تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - برنامه کوتاه طنز که در آن بازیگران ادای موضوعات اجتماعی یا افراد را در می آورند Travesty A short performance in which actors imitate and make fu ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - کار درآوردن ادای کسی یا چیزی، مسخره بازی • silly, cheap, humorous imitation • mockery ۲ - هجو، تقلیدتمسخرآمیز برای انتقاد از موضوعی جدی یا شخصی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قایق پارویی باریک و دراز . این قایق ها دارای بادبان هم بودند که در صورت وجود بادهای موافق استفاده می شدند. ولی عمده نیروی محرکه آنه پاروهایی بودند که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گروه زیادی از مردم یا حیوانات یا اشیا A crowded and intensely packed group of people or animals A large number of people together A throng of hal ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ ) صنف، اتحادیه، انجمن، ( اکثرا برای مردان ) . • a group of people who work in the same industry or have similar career • a group of people with so ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - Wise to Verb, informal - علم به موضوعی داشتن to have the knowledge of something - مطلع بودن To be informed - آگاه و هوشیار بودن to be con ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - فلز پایه ۲ - در گذشته فلزاتی که گران نبوده و به وفور یافت می شدن و سریع اکسیده شده یا زنگ می زدند. برخلاف طلا و نقره Common and inexpensive met ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بوسیدن و کنار گذاشتن با چیزی خداحافظی کردن چون قبول می کنی که چیزی رو برای همیشه از دست دادی To accept that you are going to lose something or you ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مستحق نیازمند A person who never has any money and people help them out of pity He never wanted to be treated as a charity case

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - خود هزینه ها و مخارج خود را تامین/پرداخت کردن Pay for one's own expenses earn enough to cover one's costs ۲ - خودت حساب کردن ؛ ) pay for yourse ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غله ای ( جو، گندم ) که آسیاب می شود : grist A grain that is ground to the flour "The coarse ground corn is called "grits غله ای که در پخت غذا استفا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مشروع legitimate قانونی legal, lawful, licit, by law, by right واقعی، حقیقی، راستین true, actual, genuine in other words : the true owner شایسته، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Swamp Wetland Quicksand البته تفاوتهایی بین آنها وجود دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسائل تفرقه انگیز؟ Issues that causes division among members of a political party

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - کم کردن to reduce value, price, etc, to remove I'm 25 if I knock half a century off my age ۲ - انداختن چیزی عمدی یا غیر عمدی to cause somethin ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - موج بسیار داغ حاصل از انفجار A column of hot air rising above an explosion ۲ - موج یا واکنش تند احساسی که تعداد زیادی از مردم هم سو با هم و بصو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

Also upfront ۱ - رک و رو راست honest, bold and frank, direct, open and straightforward ۲ - از پیش، پیشاپیش, از قبل، پیش پرداخت ( در مسائل مالی ) be ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گیت تردد که تنها یه نفر در یک زمان می تواند از آن عبور کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - محل اقامت موقتی a temporary place to stay or live ۲ - اقامت accommodation A fee for board and lodging : هزینه خورد و خوراک و اقامت Airfare an ...

پیشنهاد
١

Also shove down someone's throat ۱ - چپاندن thrust or push forcefully ۲ - کسی را با زور وادار به قبول کردن عقیده ای یا انجام کاری کردن To make som ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هزینه سفر با هواپیما The fare for/ price of travel - trasportation - trip by plane

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

با در نظر گرفتنِ با احتساب Include Consider To take something into account or consideration Figure something in Traveling overseas is expensive. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به صورت قلپ قلپ A big, fast gulp قلپ قلپ سر کشیدن to take a big slurp of a drink He took a huge/slow/long/another/final swig of his beer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی سوپ خامه ای غلیظ که سرد سرو می شود. A thick soup made with leek, onion, potato and chicken stock. It's served chilled

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جمع کردن لب و لوچه draw together غنچه کردن لب ها wrinkle Her lips puckered in disappointment at the transparent honesty in my voice

