پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,١٤٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طولانی مدت، دراز مدت، دیرپا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به شور گذاشتن، شور، شورا، بررسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رفتن، حرکت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گناه کار بودن، ( در مقابلِ بی گناهی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جسور، بی باک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اشک ریختن، گریه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

از هم پاشیدن، متلاشی کردن، پاره کردن، جدا کردن، مجبور به جدایی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرتاب کردن، نشانه رفتن، اشاره کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به وضوح، عیان، معلوم، با جزئیات، دقیق و موبه مو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ارج، حیثیت، آبرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بحث و جدل، سرو صدا، جدال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پُر سود، پُر منفعت، پُربار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پُرسود تر، پُر منفعت تر، پُربار تر ( درمعنای اصطلاحی نه معنای تحت اللفظی که به معنی شیرین تر است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

واقعا، درواقع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پوزخند زدن، نیش و کنایه زدن، متلک گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مهم دانستن، اهمیتِ زیادی دادن، تاکید بیش از حد کردن، کلید کردن، گیر دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم بادامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

چشم بادامی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

تاکید کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی گناه نشان دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی گناه نشان دادن، برائت دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

احترام گذاشتن به کسی، احترامِ کسی را جلب کردن، تحسین کردن، تحسین را جلب کردن، اهمیت کسی را به او یادآوری کردن، ارزشمندی کسی را به او گوشزد کردن، یادآ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تحت تاثیر قرار دادن، اثر گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با تصمیمی موافقت کردن، تعیین کردن، پذیرفتن، توافق کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در معرض خطر قرار گرفتن/دادن، ریسک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سیج کردن، در معرض خطر قرار گرفتن، خطرپذیری کردن، ریسک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به مشکل خوردن، مشکل تراشی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

به هرشکلی، به هرصورتی، به هر طریقی، به هر نوعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

علنی، صراحتا، تابلو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جانبدارانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به همراه رفتن، نگهبانی کردن، مراقبت کردن، مراقب بودن، تحت نظر داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خوفناک، وحشتناک، هراسناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

با کلاس، درجه یک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

افشا کردن، آشکار کردن، بروز دادن، اعتراف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بازگو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

با مشکل مواجه شدن، به مشکل خوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

انگیزه دادن، تشویق کردن، تحریک کردن، محرک شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

تطابق داشتن، مطابقت داشتن، مطابق بودن، همخوانی داشتن، هماهنگ بودن

پیشنهاد
١٤

قطعی و غیرقابل تردید، نقطه ی مقابلِ reasonable doubt است. اشاره به زمانی دارد که قطعیتِ یک حقیقت یا گناهکار بودنِ فردی واضح و مبرهن است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شک معقول، تردیدِ عقلانی ( اصطلاحی است حقوقی که اشاره به زمانی دارد که نتوان با قطعیت اعلام کرد که یک حقیقتِ خاص وجود دارد، یا نتوان فردی را گناهکار ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بررسی کننده، کسی که به دنبالِ حقیقت است، حقیقت یاب، ( به صورت کلی به افرادی گفته می شود که در جستجوی یافتنِ حقیقت، شهود یا متهمین را مورد پرسش و پاسخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

هماهنگ، همخوان، مطابق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

اظهارات، ادله، گفته ها، حرف ( ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خواهش کردن، خواستن، خواستار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

با دقت توصیف کردن، فهماندن، شرح دادن، تفسیر کردن، بازنمودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قصد کردن، سعی و تلاش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

باز کردن، چیدن، برنامه ریزی کردن، طراحی کردن، طرح ریزی کردن، ضربه زدن، روی زمین انداختن، ضربه ی شدید، خرج کردن ( پول و غیره ) توضیح دادن، شرح دادن، آ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

آشکار کردن، روشن کردن، عیان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن، اغماض کردن، و همینطور: نفهمیدن، درک نکردن، پی نبردن