تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را وادار به انجام کاری کردن از طریق فشار ( روانی ) ، تهدید، ارعاب، اخاذی و . . To force someone to do something by using pressure, intimidation ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در مورد عقاید و باورها و عادات: تثبیت شده firmly fixed and established ریشه دوانده engrained Unlikely for someone to change or give way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

منسوب به Eponymous describes how something got it's name To name after To bear someone's name

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وزنه هایی که جهت حفظ تعادل در کشتی و بالن استفاده می شوند. Any heavy material that provides stability in a ship, balloon or an airplane

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

"دارایی شخصی" Personal belonging/property/items که عموما قابل جابجایی می باشد و مقابل آن real property است که شامل زمین و هر آنچه متصل به آن بوده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - بی اجر و پاداش, بی فایده، عبث، بیهوده، ( در مورد کار و وظایف ) ungratifying, unrewarding ، unsolicited • Galley slaves were condemned to perfo ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بجز به غیر از Other than

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آرامش یا شرایط موجود را بهم زدن دردسر درست کردن To destabilize the situation It's also in part because no one wants to rock the boat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ایام جوانی که سرشار از بی تجربگی، شور و شوق، ایده آل گرایی و معصومیت است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حرف اول و آخر را زدن نهایت چیزی بودن همه چیز بودن علت اصلی یا هدف غایی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزودن، To increase in size, amount

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - به صورت ناگهانی و تند ضربه زدن و بویژه با وسیله تیز یا برنده ۲ - تزریق ( مثلا واکسن ) to get the jab To take the jab: مورد انتقاد قرار گرفتن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Also: tread a tightrope • گذر از شرایط دشوار و بحرانی از طریق ارزیابی دقیق و اتخاذ تصمیمات درست • تصمیم گیری و هندل کردن موقعیتی بسیار دشوار که نیا ...

پیشنهاد
٠

وقتی توطئه و نقشه کسی علیه خودش عمل کنه • When a person becomes the victim of their own plots/plans • the backfiring of something negative that one ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمومی همگانی همه دعوتند بازدید برای عموم آزاد است Everyone is invited Midway through the come - one, come - all art party Mr. Herring was hoisted ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To give somebody the benefit of doubt اعتماد کردن و پذیرفتن حرف کسی به عنوان حقیقت علیرغم وجود شک و تردید We are willing to give people the benefi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آنچه ( نیروی بازدارنده درونی ) که دست و پای آدم رو می بنده و مانع از انجام کاری یا اتفاق افتادن چیزی میشه. بعضی از آنها جنبه منفی داشته و برخی نیز کم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

فلانی یارو So - and - so is an idiot

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خبر از نقشه/نیت/برنامه کسی داشتن متوجه کار ( معمولا بد ) کسی بودن /شدن She got wise to his schemes and left

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نسخه دانشجویی که به زبان ساده تری نسبت به نسخه استاندارد نگاشته میشود تا برای دانشجویان قابل فهم تر باشد. Its written in simpler language compared ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بیست مووواه! ماه ؛ ) عالی در حد اعلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه ای که وقتی اسم چیزی رو نمی دونیم یا به خاطر نمیاریم و یا میخوام کم ارزش و کم اهمیت جلوهوبدیم استفاده می شه. اون "چی چی" وسیله رو میگی؟؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مسیر یاب She found a homing device stealthy and secretly placed in her car Homing pigeon ، کبوتر نامه رسان/ پیام رسان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هر نوع موجود زنده ای word for any living creature, from a wolf to a spider. It’s not the first time critters have been used as drug - runners by ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Via/through on grapevine شنیدن شایعات و خبر ها از این و اون Word of mouth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رقابت کردن • As the siblings get older, they vie for the same . toys • The U. S. and China are really vying for control . over these limited re ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مبادله کالا به کالا که قبل از اختراع پول متداول بود. Before money was invented people traded their goods in exchange for other services or goods T ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

رهبرانی که شخصیت کاریزماتیک دارند و و با وعده های تو خالی ملت را به بدبختی می کشانند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از قدرت و نفوذ خود برای رسیدن به هدف استفاده کردن اعمال زور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - دست به یکی کردن، تبانی کردن، در توطئه همراهی کردن Conspire jointly ۲ - دسیسه کردن، نقشه چیدن ، توطئه کردن To scheme To plan secretly and dish ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به دَرَک به جهنم هر چی شد شد هر چی بادا باد کیلو چند!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱ - دوره آموزشی فشرده و کوتاه مدت An intensive course to teach a lot of facts in a short period of time ۲ - تجربه یا فعالیتی دشوار و بدون برنامه ری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Also, have the goods on مطلع شدن از حقیقت پنهان بد درباره کسی بویژه جهت استفاده علیه آنها آتو گرفتن ؟؟ دست کسی را خواندن؟؟ دست کسی را رو کردن؟؟ . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

فریب اذهان This is an illusion created with smoke and mirrors to direct people's . attention away

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱ - کاملا سرد، یخ ( کرده ) totally, completely, very . He took a sip of his stone - cold tea ۲ - محض، کامل . I can't stand his stone - cold l ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به خودیِ خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نوع خود What they do is an art form unto itself آنچه آنها انجام می دهند در نوع خود یک هنر است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به سرانجام رساندن ( طرح، برنامه، ایده ) To finish doing something completely to the end

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به زیان کسی به صرر کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کالای قاچاق Illegally trafficked goods

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قاچاقچی مواد مخدر خرده پا Young people often aged between 12 - 20 who are paid by drug dealers to deliver their illegal drugs Drug runner's cat wa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو هر زمینه ای نقش/فعالیت داشتن تو هر کاری دخالت کردن نخود هر آش involved in many different activities ( often with a negative connotation )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

باد تند ناگهانی a strong but short blast of wind A sudden gust can blow your hat off . your head

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پخش و پلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدرت بدنی توان بدنی استقامت توان Stamina These people have tremendous stamina and . staying power

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

زخم معده They never get headaches or ulcers - they give . them

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عالی بی عیب و نقص بدون اشکال He was in a constant state of terror, fearing the wrath of his boss, even . though his work was impeccable

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شنگول ?Jolly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( بویژه چیزی که خیلی خسته کننده، ملال آور و اعصاب خورد کن باشه ) دائما هر روز مدام همواره همیشه ی خدا مکررا But they still have an enormous ca ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به صورت مکتوب و با جزئیات: تنظیم کردن تدوین کردن تهیه کردن To arrange/form/make up/prepare in writing and in detail It's impossible to draw u ...