پیشنهادهای محمد عرب دوست (١٣١)
یه زمانی. . . ( گذشته )
لزوما همیشه آخر جمله به کار نمیره و میتونه مفهوم �بی درنگ و فورا� بده The young clever boy soon solved the striking problem دیری نپایید که پسر جوان و ...
علاوه بر معانی اداری و وزارت خانه و شعب و . . . ، معنی قرض و بدهی هم میده به عنوان مثال Sleep dept بدهی خواب ( کسر خواب )
Shopping Center: مجموعه ای از مغازه ها و فروشگاه های مختلف، هر کدام با مدیریت جدا. ( در ایران مثل پالادیوم، ایران مال، تیراژه ) Department Store: یک ...
زمانی که در جایگاه صفت هست معنی جوان و تازه و کم سن و . . . میده زمانی که در جایگاه اسم ظاهر میشه، معنی نسل جوان، جوانان و . . . میده
این عبارت در صورتی که بعدش یک کلمه uncountable بیاد، معنی:یکی از داره Some of the best advice I heard is. . . . یکی از بهترین توصیه هایی که شنیدم. . ...
در جایگاه فعل: منسجم کردن، منظم کردن ( نه لزوما نظم، بلکه ساختار و چهارچوب )
علامه بر معنی مقرون به صرفه، برای بیان مفهوم کم مصرف هم بسیار زیاد استفاده میشه Economical car Economical lamp
این عبارت دو معنی داره معنی اول که همه میدونیم و مصدر هست: خرید ( عمل خرید کردن ) معنی دوم: اقلام خریداری شده. دقیقا همان عبارتی که در فارسی هم میگی ...
source بیشتر روی نقطه شروع، منشأ یا اصل یک چیز تاکید دارد. resource به چیزهایی اطلاق می شود که به ما کمک می کنند یا در دسترس ما هستند تا کاری انجام ...
Shopping Center: مجموعه ای از مغازه ها و فروشگاه های مختلف، هر کدام با مدیریت جدا. ( در ایران مثل پالادیوم، ایران مال، تیراژه ) Department Store: یک ...
در صورتی که آخرش s قرار داده بشه، معناش میشه نساجی در غیر این صورت، معنی پارچه و منسوج میده به اشتباه ننویسید نساجی!
با طراحی انحصاری و ویژه ساخت به عنوان مثال وقتی میگیم designer shoes یعنی کفشی که توسط یک طراح مشهور و خبره و معروف از یک برند خاص طراحی و ساخته شده
رو باز، بدون سقف، در هوای آزاد Open - air mall Open - air swimming pool Open - air concert hall
توجه داشته باشید که به عنوان فعل هم استفاده میشه نه صرفا اسم Some of my friends believe that I lack confidence
یک معنی دیگر که بسیار رایج هست، نمایش دادن و آوردن روی ابزارهای الکترونیک هست. به عنوان مثال Get up the image on the screen عکس رو روی صفحه نمایش بی ...
توجه داشته باشید که اگر این لغت رو به صورت پراجیوس تلفظ کنیم، معنی اسم ( محصولات ) می دهد با تلفظ پرودیوس، معنی تولید کردن ( فعل ) میدهد
Completely, strongly
To pass responsibility for a problem to another person to avoid dealing with it oneself
نوبتی، به نوبت، به ترتیب
تاناکورا
source بیشتر روی نقطه شروع، منشأ یا اصل یک چیز تاکید دارد. resource به چیزهایی اطلاق می شود که به ما کمک می کنند یا در دسترس ما هستند تا کاری انجام ...
این عبارت اصطلاحی است و به معنای “چیزهایی برای فکر کردن” یا “نکاتی که باعث تأمل و تفکر شوند” است. چیزی شبیه به “ماده یا خوراک ذهنی” که ذهن و فکر شما ...
توجه داشته باشید که این کلمه معمولا در جملات مثبت به کار نمی رود! و بالعکس، در منفی به کار میرود این غلطه: I don’t have a lot of time to visit you re ...
معنی رو به رو میده اما در آدرس دهی زمانی استفاده میشه که بخوایم بگیم رو به رو و اون دست خیابون یا جاده
وقتی کالا یا خدماتی به اندازه قیمتش نمی ارزد This computer is poor value for money
Completely, strongly
تو ذوق کردن Don't be dismayed تو ذوقت نخوره
سرِهم
این لغت بسته به اینکه چه معنی داشته باشه، تلفظ متفاوتی داره وقتی با مفهوم بازآفرینی استفاده میشه: ریکرییشن وقتی با مفهوم تفریحی استفاده میشه: رِکرییشن
بخار پز
لطفا اشتباه راهنمایی نکنید. چنین لغتی وجود خارجی نداره. اگر که منظورتون مفهوم ساختار و سازه هست، میشه: Structure اگر که منظورتون مربی و تعلیم دهنده ...
چیزی رو نوبتی کردن با نوبت انجام دادن
On a regular basis=regularly
دقیقا متضاد عبارت wide selection وقتی میریم فروشگاه یا هر جایی که تنوع اجناس و خدمات نداره، این عبارت به کار میره
طرح کلی، برنامه اولیه ( دارای سرتیترهای اصلی ولی بدون جزئیات )
معنی تماس گرفتن هم میدهد Give him a ring یه زنگ بهش بزن
وقتی از اصطلاح pop into mouth استفاده میکنیم، منظور صرفا در دهان گذاشتن و خوردن نیست بذارید با یک مثال بهتون بگم. قدیمی تر ها مخصوصا آقایان سالمند وق ...
Delicious
زیاده روی در کار و فعالیت
کاربر عزیز: ناری عبارت fine dining به تنهایی، معنی غذا خوردن در رستوران های سطح بالا و لاکچری رو میده در صورتی که بگیم fine dining restaurant میشه رس ...
Outskirts:یعنی “لبه ها یا حومه های شهر”؛ هنوز به شهر نزدیکه و بخشی از آن حساب می شه. Countryside:یعنی “مناطق روستایی و طبیعی خارج از شهر”؛ معمولاً د ...
پخش شدن و پیچیدن ( بسیار متداول برای صحبت درباره بو ) Seaweed smell was drifted in from the nearby beach
فکر نکنم!
لبخندی شیرین و از ته دل
پایبندی به بودجه، رعایت محدودیت های مالی
یعنی جمع کردن اشیاء یا پاکسازی یک منطقه برای ایجاد فضای خالی. - مثال: "We need to clear some space for the new furniture. "