پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٣,١١٣
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

میل گاردان، میل لنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به نظر رسیدن، انگاری که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نشانه ی بدی داشتن، شگون نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نشانه ی خوبی بودن، خبر خوبی بودن/داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اصلا، الزاما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

لوازم و تجهیزات جاسوسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

انجام شدن، برگزار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تضعیف کردن، اثرِ سوء گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شنود مکالمات تلفنی، استراق سمع از طریق خطوط تلفن، گوش دادن به تلفن دیگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلفن را شنود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تحت نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تخلف، خلاء، شکاف، رخنه، نقص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

کمک گرفتن، استفاده کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدقواره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

داغان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

واقعی، اصلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برعهده بودن، بستگی داشتن، مربوط بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

باعثِ چیزی شدن، منجر به چیزی شدن ( معمولا به سرعت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مقصر دانستن، تقصیر را گردنِ کسی انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بی تفاوت، بی احساس، بی روح، خونسرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیهوشی، بیهوش کردن، بیهوشی موقت ( با بستنِ راه هوایی، فرد ابتدا به حالت اختناق و خفگی افتاده و بعد بیهوش می گردد، درصورتی که بستن راه تنفس ادامه یابد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زندان بان، مسئول زندان، افسر زندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نپذیرفتن، قبول نکردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرگردان، متعجب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

عدالت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

با این فرض که، با این احتمال که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

چراکه، به این دلیل که، به این خاطر که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بُردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخرب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

اظهار کردن، گفتن، بیان کردن، خاطرنشان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رای دادن، حکم کردن، حکم صادر کردن ( حقوق )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ضمیمه، تغییر مسیر، به انحراف کشاندن، منحرف کردن، به حاشیه بُردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ویژه، خاص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی دقت، سرسری، با مسامحه، سرهم بند، ماستمالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عجز ولابه کردن، عز وجز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زیاد، خیلی زیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماحصل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

طلبیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی توجه، بی خیال، باری به هرجهت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اظهار داشتن، گفتن، خاطرنشان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ارائه شدن/کردن، مطرح کردن، نشان دادن، مورد رسیدگی قراردادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رسما اعلام کردن، به طور رسمی اظهار کردن، چیزی را ثبت کردن، علنا چیزی را گفتن، به صورت عمومی گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

لازم به ذکر است، باید گفت، گفتنی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

با توجه به، در اشاره به، با درنظر گرفتنِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر شمردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قابل فهم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

Get معانی زیادی دارد، هرکجا که نویسنده تمایلی به استفاده از فعل خاص ( برای انجام کار ) نداشته باشد، از فعل Get استفاده می کند. و شنونده یا خواننده با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نوش، به سلامتی، برو بالا ( درنوشیدن مشروبات الکلی استفاده می شود، یعنی طوری بنوشید که ته بطری که طبیعتا در زیر آن قرار دارد، در بالا قرار بگیرد، یکمر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خواست، حق، نظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

از جمله، شاملِ