اين که آنها از نهر عبور نکرده و همچنان در اين طرف آماده نبردند و ما با آنها نبرد مى کنيم و سرانجامش آن است که اين سوى نهر اجساد بى جان آنها را در بر خواهد گرفت.

واژه «نطفه» در اصل به معنى آب صاف آمده است و گاه به معنى مرواريد ذکر شده، شايد به تناسب صفا و درخششى که در مرواريد وجود دارد و اطلاق اين واژه بر آب نطفه انسان يا ساير جانداران به خاطر آن است که اين آب در واقع عصاره بدن و خالص ترين ترشّحى است که در وجود انسان ديده مى شود.

به هر حال اين واژه در کلام مورد بحث اشاره به نهرى است که از کنار نهروان عبور مى کرد و ظاهراً يکى از شاخه هاى دجله بوده است و با توجه به تفاوتى که در بين آب فرات و دجله است که فرات غالباً گل آلود و دجله غالباً صاف است تعبير بالا مى تواند اشاره به اين نکته بوده باشد.

و در پيشگويى دوم مى فرمايد: «به خدا سوگند از آنها ده نفر نجات نخواهد يافت و از شما ده نفر کشته نخواهد شد»! (وَاللهِ لايُفْلِتُ(1) مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لايَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَةٌ).

اين پيشگويى با اين صراحت و قاطعيت آميخته با قسم به خوبى نشان مى دهد که قلب مولى با جاى ديگرى ارتباط داشته و آگاهى هاى خود را از آنجا مى گرفته است که در برابر مردم با اين وضوح و صراحت از حادثه قريب الوقوعى که به هيچ وجه قابل پيش بينى نيست خبر مى دهد.

مورّخان نوشته اند هنگامى که خوارج کشته شدند مسلّم شد که نُه نفر از آنها از مرگ نجات يافته و فرار کرده اند و همين نُه نفر در بلاد اسلام پراکنده شدند، دو نفر به سوى عمان رفتند و دو نفر به کرمان و دو نفر به سيستان و دو نفر به جزيره(2) و يک نفر به تلّ موزون (در خوزستان) و همانها بودند که گروههايى از ناآگاهان لجوج را دور خود جمع کردند و پايه فتنه هايى را نهادند و از ياران امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين جنگ هشت نفر به شهادت رسيدند.

ابن ابى الحديد در ذيل اين سخن مى گويد پيشگويى ها و اخبار غيبيه بر دو گونه است بعضى به صورت کلّى و مبهم ادا مى شود که نمى تواند بيانگر معجزه اى باشد، ولى گاه انگشت روى خصوصيات و جزئيات و عدد گذارده مى شود، مانند آنچه در سخن بالا آمده است; اين گونه امور جز از طريق علم پروردگار که به پيامبرش آموخته و پيامبر آن را در اختيار على (عليه السلام) قرار داده امکان پذير نيست بى شک هيچ انسانى بدون امداد الهى قادر بر درک چنين امورى قبل از وقوعش نيست و هر جا چنين امرى يافت شود معجزه الهى خواهد بود.

سپس به سخنى از پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) اشاره مى کند که خطاب به على (عليه السلام) فرمود: «وَ الَّذى نَفْسى بِيِدِهِ لَوْلا اَنّى اَشْفَقُ اَنْ يَقُولَ طَوائِفٌ مِنْ اُمَّتى فيکَ ما قالَتِ النَّصارى فِى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ الْيَوْمَ فيکَ مَقالا لاتَمُرُّ بِمَلأ مِنَ النّاسِ اِلاّ أَخَذُوا التُّرابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْکَ لِلْبَرَکَةِ» «قسم به کسى که جانم در دست قدرت او است اگر نمى ترسيدم از اين که گروههايى از امّت من درباره تو همان را بگويند که مسيحيان درباره عيسى بن مريم گفتند، امروز درباره تو سخنى مى گفتم که از هيچ کجا نگذرى مگر اين که مردم خاک زير پاى تو را براى تبرّک بردارند».(3)

مرحوم سيد رضى در پايان اين خطبه مى فرمايد: «يعنى «بالنطفة» ماء النهر، و هى افصح کناية عن الماء و إن کان کثيراً جمّاً و قد اشرنا الى ذلک فيما تقدم عند مضىّ ما اشبهه» «منظور امام از نطفه (در کلام بالا) آب نهر است و اين فصيح ترين کنايه اى است که درباره آب گفته مى شود هر چند آب فراوان و بسيار بوده باشد و نيز ما به اين سخن در گذشته (خطبه 48)، هنگامى که شبيه اين سخن مطرح بود اشاره کرديم.

***

نکته:

آيا آگاهى بر غيب ممکن است؟

شک نيست که پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) و امامان معصوم (صلى الله عليه وآله وسلم) کراراً از امور پنهانى مربوط به حال يا آينده خبر داده اند، و به تعبير ديگر داراى علم غيب بودند، قرآن مجيد نيز درباره حضرت مسيح مى گويد که يکى از معجزاتش آگاهى بر غيب و امور پنهانى بود: (و أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِروُنَ في بُيُوتِکُمْ) «من از آنچه مى خوريد و در خانه هاى خود ذخيره مى کنيد به شما خبر مى دهم(4)» و در پايان همين آيه آن را يکى از نشانه هاى خدا و صدق دعوى نبوّتش مى شمرد.

در نهج البلاغه، در کلام مورد بحث و ديگر سخنان حضرت نيز، کراراً پيشگويى هاى مهمى به چشم مى خورد.

در اين که چگونه ممکن است از غيب آگاه شد، حدود علم غيب معصومين (عليه السلام) چه اندازه بوده است؟ و ظاهر آياتى را که مى گويد: «علم غيب مخصوص خداست» چگونه بايد تفسير کرد؟ و رواياتى که در اين زمينه وارد شده است چه مفهوم و معنايى دارد؟ سخن بسيار است که به خواست خدا در شرح خطبه صدوبيست و هشتم بيان خواهد شد.

* * *

پی نوشت:

1 ـ «يفلت» از ماده «إفلات» به معنى خلاصى يافتن و خلاص کردن، هر دو آمده است. بعضى نيز گفته اند به معنى خلاصى يافتن با سرعت است.

2 ـ «جزيره» نامى است که گاه به تمام بخشهايى که در ميان رود دجله و فرات در عراق قرار گرفته اطلاق مى شده، و گاه به معنى بخشى از شهر اهواز آمده است که در ميان دو شاخه رود کارون قرار دارد و تعبير بالا ظاهراً اشاره به معنى دوم است.

3 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 5، صفحه 4.

4 ـ سوره آل عمران، آيه 49.

(منبع محسن میرباقری)

١٦,٢١٣
طلایی
١١
نقره‌ای
١٨٩
برنزی
١٢٦
تاریخ
٤ ماه پیش

سلام، گفتار حضرت علی علیه السلام است زمانی كه عزم بر جنگ خوارج داشت و به آن حضرت خبر دادند كه خوارج  از پل نهروان عبور كرده اند و قبل از پل موضع گرفته اند، امام علیه السلام قبول نکردند و فرمودند محل نابودى ايشان اين طرف آب است. به خدا قسم ده نفر از ايشان از اين مهلكه جان به در نبرند و از شما هم ده نفر كشته نشود.  این دو موضوع یعنی خبر  غیبی از محل کشته شدن خوارج و  تعداد باقی مانده های آنان از  فضایل  حضرت علی علیه السلام است.

٥,٦٤٣
طلایی
٧
نقره‌ای
٢٢٢
برنزی
١٢١
تاریخ
٤ ماه پیش

پاسخ شما