پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٣,١٠٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیشتر از همه، بیش از هرچیز، از همه بیشتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

اصلا، ابدا، عُمرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به خاطرِ، بابتِ، به عنوانِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

الزاما، ضرورتا، هیجانی، واقعا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

به درازا کشیدن، دوام آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

معتقد بودن، دلیل آوردن، با خود گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای راه حل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

افزایش دادن، بالا بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شکننده، ضعیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی واسطه، مستقیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اندکی بعد، بعد از آن، سپس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بُردن، عصبانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از میانِ ، با وجودِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهم شدن، اهمیت پیدا کردن، معروف شدن، دیده شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دفاعیه، دادخواست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وکیل مشاور، وکیل همکار، ( به وکیلی اطلاق می شود که به وکیلِ اصلی lead counsel کمک و مساعدت می رساند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از آن هم بهتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

سازمان، دفتر، اداره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اصلی، پیشرو، نقش اول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اطمینان دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قویا، به قطعیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی دفاع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سؤِ ظن، شکِ غلط و نادرست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

ناراحتی، خشم، دق و دلی، عقده، بغض و کینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

دق و دلی را سر کسی خالی کردن، عقده را سر دیگری خالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عصبانیت را سرِ کسی خالی کردن، دق و دلی را خالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حضور یافتن، حاضر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع کردن، گرد آوردن، دورِ هم چیدن، فراهم اوردن، نتیجه گرفتن، اجتماع کردن، گرد اوری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

محبوس کردن، حبس کردن، زندانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فقره ( حقوق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

چکاندنِ ماشه ی تفنگ ( نظامی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ذوق، اشتیاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سادیسم وار، سادیسم گونه، دیوانه وار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

علاوه بر ماشه، در مفهوم چخماق سلاح یا همان گلنگدن هم به کار می رود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

انداختن، پرتاب کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک دفعه، به یک باره، به سرعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتن، به حرف آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پس زدن، کنار انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گِل و لای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آهسته رفتن، لاک پشتی رفتن، آرام حرکت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

الزاما معنای کاکاسیاه نمی دهد، واژه ی Negro به زبان اسپانیایی است و به برده ها اطلاق می شد. بعضا حتی به افرادِ سفید پوست و یا لاتین هم گفته می شود. ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

الزاما معنای کاکاسیاه نمی دهد، از واژه ی Negro که به زبان اسپانیایی است و به برده ها اطلاق می شد، برگرفته شده است. بعضا حتی به افرادِ سفید پوست و یا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آزار دهنده، عذاب آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیدا کردن، کشف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گزینش کردن، جُدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شکافتن، پاره کردن، مجروح کردن، جر دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در همان حال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اگر در پرانتز باشد، یعنی ( به نظر نادرست ) ، به نظر غلط، ظاهرا اشتباه. مربوط به مواقعی است که نویسنده یا گوینده در حال نقل قول است ولی نمی خواهد کلما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به شدت، واقعا