تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Burst the bond to something از بند چیزی رها شدن بند چیزی را گسستن Rumi exhorts the reader to burst the bonds to the gold and silver to be free رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مقدمه یا پبیش گفتاری که بر یک اثر یا کار هنری یا ادبی نوشته می شود. an introductory section of a literary or musical work A prologue to Romeo and ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضعف و نانوانی جسمی یا ذهنی Mental or physical weakness or ailment Rumi believed that love and its sweet madness . heals all infirmities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گوشت راسته گوساله یا گاو a part of a body or large cut of meat on the both sides of spine from lowest ribs to the hip bones Chuck : گوشت قسمت شانه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گوشت قسمت دنده گاو یا گوساله ) گوشت راسته هم گوشت های اطراف ستون فقرات است و چون تحرکی ندارند نرمترین نوع گوشت بوده و برای کباب مناسب می باشند ) ...

پیشنهاد
١

روی پای خود ایستادن به خود تکیه کردن بدون تکیه به دیگران از پس مشکلی برآمدن/ کاری را انجام دادن To get out of a difficult situation by one's own e ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فراخواندن دعوت کردن خواستن توصیه کردن ترغیب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

هر دو جنبه منفی و مثبت رو داره To have both negative and positive aspects . This cultural influence cuts both way The decision will inevitably cut ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چرند Nonsense Bull shit چرت و پرت گفتن To speak nonsense

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Clearly Obviously Openly That is a patently stupid idea Patently false/absurd dangerous

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به شکل خیلی معمولی بصورت عادی و روتین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تبخال Blisters around the mouth caused by herpes viruses. They clear up in 7 to 10 days without leaving any scar

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ایفا کنتده نقش مکمل A complementary thing has the role of enhancing or completing the qualities of something else Men and women have different but ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Freak out ، enrage, have a fit ۱ - ناگهانی، بسیار مضطرب، عصبی، هیجانی، احساساتی واکنش نشان دادن / رفتار کردن، خشمگین شدن ۲ - تحت تاثیر مواد مخدر هذ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

- انتخاب چندین چیز مختلف مانند لباس، سبک، دکوراسیون یا ایده های متفاوت و ترکیب و قرار دادن آنها در کنار هم با هماهنگی و هارمونی مناسب - ست کردن چیز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشروح، کامل و اولیه ، ادیت نشده، خلاصه نشده Full - length Uncut Complete Abridged : shortened • I didn’t read the unabridged version because it ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

- دهان به دهان گشتن و منتقل شدن مطالب، اطلاعات و اخبار - انتقال یا دریافت اطلاعات بصورت شفاهی، کلامی یا زبانی ( Grapevine ) • You just tell a few ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مسیر، مسافرت، صحبت: ( rout, journey, speech ) - غیر مستقیم indirect - دارای پیچ و خم having winding course • We took a circuitous and unfamilia ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Cognate with در لغات و کلمات: هم ریشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - منبع / اطلاعات/ مطالب/ مسائل ارزشمند، کارآمد، سودمند و کاربردی که می شود در موقعیت های مناسب از آنها بهره برد ۲ - دستمایه ؟

پیشنهاد
١

عصاره و خلاصه چیزی را گردآوری کردن She captured the flavor of her experiences in a book

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Spoken misunderstandings اشتباهی زبانی که مردم هنگام استفاده بصورت شفاهی متوجه آن نمی شوند و تنها هنگامی که نوشته می شود عیان می گردد. ولی همچنان دا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Deadeye Crack shot dead shot تیرانداز ماهر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رمان ملودرامیک در اوایل قرن بیستم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Sortie ماموریت، یورش یا حمله نظامی ناگهانی ( علیه محاصره کنندگان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماموریت/یورش/حمله جنگی ناگهانی بویژه بعد از محاصره شدن ( توسط جنگنده، ناو یا سربازان ) Sally • the aircraft from this sortie returned safely • Vis ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - تیرانداز ماهر skilled marksman Dead shot Crack shot Sharpshooter ۲ - زل زدن, خیره شدن to gaze fixedly and persistently at something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

To have some reservations دلش رضا نمیده ( در اصطلاح عامیانه ) قلبا راضی نبودن، قلبا رضایت نداشتن دو دل بودن کاملا یقین نداشتن خیلی موافق نبودن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - عذر کسی را خواستن ( یهویی ) ، اخراج کردن، برکنار کردن dismissal of someone from a job, contest ۲ - دور انداختن، کنار گذاشتن چیزیی که دیگه کارایی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر رفتار و سواد و . . . در سطح بالایی نبودن عیب و ایراداتی داشتن She is a bit rough around the edges but is a wonderful mother

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Also: to strain every sinew همه توان را به کار بردن exert oneself at full bore تمام تلاش خود را کردن To do something with the utmost effort To ma ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خلافکار بزهکار شرور قانون شکن Good for nothing A person who breaks the law

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ ) - تابع دستورات بودن follow the established rules - از دستورات مافوق اطاعت کردن obey - همسو با استانداردها، اصول و خط مشی حزب، گروه یا . . ...

پیشنهاد
٣

هشدار نشانه اولیه وجود خطر Someone/something that is an early warning of danger We must know the truth, because his death might be a canary in the ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

:Suck up to someone چاپلوسی/خایه مالی/ تملق گویی/پاچه خواری/خودشیرینی کردن Curry favor Kiss up Flatter Brownnose Bootlick Kiss butt/ass

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جر و بحث پر سر و صدا بحث و جدل جار و جنجال داد و بیداد نزاع Noisy quarrel Brawl

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دزدکی/ مخفیانه نگاه کردن دزدکی سرک کشیدن To secretly look around in order to find out information about other people's private affairs

پیشنهاد
٢

وقتی منتظر چیزی هستی انگار که زمان خیلی کند می گذره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای بیان علت کاری که انجام می شود استفاده می شود Im saying this from a place of love

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوهان ناخن یکبار مصرف Disposable, inexpensive nail files

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابلیت یا سیستم امکان دسترسی به سایت تنها از طریق پرداخت حق عضویت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خواب کوتاه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای که بعد از بیدار شدن احساس خواب آلودگی نمی کنید و باعث بهبود عملکرد فرد در طی روز میشه.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرشتگانی از مراتب پایین تر که به شکل کودکان تپل و عریان به تصویر کشیده می شوند. Rosy cheeked, chubby and naked angels depicted as winged children ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کانون focus مرکز center ۱ - محل/ نقطه/ سایت/کانون انفجار بمب اتم یا سایر بمب های بزرگ و مخرب و موشک the site of a nuclear explosion ۲ - محل/کان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترنج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فوق سری بسیار محرمانه Highly secret I'm sure the agreement will be hush hush A hush hush relationship: kept secret

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به هیچ وجه in any respect کوچکترین in the slightest degree yet they aren't the least aware that they are wrong آنها از اینکه در اشتباهندکوچکترین اط ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گرفتار کردن دچار کردن درگیر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Draw back take back withdraw

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

A barrage of یک سلسله، یک رشته I took a barrage of psychological tests