پیشنهادهای محمد عرب دوست (٤١٤)
به هییییچ عنوان معنی سریع به خواب رفتن نمیده. لطفا با حدس و گمان و استدلال شخصی معنی اضافه نکنید
معادل محاوره ای برای furthermore, in addition
Chef: سرآشپز Chief: ارشد، رئیس
در مجموع، با همه این اوصاف، در نهایت
تعداد زیادی از دوستان گفتن بهترین استفاده را از چیزی بردن! اینی که شما میفرمایید میشه: Get the best from sth ولی عبارتی که اینجا داریم، بیشتر معنی دو ...
I hope it's nothing serious ابراز نگرانی مودبانه: امیدوارم چیز جدی نباشه His mother's ill? That's a pity. I hope it's nothing serious
بیمار شدن این اصطلاح در انگلیسی بریتانیایی کاربرد داره و نه امریکن
Take somebody's place به معنای جای کسی را گرفتن یا جای کسی بودن هست مثال: When the manager was sick, I took his place No one can take your place in m ...
جای کسی را گرفتن، جای کسی بودن When the manager was sick, I took his place No one can take your place in my heart. A robot may take people’s place i ...
جای کسی را گرفتن، جای کسی بودن When the manager was sick, I took his place No one can take your place in my heart. A robot may take people’s place i ...
جای کسی را گرفتن، جای کسی بودن When the manager was sick, I took his place No one can take your place in my heart. A robot may take people’s place i ...
قصد داشتن. برنامه داشتن برای انجام کاری The bus companies are planning to reduce fares. The government is planning to increase taxes.
املای صحیح این واژه، Specifically هست
املای صحیح این واژه، undoubtedly هست
undoubtedly, certainly
یک کاربرد رایج از این فعل: I really don't see how/what/why . واقعا درک نمیکنم که چطور. . . واقعا نمیفهمم که چطور. . . . I don’t see how we can so ...
I really don't see how/what/why . واقعا درک نمیکنم که چطور. . . واقعا نمیفهمم که چطور. . . . I don’t see how we can solve this problem. I really ...
تصمیم نهایی The final decision is yours تصمیم نهایی با توعه
وقتی گوینده داره چیزی رو از حافظه به زور به یاد میاره، از ساختار “Isn’t there something I heard about…” استفاده می کنه. مثل 👇 Isn’t there someth ...
وقتی گوینده داره چیزی رو از حافظه به زور به یاد میاره، از ساختار “Isn’t there something I heard about…” استفاده می کنه. مثل 👇 Isn’t there someth ...
وقتی نظرتون راجع به چیزی عوض میشه به کار میره
Due to Because of In order to/that
استفاده به عنوان adverb : In depth استفاده به عنوان adjective : In - depth
have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been going for ten years
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
( مدت زمانی در حال انجام بودن ) have been going for مدت زمان = مدتیه که یه پروژه، فعالیت، یا رویداد در حال انجامه. This project has already been ...
آقای اشکان شما خودت توی معنی جمله ت عبارت ( شرکت کردن ) رو به کار بردی ولی بازم معنی خود لغت رو اشتباه نوشتی به ارمغان آوردن توی جمله شما از لغت brin ...
عبارت بسیار پرکاربرد مخصوصا در محاوره ( نه در نگارش رسمی ) در آخر کلام استفاده میشه. معنی: موضع/نظر فعلی من این هست
هواشناس کارشناس هواشناسی
خیلی زوده که تصمیم بگیریم/بگیم ( گفتن مَجاز از دانستن )
I just wish. . . ای کاش. . .
یکی از معانیش که کمتر مورد توجه عزیزان قرار گرفته، شواهد علمی هست. All the science shows that it’s going to get out of control if we fail to act.
عبارت رایج و عامیانه انتقادی بچه منم میتونست اینکارو بکنه
دقیقا مشابه زمان فارسی که لغت مسخره دو معنی داره یکی از جهت خنده دار و مضحک بودن و دیگری به جهت چرند و بی اساس بودن، این واژه هم همین دو معنی رو داره
حاضر بودن برای انجام کاری/چیزی Then you also have people with too much money and too little sense who are prepared to waste their money on this stuf ...
حاضر به انجام کاری/چیزی
پول زیاد و عقل کم ( عبارت طعنه آمیز )
تا جایی که من میبینم. . .
عبارت much of an opinion معمولاً در ساختار منفی یا شبه منفی می آید ( مثل don’t have much of an opinion، haven’t formed much of an opinion yet ) تا بگ ...
از طرف دیگر، در مقابل، در عوض، دقیقا معنای On the other hand رو میده اما در رسمی تر و جدی تر در اسپیکینگ از on the other hand استفاده کنید اما در را ...
در سیاست، یک معنی دیگر هم داره به قدرت رسیدن، پیروز انتخابات شدن If the other party gets in, they might change the tax rules
معادل غیر رسمی برای Attention - grabbing جلب کننده توجه، توجه برانگیز، خیره کننده
توجه کنید که تلفظ شکل اسم و شکل فعل این لغت متفاوته کِنداکت: فعل کُنداکت: اسم
Clarity وضوح ( به لحاظ روان و قابل فهم بودن ) Your statement doesn't have the required readability
خوانا، واضح
Accompany: همراهی کردن Accompany with: همراه کردن ( یک مفعول رو با چیزی همراه کردن ) ، ضمیمه کردن چیزی با چیزی Accompany your story with a picture
نسبت به، بسته به، بر اساس معادل سطح بالا و رسمی برای این عبارات: Depending on, based on, according to
Typically
Importance