پیشنهادهای Figure (٣,٢٤٠)
در مضیقه قرار دادن در تنگنا قرار دادن در شرایط دشواری قرار دادن
حضور غیاب کردن حضور غیاب :Roll call ( noun ) To call aloud the names of people off a list to check their attendance
حضور غیاب I give a roll call each night
Very Utterly Resembling death That one particular bar had a certain deathly charm
Get fired Get sacked Get the sack Get laid off Get shown the door Get ousted
متصدی مراقب نگهبان ( بویژه نگهبان زندان ) Keeper Guardian Supervisor One who guards Superintendent Prison officer
مجذوب مفتون شیفته میخکوب شده
ترک کردن/کنار کشیدن/ رفتن/ تمومش کردن/ جدا شدن قبل از اینکه دیر بشه - قبل از اینکه کار از کار بگذره
به اوج خود رسیدن Political differences came to a head for the married couple
یه جای ارزان قیمت مانند مهمانسرای کهنه و ارزان قیمت برای خوابیدن و اقامت A cheap run down place ( hotel, apartment, house ) to sleep frequented by ad ...
زگیل
قمار کردن مجدد پولی که از از شرط بندی قبلی بدست آمده ( پشت سر هم قمار کردن ) ۲ - شرایط موجود را به نفع خود بکار بردن به نفع خود بهره برداری کردن ...
بدون آمادگی/برنامه ریزی یا فکر قبلی کاری را یر به یر کردن فی البداهه انجام دادن - To improvise - To do something you haven’t prepared for • S ...
فهرست نهایی ( کسانی که متقاضی شغل یا منسبی یا جایزه ای هستند و بعد از حذف گزینه های نا متناسب و باقی ماندن اسامی شایسته حاصل میشود ) .
Promising Tomorrow's stars Emerging and likely to succeed نو ظهورِ با آتیه آینده دار Something or someone that is coming to prominence/gainin ...
دست دست کردن این دست اون دست کردن
کمر درد گرفتن به کمر آسیب رساندن To experience an acute back pain in the lower back and it usually doesn't stop/improve/let up
همشو نخور همه رو تموم نکن همشو استفاده نکن to not use too much of something احتیاط کن to act or handle with caution زیاده روی نکن محتاط باش سخت ...
و مانند اینها و از این قبیل و غیره And the like Et cetera So on
تقویت کننده معجون تقویت کننده
۱ - نمور بوی نمور بوی نم و کپک ۲ - نخ نما hacknyed, trite Having a stale, moldy or damp smell as in an old building or a stale food The suite ...
نقشه/حیله برملا شد
استطاعت نداشتن نتوانستن نباید
بی خانمان آس و پاس
بعد دیگری از شخصیت انسان که پنهان از دید سایر مردم است.
Especially Particularly In particular Notably
پرهیز کردن
مرور اهم مطالب پیشتر گفته شده
قاطع سفت و سخت محکم تند شدید آتشین
Almost
راهگشا
۱ - فرا گرفتن آکنده شدن لبریز شدن متاثر شدن/ کردن غرق در چیزی شدن To affect greatly, suddenly, thoroughly, strongly, and profoundly Overflow Over ...
۱ - اتفاق نظر ۲ - باور عمومی An informal agreement between people
Shovel Spade
فرز جابک
راهیِ عازمِ On the way to Travalling towards a place A pilgrim bound for Mashahd
1 - غیر رسمی لباس پوشیدن to dress informally. The opposite of dress up 2 - توبیخ کردن ملامت کردن سرزنش کردن انتقاد کردن Chew out Chide Blame Re ...
* Conform to * Fall in line * A desire/tendency to fit in To change one's behavior, attitudes, and beliefs according to the norms of the groups o ...
دستی سر و روی چیزی کشیدن
Mash - up بویژه در موسیقی: اثر خلاقانه حاصل از ادغام/در هم آمیختن دو یا چند اثر قبلی در ریمیکس فقط تغییراتی در موزیک اولیه ایجاد می شود ولی در مش ...
خدا شاهده والا به خدا قسم I swear to God God as my witness May God smite me
Very strange Very unusual Very unexpectable Weired Odd Bizzar ?? Warperd Extraordinary
جواب هوشمندانه اما تندو کنایه دار A sarcastic and clever but unkind response
Billow of fire زبانه آتش
متاثر شدن To be affected/influenced by something/someone and get emotional
رنگ پریده Pale, washed out and colorless Ashen desert His ashen face/ mask A white ashen dust veiled his dark suit
To expel evil spirits
Stay/remain behind
استادیوم سرپوشیده ( برای ورزش هایی مانند والیبال، بسکتبال و . . . ) Enclosed building for sports events
خیسِ ( عرق )