پیشنهادهای محمد عرب دوست (٤٠٠)
Take back: برگرداندن Get back: برگشتن This road will take you back to the airport I took my wife back Please get back home Let's get back to our safe ...
پوزه بلند ( دلفین یا وال )
این ساختار معمولاً توی انگلیسی وقتی به کار میره که بخوای بگی �و بعد، ناگهان … رسید/ظاهر شد� یا �آمدن کسی/چیزی در ادامه داستان�. I was just waiting ...
این ساختار معمولاً توی انگلیسی وقتی به کار میره که بخوای بگی �و بعد، ناگهان … رسید/ظاهر شد� یا �آمدن کسی/چیزی در ادامه داستان�. I was just waiting ...
گیر افتادن، تو مخمصه/دردسر/مشکل/دشواری بودن، Whales were in difficulty next to a sand bank
تپه ماسه ای ( در میان آب، و نه ساحل )
کلمه species در انگلیسی یک نکته جالب داره: مفرد و جمعش دقیقاً یک شکل هست — یعنی هم در حالت مفرد و هم در حالت جمع می گیم species و تغییر ظاهری نمی کن ...
آقا نیما عزیز. با کمال احترام حرفتون غلطه کلمه species در انگلیسی یک نکته جالب داره: مفرد و جمعش دقیقاً یک شکل هست — یعنی هم در حالت مفرد و هم در حا ...
غواص
They saved him → صرفاً یعنی نجاتش دادند They came to his rescue → علاوه بر نجات دادن، حس می دهد که �ناگهان برای کمک ظاهر شدند� و لحظه قهرمانانه تری د ...
برای نجات جان کسی شتافتن، به سرعت به دادش رسیدن دقت کنید که روی شتافتن و سرعت تاکید میشه. انگار موقعیت اورژانسی و فوریه
هم املا غلطه و هم معنی Environmentalist فعال محیط زیست، حامی محیط زیست
قصد داشتن، نیت کاری را داشتن I plan to give some money away to charity
یک مثال پرکاربرد Please spare a couple of hours for me لطفا یه چند ساعت از وقتت رو واسم خالی کن
حساب باز کردن، بسنده کردن Don't rely on your friends
That brings me to the next stage یعنی "با این توضیح می رسیم به مرحله بعد" یا "حالا وقتشه که درباره مرحله بعد صحبت کنم" این جمله معمولاً وقتی استفا ...
in the style of → یعنی �به سبکِ شخص یا دوره ای مشخص� و تاکید دارد که کار دقیقاً از یک منبع الهام گرفته شده یا تقلید می کند. in style → دو معنی دارد ...
به سبکِ. . . به شیوه ی. . . He painted the picture in the style of Van Gogh. او نقاشی رو به سبک ون گوگ کشید. She writes in the style of classic ...
دوستان دو معنی مختلفش رو اشاره کردن. نکته مهمی که هست اینه وقتی بخواید با معنی پر و مملو ازش استفاده کنید، باید از with هم بهره ببرید برای انفجار، از ...
در حد میانه، نه زیاد نه کم
دوستان به اندازه کافی معانی دقیق و درست رو به کار بردن. صرفا به عنوان یک پیشنهاد، اگر خواستید عبارت حرفه ای تری ( مخصوصا برای IELTS ) به کار ببرید، ب ...
با احترام به نظر یویو این عبارت معادل not bad نیست! عبارت not bad ، معنی "کافی بودن منفی" داره. متوسط رو به پایین ولی well enough "کافی بودن مثبت" هس ...
اغلب مردم در اینجا often به شکل صفت به کار رفته
این لغت صرفا قید نیست و میتونه به عنوان صفت هم استفاده میشه مثلا: Often people اغلب مردم به این دو جمله متفاوت دقت کنید People often put black style ...
بیشترین بهره یا نتیجه مثبت را از چیزی یا کسی گرفتن You must learn how to get the best from your camcorder
در جایگاه اسم میتونه به معنی دریچه یا منفذ باشه
در صورتی که صحبت درباره چرخاندن چیزی باشه : ساعتگرد یا پادساعتگرد
در مسیرِ. . . People may fail at some point on the road to success
برای بیان حالتی با احتمال خیلی خیلی زیاد اینجور مواقع در فارسی میگیم با احتمال نود و نه و نه دهم درصد
مسلمه که. . . ، بدیهیه که. . .
احتمالا دنبال این عبارت رایج بودید که سرچ کردید: ۱. Being talented is one thing, but getting noticed is another. بااستعداد بودن یه چیزه، اما دیده ش ...
مشاهده کردن ( نه صرفا دیدن ) تحت نظر گرفتن، دیدن همراه با دقت کردن و . . .
rise to ( something ) یعنی به سطح یا موقعیتی بالاتر رسیدن ( معمولاً از نظر موفقیت، مسئولیت، شهرت یا حتی چالش. ) . He rose to fame. او به شهرت رسی ...
rise to ( something ) یعنی به سطح یا موقعیتی بالاتر رسیدن ( معمولاً از نظر موفقیت، مسئولیت، شهرت یا حتی چالش. ) . He rose to fame. او به شهرت رسی ...
“come” در عباراتی مانند “come first”, “come second”, “come third” و غیره، یک اصطلاح یا “کالوکیشن” ( collocation ) است که معنایش “مقام یا رتبه ای را ب ...
با استعداد ( تاکید بر روی اینکه به صورت طبیعی و خدا دادی، خصلت و ویژگی خاصی رو کسی داشته باشه، نه با تلاش )
برای درک این مفهوم ابتدا این رو در نظر بگیرید که ما فارسی زبان ها، وقت یا تلاش رو برای یک موضوع "اختصاص" میدیم یا خرج میکنیم از دیدگاه انگلیسی زبان ه ...
A whole selection یک مجموعه کامل
به این مثال توجه کنید It's a case of supply and demand این به قانون عرضه و تقاضا مربوط می شود یا این به مسئله عرضه و تقاضا برمی گردد
به این مثال توجه کنید It's a case of supply and demand این به قانون عرضه و تقاضا مربوط می شود یا این به مسئله عرضه و تقاضا برمی گردد
حق چیزی را داشتن All children have the right to a normal childhood
انظار عمومی To be in public view در انظار عمومی بودن
قاطی کردن روی ( فرد یا چیزی ) عصبانی شدن به روی ( فرد یا چیزی ) Some celebrities have gotten angry with reporters who were following them
فرصت به پایان رسید وقت تمومه!
“care for” بیشتر به معنی علاقه و مراقبت داشتن ( هم عاطفی هم عملی ) و گاهی “دوست داشتن” است. “care of” به معنی تحت مراقبت بودن یا مسئولیت رسمی نگهدار ...
“care for” بیشتر به معنی علاقه و مراقبت داشتن ( هم عاطفی هم عملی ) و گاهی “دوست داشتن” است. “care of” به معنی تحت مراقبت بودن یا مسئولیت رسمی نگهدار ...
به یاد کسی These films and toys are created in his memory
مردن به علت He died of a virus at the age of four
در میان مردم، نزد عموم He was extremely popular with the public اون در نزد مردم بسیار معروف بود