steamer

/ˈstiːmər//ˈstiːmə/

معنی: ماشین بخار، کشتی بخار، دیگ بخارپز
معانی دیگر: هر چیزی که با بخار کار کند، - بخار، - بخاری، (دیگ) بخارپز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a ship or large boat that operates on steam power; steamship.

(2) تعریف: a pot, tray, or the like designed for steaming food.

(3) تعریف: a type of clam that is cooked by steaming.

جمله های نمونه

1. They have transshipped the cargo into a river steamer.
[ترجمه گوگل]آنها محموله را به یک کشتی بخار رودخانه منتقل کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها محموله را به یک کشتی بخار رودخانه منتقل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bad weather delayed the departure of the steamer.
[ترجمه گوگل]هوای بد، حرکت کشتی بخار را به تاخیر انداخت
[ترجمه ترگمان]هوای بد حرکت کشتی بخار را به تاخیر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The steamer arrived in harbor last night.
[ترجمه گوگل]کشتی بخار دیشب وارد بندر شد
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار دیشب به بندر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The steamer calls at several ports along the way.
[ترجمه گوگل]کشتی بخار در طول مسیر به چندین بندر زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار در طول مسیر چندین بندر را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The steamer was beating along the coast.
[ترجمه گوگل]کشتی بخار در کنار ساحل می زد
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار در امتداد ساحل پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suddenly a steamer hove in sight. The captain immediately gave an order to send out a signal for rescue.
[ترجمه گوگل]ناگهان یک کشتی بخار در معرض دید قرار گرفت کاپیتان بلافاصله دستور ارسال سیگنال برای نجات را داد
[ترجمه ترگمان]ناگهان یک کشتی بخار از نظر ناپدید شد سروان بی درنگ دستور داد تا یک سیگنال برای نجات او بفرستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A small boat edged down upon the big steamer.
[ترجمه گوگل]قایق کوچکی بر روی کشتی بخار بزرگ فرود آمد
[ترجمه ترگمان]قایق کوچکی روی کشتی بخاری بزرگ به حرکت در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The passengers loaded into the steamer.
[ترجمه گوگل]مسافران در کشتی بخار سوار شدند
[ترجمه ترگمان]مسافران سوار کشتی بخار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For this steamer, Liverpool is not a port of call.
[ترجمه گوگل]برای این کشتی بخار، لیورپول بندری نیست
[ترجمه ترگمان]برای این کشتی بخار، لیورپول یک بندر صدا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The steamer edged off.
[ترجمه گوگل]کشتی بخار از لبه خارج شد
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The island is connected by a steamer service to the mainland.
[ترجمه گوگل]این جزیره توسط یک سرویس کشتی بخار به سرزمین اصلی متصل می شود
[ترجمه ترگمان]جزیره توسط یک کشتی بخار به خشکی متصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The steamer makes 20 knots an hour.
[ترجمه گوگل]دستگاه بخار 20 گره در ساعت ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار بیست گره در ساعت ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He embarked for America on the steamer.
[ترجمه گوگل]او با کشتی بخار عازم آمریکا شد
[ترجمه ترگمان]او سوار کشتی بخار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The steamer will go west by north.
[ترجمه گوگل]کشتی بخار از سمت شمال به سمت غرب خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]کشتی بخار از شمال به غرب خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماشین بخار (اسم)
engine, steam engine, steamer

کشتی بخار (اسم)
steamer, steamboat, steamship

دیگ بخارپز (اسم)
steamer

تخصصی

[حسابداری] کشتی
[مهندسی گاز] دیگ بخارپز
[نساجی] دیگ بخار - استیمر ( دستگاه تثبیت رنگ پارچه چاپ شده توسط بخار ) - ماشین بخار

انگلیسی به انگلیسی

• steamship; pressure cooker, special pot used to steam foods
a steamer is a ship that is powered by steam.

پیشنهاد کاربران

بخار پز
steamer 2 ( n ) =a metal container with small holes in it, that is placed over a pan of boiling water in order to cook food in the steam
steamer
steamer 1 ( n ) ( stimər ) =a boat or ship driven by steam
steamer
دستگاه بخار
( بخار پز، اتوی بخار، دستگاه بخور هوا و. . . )
دستگاه بخار
A streamer is a long piece of colored paper that you use for decorating.

بپرس