پیشنهاد‌های مهدی صباغ (٢,٣١٩)

بازدید
٤,٠٩٨
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

Adverb : به معنای واقعی کلمه عینا دقیقا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تیزر تبلیغاتی فیلم تبلیغ یک فیلم در رسانه ها، پیش از اکران عمومی آن به منظور جلب توجه بیشتر مردم و فروش بیشتر فیلم در آینده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شروع شدن یک برنامه ی رادیویی یا تلویزیونی شروع به مبتلا گشتن به یک بیماری شروع شدن باران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

در طیِ در طولِ در مدتِ در بازه ی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

زنده کردن خاطرات تجدید خاطره کردن به گذشته فکر کردن یاد گذشته ها افتادن از قدیم ها یاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Phrase : داشتن شنوایی بسیار ضعیف خیلی بد و کم شنیدن گوش خیلی ضعیفی داشتن ناشنوا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Adjective : چاپلوس پاچه خوار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرفتگی بینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرفتگی بینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Drinking water Potable water آب آشامیدنی آب بهداشتی و خوراکی

پیشنهاد
٧

با تمام وجودم از ته قلبم با تک تک سلول هام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Adjective: آدم خوش برخورد مکان دوست داشتنی که به انسان آرامش می بخشد. مکان تزئین شده و آذین بندی شده برای خوشامدگویی به کسی و پذیرایی کردن از وی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

منشیِ شخصی کسی که کارهایی مانند: برنامه ریزی جلسات، پاسخ دادن به تلفن ها، نت برداری در جلسات، ارسال و دریافت فکس و ایمیل و . . . . . . . . را برای ری ...

پیشنهاد
١٤

از دیگران بالاتر و بهتر بودن یک سر و گردن از سایرین بالاتر بودن متفاوت بودن با دیگران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بخش اشیا گمشده ( در جاهایی مثل راه آهن، فرودگاه، فروشگاه های بزرگ و . . . . . . . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

توری پشه گیر توری فلزی یا پارچه ای که روی درها یا پنجره ها نصب می شود تا از ورود حشره هایی مانند پشه، جلوگیری کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

برای انجام کاری سخت رهسپار شدن پاشنه ی کفش را جهت کاری دشوار، وَر کشیدن رهسپار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

Phrase : از خجالت آب شدن و به زمین فرو رفتن خیلی شرمسار شدن شرمنده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

Graduate school دانشکده عالی دانشکده تحصیلات تکمیلی به دانشکده ای گفته می شود که در آن مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا وجود دارد و طبیعتا شرط پذ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

دانشکده عالی دانشکده تحصیلات تکمیلی بیشتر به طور خلاصه به آن به grad school میگویند و به دانشکده ای گفته می شود که در آن مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

noun - countable : هدردهی وقت اتلاف وقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

Noun - countable : Tabloid magazine مجله شایعات مجلاتی که داستانها و شایعات پیرامون رسوایی ها و فسادهای اخلاقی افراد معروف ( سلبریتی ها ) را چاپ و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بدگویی کردن پشت سر دیگران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مهمانی ای که میزبان برپا می کند تا مهمانان بتوانند در آن برای خود دوستانی تازه پیدا کنند. البته همانطور که از نامش پیداست این دوستیابی با پرسیدن سوال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیشتر وقت ها اکثر اوقات خیلی وقت ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

سبیلِ چخماقی مردان سبیلِ دسته موتوری مردان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

ریشِ کمی که برخی از مردان بینِ زیرِ لبِ پایین و چانه ی خود می گذارند.

پیشنهاد
٢٤

از کاه، کوه ساختن چیز بی اهمیتی را الکی بزرگ جلوه دادن بزرگ کردن چیزهای بی اهمیت

پیشنهاد
٧

معادل با ضرب المثل فارسی : خدا از دهنت بشنوه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

oh my god

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به اندازه یِ به مقدارِ به قدرِ به میزانِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

Adjective : انگیزه دهنده تحریک کننده قوت قلب دهنده ترغیب کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سبک زندگی فعالیت های روزانه و روزمره ای که اعضای خانواده در کنار هم و با هم انجام داده و از انجام دادن آن لذت می برند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

جاری شدن سیل سیل آمدن دچار سیل زدگی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

سرکوب کردن احساسات نشان ندادن عواطف درونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Phrasal verb : رشد کردن مجدد و رسیدن به اندازه ی قبلی، بعد از کوتاه شدن یا بریده شدن ( مثل کوتاه کردن ناخن و رشد دوباره آن ) باز تولید کردن/شدن دوبا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دست تنها به تنهایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به هم زدن موضوعی که برای آن برنامه ریزی شده بوده است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

استفاده کردن از کامپیوتر برای ذخیره اطلاعات، کنترل کردن نحوه ی انجام کارها و . . . . . . . انجام دادن کارها به وسیله ی کامپیوتر به جای استفاده از ن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حداقل لااقل دست کم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Adjective : کامپیوتری تولید شده توسط کامپیوتر ساخته شده توسط کامپیوتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Phrase : در تجارت و کسب و کار بودن شغلی که از رونق نیفتاده و همچنان وجود دارد و به کار خود ادامه می دهد. برقرار بودن کسب و کار رونق داشتن کار و کاسبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

Noun - countable : راه بن بست موقعیتی که هیچ پیشرفتی نخواهد داشت A dead - end job : شغل و کاری که حقوق و درآمد کمی دارد و شانس پیشرفت در آن کار و گر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

Informal - phrase : مستقل شدن از والدین ترک کردن خانه ی پدری و زندگی کردن در منزلی جداگانه و مستقل

پیشنهاد
١

و حضرت خدیجه ( س ) همسر پیامبر اکرم ( ص )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Informal : گند زدی خرابکاری کردی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Informal : دمت گرم ایول بهتون اِیوَلّا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خاطرات گذشته را به یاد آوردن به گذشته برگشتن یاد ایام گذشته کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Set foot in somewhere : قدم گذاشتن در جایی وارد شدن به جایی رفتن به جایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه ای است slang و به معنا و مترادف با کلمه ی super