پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٦)
معترف شدن، صداقت به خرج دادن، اعتراف کردن، مُقُر آمدن
عملا
شبهه وارد کردن، به شک انداختن
مویی که به اندازه ی شانه ی سر باشد ( منظور شانه ایست که مو را با آن شانه می کنند، نه شانه های مخصوص آرایشگری که سایز مو را تعیین می کند ) . موی کوتاه
دری وری گفتن، مزخرف گفتن
مزخرف گفتن، دری وری گفتن، چرت و پرت تفت دادن
به طرزی معلوم، کاملا مشهود، به طوری مشهود
چهره، رخ، ظاهر صورت، سیما
یارو، بابا ( نه به معنای پدر، مثلا میگویند یه بابایی بود که بستنی میفروخت ) ، طرف، ( اکثر اوقات برای اشاره به مذکر به کار می رود )
حرف، نظر، عقیده، گُفته
داد و بیداد کردن، رُعب و وحشت ایجاد کردن، نعره زدن، هوار کشیدن
نعره زدن، هوار کشیدن، داد و بیداد راه انداختن، رُعب و وحشت ایجاد کردن
دست داشتن، نقش داشتن، دخالت داشتن، دخیل بودن
دردسر، مشکل
جهیزیه، جهاز عروس
واژه تحقیرآمیز برای مخاطب قرار دادن همجنسگرایان, که از ذکر معادل فارسی آن معذورم
تحت اللفظی: نزدیک به کسی یا چیزی اصطلاحا: در آینده، پس از گذشتِ مدت زمانی معین
تفتیش کردن، سوال و جواب کردن، بازجویی کردن
تمام توجه خود را به چیزی دادن، زوم کردن، کلید کردن روی چیزی
به صفر رساندن، تاحدِ ممکن کاهش دادن
درهم، سرهم ( غیرقابل سوا کردن )
به کسی حمله کردن، زدن، زمین زدن
جالب
به طرزِ خانمان سوزی، به شکلی ناگوار
با نیش و کنایه، با طعنه
سوال پرسیدن، مورد تفتیش قرار دادن
رسوا، خوار و خفیف، روسیاه، بی آبرو
روبرو شدن، برخوردن، مواجه شدن
بدحال، دچارِ حالتِ تهوع، ناخوش احوال
همگی، بدونِ استثناء، همه ی افراد، همه ی آنان، من حیث المجموع
فرمان بردارانه، همانطور که خواسته شده بود، از روی فرمانبرداری، با حرف شنوی، از روی وظیفه شناسی
Medical Examiner= آسیب شناس، پزشک قانونی
به این دلیل که، با این توجیه که
مو به مو، دقیق و کامل، با جزئیات
شهادتِ دقیق، شهادت دادن با ذکرِ جزئیات، شهاتِ مو به مو
کنایه آمیز، عجیب و غریب، مسخره، خنده دار
متوسل شدن، توسل کردن، طلب کردن
منوط کردن/بودن ، به شرطِ چیزی بودن
گوشزد کردن، مورد توجه قرار دادن
دارای همخوانی
در مقاطعی، در زمانهایی
انجام دادن، به سرانجام رساندن
با قاطعیت
زیر سوال، چالش برانگیز
جمع کردن، گردآوردن
جمعی از، گروهی از
بررسی کردن، مطرح کردن، گفتگو کردن
به چالش کشیدن، زیرِ سوال بُردن
منصفانه بودن
اختلاف، مشاجره، بحث