پیشنهاد‌های محمد عرب دوست (٤٨٧)

بازدید
٥٠٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرگرم کننده، مفرح The party was good fun. مهمانی خیلی سرگرم کننده بود / خیلی خوش گذشت. She is good fun to be with. بودن با او خیلی لذت بخشه / با او ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مسابقات دو تیمه ( مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال و کبدی و . . . ) به نیمه زمین که متعلق به هر تیم هست گفته میشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شناخته شده در المپیک To get Olympic status for a sport یعنی یک رشته ورزشی حالت المپیکی پیدا کنه ( وارد لیست ورزش های المپیک بشه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی که دوستان اشاره کردن: ثبت کردن، به طور رسمی تثویب کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دو مفهومی که رایج هست اما در معانی کمتر بهش اشاره میشه زمین بازی ( مثل Football pitch ) توصیف تاریکی شدید ( pitch dark ) : یعنی انقدر تاریکه که مثل ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Obesity=fatness

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا متضاد عبارت wide selection وقتی میریم فروشگاه یا هر جایی که تنوع اجناس و خدمات نداره، این عبارت به کار میره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با طراحی انحصاری و ویژه ساخت به عنوان مثال وقتی میگیم designer shoes یعنی کفشی که توسط یک طراح مشهور و خبره و معروف از یک برند خاص طراحی و ساخته شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه زمانی. . . ( گذشته )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Outskirts:یعنی “لبه ها یا حومه های شهر”؛ هنوز به شهر نزدیکه و بخشی از آن حساب می شه. Countryside:یعنی “مناطق روستایی و طبیعی خارج از شهر”؛ معمولاً د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر لباس شنا، به لباسی که موقع حمام آفتاب میپوشن هم میگن. که البته جدیدا فرقی بینشون نیست : ) )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Shopping Center: مجموعه ای از مغازه ها و فروشگاه های مختلف، هر کدام با مدیریت جدا. ( در ایران مثل پالادیوم، ایران مال، تیراژه ) Department Store: یک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shopping Center: مجموعه ای از مغازه ها و فروشگاه های مختلف، هر کدام با مدیریت جدا. ( در ایران مثل پالادیوم، ایران مال، تیراژه ) Department Store: یک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساعات کاری طولانی تر تا دیروقت The supermarket has late opening hours on Fridays

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت دو معنی داره معنی اول که همه میدونیم و مصدر هست: خرید ( عمل خرید کردن ) معنی دوم: اقلام خریداری شده. دقیقا همان عبارتی که در فارسی هم میگی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاناکورا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی از بازارها که عموما دستفروش ها در آن فعالیت دارند همان street market

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجه داشته باشید که اگر این لغت رو به صورت پراجیوس تلفظ کنیم، معنی اسم ( محصولات ) می دهد با تلفظ پرودیوس، معنی تولید کردن ( فعل ) میدهد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

source بیشتر روی نقطه شروع، منشأ یا اصل یک چیز تاکید دارد. resource به چیزهایی اطلاق می شود که به ما کمک می کنند یا در دسترس ما هستند تا کاری انجام ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

source بیشتر روی نقطه شروع، منشأ یا اصل یک چیز تاکید دارد. resource به چیزهایی اطلاق می شود که به ما کمک می کنند یا در دسترس ما هستند تا کاری انجام ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

رو باز، بدون سقف، در هوای آزاد Open - air mall Open - air swimming pool Open - air concert hall

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساحل مصنوعی ساحلی که طبیعی نیست و در شهر های به عنوان جاذبه شهری ساخته می شود نمونه داخلی: ساحل تفریحی دریاچه چیتگر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضای اداری، قسمت اداری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر عزیز: ناری عبارت fine dining به تنهایی، معنی غذا خوردن در رستوران های سطح بالا و لاکچری رو میده در صورتی که بگیم fine dining restaurant میشه رس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل حضورِ. . . خواستگاهِ. . . Today, Asia is home to the five largest malls in the world

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این لغت بسته به اینکه چه معنی داشته باشه، تلفظ متفاوتی داره وقتی با مفهوم بازآفرینی استفاده میشه: ریکرییشن وقتی با مفهوم تفریحی استفاده میشه: رِکرییشن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوبتی، به نوبت، به ترتیب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زمانی که در جایگاه صفت هست معنی جوان و تازه و کم سن و . . . میده زمانی که در جایگاه اسم ظاهر میشه، معنی نسل جوان، جوانان و . . . میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امور زیبایی برای کارهای زیبایی مثل تزریق ژل و بوتاکس و فیشال و . . . از این عبارت استفاده میشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی رو نوبتی کردن با نوبت انجام دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان خیلی دقیق اشاره کردن شخصا با این عبارت بیشتر درکش کردم: از دست در نرفتن! مثلا: Keep track of your expenses حساب کتاب مخارجت از دستت در نره! Ke ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جایگاه فعل: منسجم کردن، منظم کردن ( نه لزوما نظم، بلکه ساختار و چهارچوب )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر در رابطه با قیمت چیزی ازش استفاده کنید، معنی مناسب میده ( نه ارزان ) یعنی اون کالا نه گران هست و نه ارزان، مناسبه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر در جایگاه صفت ازش استفاده بشه، معنی مقرون به صرفه و اقتصادی میده Budget meal

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوستان این دو کلمه متفاوت اند 1 - beside 2 - besides کلمه beside به حالت مکانی اشاره داره و وقتی به کار می بریم یعنی چیزی به لحاظ فیزیکی و مکانی کنا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جایگاه صفت: دخیل، موثر، شریک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نکته مهمی که وجود داره تفاوت تلفظ این لغت در حالت فعل و صفت هست در فعل: سِپِرِیت در صفت: سِپْرِیت عذرخواهم که تلفظ رو به فارسی نوشتم. صرفا به تفاوتشو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اشتباه رایج: به کار بردن vocation به جای vacation

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

It didn't taste of much عبارت رایجی که میگه : مزه خاصی نداشت! و یا عبارت مشابهش: It didn't taste of anything

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیزی/کسی رو در کنارمون داشتن Today I'm pleased to have with me the famous actor, Angelina Jolie!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از همه نوعش Barbecues of all types are popular in Korea

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

می توان گفت که “less of a/an …” یک الگوی رایج در انگلیسی است که زیاد استفاده می شود، مخصوصاً وقتی می خواهید “شدت، میزان، یا اهمیت” چیزی را کم تر نشان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

از قدیم الایام. . . از دیرباز. . . ( طبق عرف یا سنت )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه باید به صورت سر هم ( بدون فاصله ) نوشته بشه Steakhouse واژه معرفی شده توسط دوستمون غلط هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت اصطلاحی است و به معنای “چیزهایی برای فکر کردن” یا “نکاتی که باعث تأمل و تفکر شوند” است. چیزی شبیه به “ماده یا خوراک ذهنی” که ذهن و فکر شما ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Delicious

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نکته هشدار مهم را هم بگویم” یا: “یک هشدار کوچک: …” مثال برای درک بهتر: “One word of warning: the roads can get very icy in winter. ” ( یک هشد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

On a regular basis=regularly