quarterly

/ˈkwɔːrtərli//ˈkwɔːtəli/

معنی: بطور چهار گانه
معانی دیگر: هر سه ماه یک بار، هر سال چهار بار، سه ماهه، مشتمل بر یک چهارم (از هر چیز)، ربعی، چارکی، سه ماه یکبار، سه ماه به سه ماه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: happening or appearing four times a year, esp. at the end of each three-month period.

- quarterly payments
[ترجمه گوگل] پرداخت های سه ماهه
[ترجمه ترگمان] پرداخت های فصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: comprising or concerning four parts or any one of them.
اسم ( noun )
حالات: quarterlies
• : تعریف: a magazine or the like that is published four times a year.
قید ( adverb )
• : تعریف: once every three months.

- They are paid quarterly.
[ترجمه گوگل] سه ماهه به آنها پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان] آن ها هر سه ماه یک بار پرداخت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. quarterly wages
مزد سه ماهه

2. a quarterly report to shareholders
گزارش سه ماهه به سهام داران

3. the winter number of this quarterly magazine
شماره ی زمستانی این مجله ی سه ماهه

4. There is a quarterly standing charge.
[ترجمه گوگل]شارژ ثابت سه ماهه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه quarterly هست که باید انجام بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Look, this is our company's quarterly bulletin.
[ترجمه گوگل]ببینید، این بولتن فصلی شرکت ما است
[ترجمه ترگمان] ببین، این اعلامیه هفتگی شرکته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She has edited the media studies quarterly, Screen.
[ترجمه گوگل]او فصلنامه مطالعات رسانه ای، Screen را ویرایش کرده است
[ترجمه ترگمان]او مطالعات رسانه ای را هر سه ماه یکبار ویرایش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 1987 Congressional Quarterly published a series of guidebooks to American politics.
[ترجمه گوگل]در سال 1987 کنگره کوارترلی مجموعه ای از کتاب های راهنمای سیاست آمریکا را منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۷، فصلنامه کنگره منتشر کرد و مجموعه ای از کتاب های راهنما را برای سیاست های آمریکا منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This magazine comes out quarterly.
[ترجمه گوگل]این مجله به صورت فصلی منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]این مجله به هر سه ماه میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our club has quarterly meetings.
[ترجمه گوگل]باشگاه ما جلسات فصلی دارد
[ترجمه ترگمان]کلاب ما چند بار ملاقات با هم داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We publish a quarterly journal.
[ترجمه گوگل]ما یک فصلنامه منتشر می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما مجله quarterly رو منتشر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They have announced the quarterly dividend on the shares.
[ترجمه گوگل]سود سه ماهه سهام را اعلام کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها سهام سه ماهه سهام را اعلام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I receive quarterly bank statements.
[ترجمه گوگل]صورتحساب های بانکی سه ماهه دریافت می کنم
[ترجمه ترگمان]من اظهارنامه های بانکی سه ماهه را دریافت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The report breaks out quarterly profits and losses.
[ترجمه گوگل]این گزارش سود و زیان سه ماهه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این گزارش سود و ضرر را به سه ماه کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clients normally pay fees in advance, monthly, quarterly, or yearly.
[ترجمه گوگل]مشتریان معمولاً هزینه ها را به صورت پیش پرداخت، ماهانه، سه ماهه یا سالانه پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]مشتریان معمولا هزینه را از قبل، ماهیانه، فصلی یا سالانه پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Three years later, it reported its worst quarterly loss ever and laid off 16 percent of its work force.
[ترجمه گوگل]سه سال بعد، بدترین زیان سه ماهه خود را گزارش کرد و 16 درصد از نیروی کار خود را اخراج کرد
[ترجمه ترگمان]سه سال بعد، بدترین افت فصلی خود را گزارش داد و ۱۶ درصد از نیروی کار خود را کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطور چهارگانه (قید)
quarterly

انگلیسی به انگلیسی

• periodical which is published four times a year
occurring every three months, taking place four times a year
four times a year, once every three months
if something happens quarterly, it happens regularly four times a year, at intervals of three months.

پیشنهاد کاربران

فصل نامه ( مجلات و نشریات )
e. g.
Although censorship of some of his works continued, Sa'edi continued to publish. In addition to dramas, stories, novels, and screenplays, Sa'edi participated in the publication of literary magazines, scientific journals and also published fifteen translations of European psychological and medical literature. In 1973, Amir Kabir Publishers made Sa'edi editor of Alefba, a quarterly literary magazine.
...
[مشاهده متن کامل]

⏳ ترتیب صفات مربوط به وقایع سالانه:
✅ semiannual = شش ماه یک بار ( سالی دو بار )
✅ annual = سالانه
✅ biennial = دو سال یک بار
( ❗️ biannual = سالی دو بار )
✅ triennial = سه سال یک بار
...
[مشاهده متن کامل]

( ❗️triannual = سالی سه بار )
✅ quadrennial = چهار سال یک بار
( ❗️quarterly = سالی چهار بار، هر سه ماه یک بار )
✅ quinquennial = پنج سال یک بار
✅ sexennial = شش سال یک بار
✅ septennial = هفت سال یک بار
✅ octennial = هشت سال یک بار
✅ novennial = نه سال یک بار
✅ decennial = ده سال یک بار
✅ quindecennial = پانزده سال یک بار
✅ vicennial = بیست سال یک بار
✅ quadranscentennial = بیست و پنج بار یک بار
✅ tricennial = سی سال یک بار
✅ quintricennial = سی و پنج سال یک بار
✅ quadragennial = چهل سال یک بار
✅ quinquadragennial = چهل و پنج سال یک بار
✅ semicentennial = پنجاه سال یک بار
✅ sexagennial = شصت سال یک بار
✅ septuagennial = هفتاد سال یک بار
✅ octogintennial = هشتاد سال یک بار
✅ nonagintennial = نود سال یک بار
✅ centennial = صد سال یک بار
✅ sesquicentennial = صد و پنجاه سال یک بار
✅ bicentennial = دویست سال یک بار
✅ tricentennial = سی صد سال یک بار
✅ quadricentennial = چهارصد سال یک بار
✅ quincentennial = پانصد سال یک بار
💢 برای آشنایی با سایر کلمات به این لینک مراجعه کنید: https://en. m. wikipedia. org/wiki/Anniversary#Latin - derived_numerical_names

هر سه ماه یکبار
فصلی
Quarterly meetings and evaluations
فصلی

فصل نامه

بپرس