پیشنهاد‌های محمد عرب دوست (٤٠٠)

بازدید
٣٥٩
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take back: برگرداندن Get back: برگشتن This road will take you back to the airport I took my wife back Please get back home Let's get back to our safe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوزه بلند ( دلفین یا وال )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ساختار معمولاً توی انگلیسی وقتی به کار میره که بخوای بگی �و بعد، ناگهان … رسید/ظاهر شد� یا �آمدن کسی/چیزی در ادامه داستان�. I was just waiting ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این ساختار معمولاً توی انگلیسی وقتی به کار میره که بخوای بگی �و بعد، ناگهان … رسید/ظاهر شد� یا �آمدن کسی/چیزی در ادامه داستان�. I was just waiting ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیر افتادن، تو مخمصه/دردسر/مشکل/دشواری بودن، Whales were in difficulty next to a sand bank

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تپه ماسه ای ( در میان آب، و نه ساحل )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه species در انگلیسی یک نکته جالب داره: مفرد و جمعش دقیقاً یک شکل هست — یعنی هم در حالت مفرد و هم در حالت جمع می گیم species و تغییر ظاهری نمی کن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقا نیما عزیز. با کمال احترام حرفتون غلطه کلمه species در انگلیسی یک نکته جالب داره: مفرد و جمعش دقیقاً یک شکل هست — یعنی هم در حالت مفرد و هم در حا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غواص

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They saved him → صرفاً یعنی نجاتش دادند They came to his rescue → علاوه بر نجات دادن، حس می دهد که �ناگهان برای کمک ظاهر شدند� و لحظه قهرمانانه تری د ...

پیشنهاد
٠

برای نجات جان کسی شتافتن، به سرعت به دادش رسیدن دقت کنید که روی شتافتن و سرعت تاکید میشه. انگار موقعیت اورژانسی و فوریه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم املا غلطه و هم معنی Environmentalist فعال محیط زیست، حامی محیط زیست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قصد داشتن، نیت کاری را داشتن I plan to give some money away to charity

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک مثال پرکاربرد Please spare a couple of hours for me لطفا یه چند ساعت از وقتت رو واسم خالی کن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

حساب باز کردن، بسنده کردن Don't rely on your friends

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

That brings me to the next stage یعنی "با این توضیح می رسیم به مرحله بعد" یا "حالا وقتشه که درباره مرحله بعد صحبت کنم" این جمله معمولاً وقتی استفا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in the style of → یعنی �به سبکِ شخص یا دوره ای مشخص� و تاکید دارد که کار دقیقاً از یک منبع الهام گرفته شده یا تقلید می کند. in style → دو معنی دارد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سبکِ. . . به شیوه ی. . . He painted the picture in the style of Van Gogh. او نقاشی رو به سبک ون گوگ کشید. She writes in the style of classic ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دو معنی مختلفش رو اشاره کردن. نکته مهمی که هست اینه وقتی بخواید با معنی پر و مملو ازش استفاده کنید، باید از with هم بهره ببرید برای انفجار، از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حد میانه، نه زیاد نه کم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به اندازه کافی معانی دقیق و درست رو به کار بردن. صرفا به عنوان یک پیشنهاد، اگر خواستید عبارت حرفه ای تری ( مخصوصا برای IELTS ) به کار ببرید، ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

با احترام به نظر یویو این عبارت معادل not bad نیست! عبارت not bad ، معنی "کافی بودن منفی" داره. متوسط رو به پایین ولی well enough "کافی بودن مثبت" هس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اغلب مردم در اینجا often به شکل صفت به کار رفته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت صرفا قید نیست و میتونه به عنوان صفت هم استفاده میشه مثلا: Often people اغلب مردم به این دو جمله متفاوت دقت کنید People often put black style ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشترین بهره یا نتیجه مثبت را از چیزی یا کسی گرفتن You must learn how to get the best from your camcorder

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جایگاه اسم میتونه به معنی دریچه یا منفذ باشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در صورتی که صحبت درباره چرخاندن چیزی باشه : ساعتگرد یا پادساعتگرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مسیرِ. . . People may fail at some point on the road to success

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیان حالتی با احتمال خیلی خیلی زیاد اینجور مواقع در فارسی میگیم با احتمال نود و نه و نه دهم درصد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسلمه که. . . ، بدیهیه که. . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالا دنبال این عبارت رایج بودید که سرچ کردید: ۱. Being talented is one thing, but getting noticed is another. بااستعداد بودن یه چیزه، اما دیده ش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشاهده کردن ( نه صرفا دیدن ) تحت نظر گرفتن، دیدن همراه با دقت کردن و . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

rise to ( something ) یعنی به سطح یا موقعیتی بالاتر رسیدن ( معمولاً از نظر موفقیت، مسئولیت، شهرت یا حتی چالش. ) . He rose to fame. او به شهرت رسی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

rise to ( something ) یعنی به سطح یا موقعیتی بالاتر رسیدن ( معمولاً از نظر موفقیت، مسئولیت، شهرت یا حتی چالش. ) . He rose to fame. او به شهرت رسی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

“come” در عباراتی مانند “come first”, “come second”, “come third” و غیره، یک اصطلاح یا “کالوکیشن” ( collocation ) است که معنایش “مقام یا رتبه ای را ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با استعداد ( تاکید بر روی اینکه به صورت طبیعی و خدا دادی، خصلت و ویژگی خاصی رو کسی داشته باشه، نه با تلاش )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای درک این مفهوم ابتدا این رو در نظر بگیرید که ما فارسی زبان ها، وقت یا تلاش رو برای یک موضوع "اختصاص" میدیم یا خرج میکنیم از دیدگاه انگلیسی زبان ه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A whole selection یک مجموعه کامل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به این مثال توجه کنید It's a case of supply and demand این به قانون عرضه و تقاضا مربوط می شود یا این به مسئله عرضه و تقاضا برمی گردد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این مثال توجه کنید It's a case of supply and demand این به قانون عرضه و تقاضا مربوط می شود یا این به مسئله عرضه و تقاضا برمی گردد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق چیزی را داشتن All children have the right to a normal childhood

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انظار عمومی To be in public view در انظار عمومی بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاطی کردن روی ( فرد یا چیزی ) عصبانی شدن به روی ( فرد یا چیزی ) Some celebrities have gotten angry with reporters who were following them

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرصت به پایان رسید وقت تمومه!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

“care for” بیشتر به معنی علاقه و مراقبت داشتن ( هم عاطفی هم عملی ) و گاهی “دوست داشتن” است. “care of” به معنی تحت مراقبت بودن یا مسئولیت رسمی نگهدار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

“care for” بیشتر به معنی علاقه و مراقبت داشتن ( هم عاطفی هم عملی ) و گاهی “دوست داشتن” است. “care of” به معنی تحت مراقبت بودن یا مسئولیت رسمی نگهدار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یاد کسی These films and toys are created in his memory

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردن به علت He died of a virus at the age of four

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در میان مردم، نزد عموم He was extremely popular with the public اون در نزد مردم بسیار معروف بود