پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٣٠٤)

بازدید
٢,١٩٧
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

Adjective : متضاد مخالف متفاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Again and again Over and over Over and over again Time and time again بارها و بارها مکررا صدها بار هزاران بار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

Go round لباس خاصی پوشیدن به شیوه ای خاص رفتار کردن شیوع پیدا کردن یک بیماری در بین تعداد زیادی از مردم داغ شدن یک خبر، لطیفه و . . . . در بین مردم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حذف کردن نام یک نفر از فهرست دوستان، در شبکه های اجتماعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هر زمان هر وقت که هنگامی که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیشتر اوقات اغلبا اغلب اوقات در بیشتر موارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

معادل با idiom زیر : Like a bull in a china shop

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Informal - verb - transitive : با کسی قطع ارتباط و دوستی کردن ( به خصوص با فردی که با او رابطه ای عاشقانه وجود داشته است. ) کات کردن ( دوستی و یا رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

صفحات اجتماعی در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و . . . . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تازه عروس و تازه داماد فردی که به تازگی ازدواج کرده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مواد قابل جذب توسط طبیعت ( مانند: کاغذ، چوب و . . . . . ) مواد تجزیه شدنی در طبیعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

محل دفن زباله Junkyard Depot Disposal area

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

نیروی کار از خارج مجموعه تامین کردن و استخدام کردن استفاده کردن از نیروی کار خارجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Noun : چاقی مفرط اضافه وزن زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

برخلاف انتظار دیگران موفق شدن در کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

بی خبر بودن از وقایع بی خبر بودن در جریان امور نبودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

نامرتب کردن درهم و برهم کردن شلوغ کردن محیط به هم ریختن محل زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دزدی کردن ( به ویژه از مغازه ها یا خانه هایی که در طی جنگ یا شورش های خیابانی و شهری، آسیب دیده اند. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

نامه ای نسبتا کوتاه و مختصر که یک کارجو باید به هنگام ارسال رزومه کاری خودش به کارفرما بنویسد و همراه آن، فرمهای پر شده ی درخواست کار، مدارک ارسالی، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

در اصطلاح عامیانه : آب معدنی آب آشامیدنی پرشده در بطری آب آشامیدنی در بطری های پلاستیکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

کاهش تحلیل رفتن کم شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ذخایر منابع موجودی ها دارایی ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

نگه داشتن یا کنار گذاشتن چیزهایی مثل پول، مکان، زمان و . . . . . برای استفاده در راه اهدافی خاص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرفتار شدن توی دردسر افتادن دچار مشکل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

کشف کردن کشف شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Noun - uncountable : شلوغی و سر و صدا ازدحام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بدرقه کردن مشایعت کردن شکست دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Noun - countable تبادل کننده کتاب با دیگران ( کسی که کتابهای خود را به دیگران قرض می دهد و کتابهای آن ها را نیز به منظور مطالعه کردن، از آنها قرض ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سود خوبی دادن به ( مثل سودی که بانک ها به پول های پس انداز شده، پرداخت می کنند. ) سود زیادی پرداخت کردن سود زیادی تعلق گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قرض بالا آوردن مقروض شدن بدهکار شدن وامدار به دیگران شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اضافه برداشت برداشت پول از حساب بانکی، بیش از حد مجاز تعریف شده برای آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Syn = throw away دل کندن از چیزی چیزی را دور انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

مرتب کردن یک مکان با جابه جا کردن وسایلی که آن ها را نمی خواهیم و یا به آن ها نیاز نداریم. خانه تکانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

ارتقا شغلی یا مقامی پیدا کردن شغلی مهم تر و بالاتر به دست آوردن در جایگاه بالاتری قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این یک اصطلاح است و وقتی به کار می رود که گوینده ی دوم می خواهد به بخشی از موضوع صحبت گوینده اول اشاره کرده و درباره آن صحبت کند به عنوان مثال: A : s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

جزئی مقدار کمی اندکی نه چندان زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مانع انجام کاری شدن جلو انجام کاری را گرفتن سد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥٨

برام سواله که . . . . . . . نمیدونم که چرا . . . . . . مثال: ?I wonder why he doesn't work anymore برام سواله که چرا اون دیگه کار نمیکنه نمی دونم ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

Phrase : بعضی وقتها گاه گاهی هر چند وقت یکبار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بوی بد ناشی از قدیمی بودن یک مکان یا یک وسیله، به خصوص به خاطر اینکه برای مدت طولانی در معرض هوای تازه قرار نداشته است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کتاب سوزی سوزاندن کتابها در آتش، که عموما دارای جنبه های سیاسی، مذهبی، فرهنگی و . . . می باشند و گاهی نشان دهنده ی اعتراضات اجتماعی، نارضایتی عمومی و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

یادداشت برداری کردن نت برداری کردن یادداشت کردن روی کاغذ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گازی که درقوطی هایی مانند اسپری های بدن، ادکلن ها، حشره کش ها و . . . . وارد می کنند تا به کمک فشار آن بتوان محتوای داخل قوطی را به بیرون از آن هدایت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Gasbag پُر حرف ورّاج پُرچانه کسی که زیاد حرف میزند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Noun - countable : پُر حرف ورّاج پُرچانه کسی که بیش از حد صحبت می کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

noun - uncountable : ( ( especially in the armed forces ) a way of standing, with the feet together, arms by your sides, head up, and shoulders back ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرمان آزاد باش یا راحت باش در هنگام رژه نیروهای نظامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

گرفتار شدن درگیر شدن در کاری یا چیزی ( که پیرو آن وقت از دست می رود. ) دچار مشکل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

حدس تخمین بر آورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خیالی مجازی غیر واقعی فرضی