تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکی رو تصادفی دیدن To meet someone accidently

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جای خواب رو گرم و نرم کردن My grandma used to tuck herself up in the bed

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Buff body بدن عضلانی A muscular, well toned, ripped, large built, big and strong body

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

To get well defined strong, and big muscles Get ripped Get cut Get jacked

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

موجز، مجمل، مفید و مختصر , کوتاه، واضح و روشن Short, brief, clear, and to the point • A succinct and final statement • An admirably succinct and ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - بالاترین نقطه آسمان که دقیقا بالای سر ناظر قرار است. ۲ - اوج، بالاترین نقطه موفقیت، The highest point reached either by a heavenly body or a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چیزی که خیلیا دنبالشن ولی دست هر کسی بهش نمیرسه. Happiness is the most sought after emotion

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حزب باد بودن نوکر بادنجان بودن به اقتضای منافع و شرایط تغییر مسلک/عقیده/ جناح دادن Flip - flopper: a person who frequently switches sides It's ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Also: plan of action - رویکرد - تاکتیک - متد - یک سری از روش ها و متد های مواجهه با مسئله یا رسیدن به هدفی • Approach • methodology • a sy ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در راس مباحث و گفتگوها در اهم جریانات و امور The situatiin in war torn Syria was high on the agenda

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - مست یا نشئه intoxicated with/under the influnece of drugs or alcoholic drinks 2 - وقتی ااز یه چیزی خیلی خوشت میاد و هیجان زده ای از بابتش to be ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

فشار تهدید ارعاب • Confession under duress • Financial duress

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غنودن آسودن آرمیدن To enjoy ( a good feeling )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

In trouble تو دردسر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوشته/سخنرانی طویل و کسل کننده لفاظی و زیاده گویی You don't need to give long winded excuses for you decisions. A short, confident statement is enou ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

چرند گفتن، دری وری گفتن چرت و پرت گفتن یاوه سرایی کردن To babble To talk for a ling time over petty things

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

To punch/hit hard

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

موج دار سطحی که موج دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی که از خوردن مشروبات الکلی پرهیز می کند و یا طرفدار منع کامل کامل آنهاست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

شاهانه، شکوهمند، مجلل Regal

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فی البداهه Improvise When you are an extra, you just don't ad - lib.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرد جوانی که توسط زن بزرگتر از خودش در ازای ارائه خدمات جنسی حمایت مالی میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Inform against someone

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کار کسی را پوشش دادن، جانشین شدن Make up Cover for

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

:Get right with جبران مافات کردن Make up/redress for one's wrongdoings

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Try to avoid

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قوی هیکل Large built Strong , big and moscular big brawny guys with bulging biceps and bite - sized brains

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

حس صمیمیت و راحت بودن مودت دوستی رفاقت Easy and relaxed friendship/familiarity and intamicy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Very satisfied and happy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Or: no equal • There is nothing that is as good as it • Nothing else is like that person or thing • There is no one else like that person • One an ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

To not be very good at something It wasn't much of a party.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

An informal term for sunglasses He lifted his shades and perched them on top of his head

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

A party after finishing the shooting of a moovie

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مرتب شسته رفته شیک تر و تمیز خوش لباس A neatly dressed man You may have seen him around: looking dapper in a suit and fedora

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوبت را رعایت نکردن رعایت نوبت در صف را نکردن • Cut the line Pfizer CEO Albert Bourla said Monday he hasn’t taken the COVID - 19 vaccine yet — bu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عادتی که ملکه ذهن شده An acquired habit or a pattern of behavior that becomes deeply engrained through frequent repetition Social adaptness is a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

• To be out of the practice To not have done something for a while no • longer active • To be so tired or intoxicated that you cant even do your si ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Get psyched Get psyched up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

To shorten To make short توک/نوک بریده truncated An Egyptian like pyramid with a flat, truncated top

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عجول، دم دمی مزاج، قوی، سرخوش و سرمست کننده، گیج کننده Rich Impressive Shrewd A heady person is an impetious, hasty and • impolsive person one wh ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عمرا اگه بذارم/ قبول کنم/ امکانش باشه پشت گوشت رو دیدی. . ؟؟!! • An impossible event Something that will never happen or is highly • likely impossi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Bad tempered Cantankerous بد اخلاق تندخو تندمزاج بد عنق لجوج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تدریجا کاستن کم کردن محدود کردن باریک شدن محو شدن ناپدید شدن کاستن Gradually decrease, grow smaller, shorter, until little remains the proces ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - با حرارت زیاد تفت دادن Cauterize ۲ - در ذهن کسی عمیقا نقش بستن Leave a strong and unpleasant imprint Seared conscienve : A conscience that ha ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

اندک اندک پیش رفتن آهسته و محتاتانه جلو رفتن • Advance slowly • To move/creep slowly forward He inched closer to read one of the boxes The temp ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تحقیق، کاوش، کند و کاو، موشکافی بررسی، جستجو، وارسی بازرسی He repelled all probing

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

• از قلم افتادن/از یاد رفتن/فراموش شدن در میان همهمه، شلوغی یا در میان سایر عوامل و مسائل • مورد بی توجهی واقع شدن به خاطر چیزهای زیاد دیگری که نیاز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خبرچینی از کسی به مقامات بالاتر . زاغ سیاه کسی رو چوب زدن. لو دادن اطلاعات کسی. جاسوسی کسی رو کردن و رازش رو لو دادن. چغلی کسی را کردن برایمقامات ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Tattletale بویژه در مورد بچه ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

چیزی نگفتن ، در مورد موضوعی سکوت اختیار کردن دهن را قرص نگهداشتن ؛ ) • To not tell anyone anything about something • Mum is from a Middle English ...