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Idiom چرا معطل شدی؟ چرا دیر کردی؟ کجا موندی؟ کوشی پس؟ هاردا قالدین به!!؟ Used to ask why someone is late ?Means: what is delaying someone

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Hell - bent All - out

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هم ردیف بودن Rumi is on par with Beethoven, Mozart and Shakespeare

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - پرتگاه A cliff with an overhanging edge ۲ - مهلکه، موقعیتی که جان آدمی را به خطر می اندازد یا شکست او بسیار محتمل است on the edge of a precipice ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت و شکل گردو گولی، حالت تپلی بدن پر داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفرط، افراطی Excessive بیش از اندازه out of proportion حد way beyond normal limits بسیار زیاد too much /Inordinate desire/love/interest passion/e ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکم بارگی شکم پرستی Excessive desire to consume more than that which one requires

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماما، قابله a health professional trained to support and care for women during pregnancy, labour and birth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

** در کل: تخریب و سرنگون سازی یا براندازی چیزی از طریق تضعیف کردن تدریجی پایه های آن ، یا مقابله با آن ۱ - سرنگون کردن، برانداختن، از قدرت برکنار ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

حمله/تاخت /هجوم فیزیکی یا روحی روانی بصورت مکتوب یا شفاهی Sufism is to find joy in the heart whenever distress and care assail it Care: an anxious ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

۱ - کسی که در رابطه ای همواره طرف مقابل را شدیدا تحت کنترل، سلطه و مالکیت خود نگه می دارد و انتظار دارد شما تماما توجه، وقت و محبت خود را تنها صرف او ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی جان Not alive A non living thing :Inanimate comes from a latin root In: not Ananimatis: alive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۱ - چیزی را محکم گرفتن و مرتبا به سمت خود کشیدن To take hold of something and pull it several times toward oneself ۲ - پتک عمیقی به سیگار زدن To i ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جم خوردن ، ذره ای یا یه خورده جابجا شدن The men tried to tug at the stone, but it wouldn't budge from the mud The boys budged over to make room ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

- با تمام قوا Hell - bent , All - out تمام تلاش خود را بکار بردن: to exert oneself at full bore To strain every nerve 2 - تمام عیار: a full bore cr ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Bunch قطعات، توده یا ذرات فشرده شده هر چیزی مثل تگرگ که قطرات فشرده و منجمد شده باران است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عمل پایین کشیدن یهویی شلوار و نشون دادن پشت شخص به نشانه ی توهین یا به صرف شوخی و خنده The tradition of suddenly pulling down one's s buttocks as a g ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Burst the bond to something از بند چیزی رها شدن بند چیزی را گسستن Rumi exhorts the reader to burst the bonds to the gold and silver to be free رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مقدمه یا پبیش گفتاری که بر یک اثر یا کار هنری یا ادبی نوشته می شود. an introductory section of a literary or musical work A prologue to Romeo and ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضعف و نانوانی جسمی یا ذهنی Mental or physical weakness or ailment Rumi believed that love and its sweet madness . heals all infirmities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

گوشت راسته گوساله یا گاو a part of a body or large cut of meat on the both sides of spine from lowest ribs to the hip bones Chuck : گوشت قسمت شانه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گوشت قسمت دنده گاو یا گوساله ) گوشت راسته هم گوشت های اطراف ستون فقرات است و چون تحرکی ندارند نرمترین نوع گوشت بوده و برای کباب مناسب می باشند ) ...

پیشنهاد
١

روی پای خود ایستادن به خود تکیه کردن بدون تکیه به دیگران از پس مشکلی برآمدن/ کاری را انجام دادن To get out of a difficult situation by one's own e ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فراخواندن دعوت کردن خواستن توصیه کردن ترغیب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هر دو جنبه منفی و مثبت رو داره To have both negative and positive aspects . This cultural influence cuts both way The decision will inevitably cut ...