تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

it suggests that خاطر نشان می کند که. . .

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

هر چیزی که بتونه در یک مدت کوتاه بسیار موثر واقع بشه. مثلا یه بازی حین استراحت. the game is also enjoyable in short bursts

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از این کلمه میشه زمانی استفاده کرد که مثلا یه نفر داره کتاب میخونه و راه هم میره و در این حین به جایی برخورد میکنه. She stumbled over the uneven pav ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از لحاظ کلامی زور زدن برای به کرسی نشاندن یک ادعا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستبرد ( نه به معنی سرقت ) منظور دست بردن به کاری یا قصد کاری کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قرارداد کار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

امور اقتصادی گسترده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

نسبت دادن یک راه حل به یک موضوع یا معضل ( در یک سخنرانی برای گروهی از افراد )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مواد روان گردان که شبیه تریاک هستند. مثلا شربت opium که کلینیک های ترک اعتیاد میفروشن.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

یکنواختی بی فایده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در رابطه با آب ( یا مایعات ) " زلال " هم معنی میده.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل کردن باوری به خرافه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مبتذل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستورالعمل ها و چارچوبی که یک فرد بالا دست در یک سازمان در اختیار مجریان یا صاحبت اختیاران مراتب پایین تر قرار می دهد.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

کلمه ی recognize از جنس همین کلمه ــست.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارونگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی حیا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیز یا ایده ای که شکست در آن آشکار است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که توانایی ها و یا خدماتش به دستمزدی که میگیره می ارزه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لباس خاص مخصوص مناسبتی خاص سخت میشه معادل خاصی واسه این کلمه تو زبون فارسی پیدا کرد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رو هوا زدن ( فرصت ها )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلقی شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گردن کلفتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fuel قُوا fueled تقویت شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش دستانه پیش بینی برای اقدام بعدی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای صحیح invade هست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختصر مفید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی هیاهو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدار تجلل جشن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشک و خالی مثلا یه چشن خشک و خالی منظور چیزیه که ایراد نداره ولی پربار هم نیست. مثل شخصی که سلامت هست ولی لاغره و هیکل زیبا نداره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بستن راه it's always better if the driver in front knows whose truck they're cutting off همیشه بهتره راننده جلو بدونه ( راه ) کامیون کیو میبنده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

انتصاب ( چیزی/کسی را در جایی گماشتن/قرار دادن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به مشکل خوردن where a lot of people get tripped up is when try to think of some practical examples for the solution بسیاری از مردم در جایی که سعی می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو بازی snooker به توپ قرمز هم گفته میشه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - برخورد 2 - وارد آمدن ( بر چیزی ) ( ینی یه جورایی تاثیر ) مثلا برای تاثیری که ادویه بر طعم غذا وارد میکنه میشه از کلمه impact استفاده کرد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آسیب حاصل از فشار بیش از حد عموما برای اعضای بدن استفاده میشه ولی میتونه واسه غیر جاندار هم استفاده بشه. مثلا: The old bridge strained under the wei ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل به کار گیری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

طرز کار کِشی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضغیف در سرویس دهی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رونق دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدارا در گفتار از لحاظ احترام مثلا he is not mincing his words یعنی: او کلماتش را محترمانه ( اصلاح ) نمیکند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

alter

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که بعد از یک بار استفاده بیرون ریخته میشه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر پرداختن به چیزی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برانداز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نیّت، مقصود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپردن کار یا مسئولیتی به کسی یا چیزی دیگر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد هم فاز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راغب شدن

١