پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٦)

بازدید
٤,١٤٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

انزوا طلب، تک پَر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کم حرف، گوشه گیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی غل و غش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مُصِر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهترین عملکرد، بهترین رفتار، بهترین کار، بهترین حالت، بالاترین سطح، نهایت تلاش، آخرِ کوشش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پولِ قلمبه، ضرابخانه، به وجود آوردن، ایجاد کردن، منصوب کردن، درست کردن، اختراع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اخیرا درست شده، اخیرا منصوب شده، اخیرا به وجود آمده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

فراهم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سواریِ رایگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برادرها، خواهر ها، وارش به زبون پهلوی هست. پهلوی یا فارسیِ میانه، ریشه ی تمام گویش هاییه که الان تو ایران استفاده می کنیم. به خدا ما ریشه ی زبون هامو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

افسر عفو مشروط، به اختصار به آن P. O گفته می شود ( افسری که مسئول مستقیم زندانی ایست که عفو مشروط دریافت کرده، و هرکاری که زندانی در زمان عفو مشروط ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مسافر توراهی را سوار کردن، مسافر سرراهی سوار کردن، ( سوار کردن افرادی که در جاده می ایستند و دست را به علامت لایک نگه می دارند تا راننده آنها را به ر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بلند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

متهمِ هم تراز/همرتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وحشیانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به زور از جایی عبور کردن، به زور واردِ جایی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦٢

دستور منع برقراری ارتباط با فضای خارج، قرنطینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شلوغ شدن، اغتشاش شدن، شورش کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

متوجه شدن، دریافتن، برخلاف انتظار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اغذیه فروشی، فست فود، دِلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سابقه دار، با سابقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پا در جایی گذاشتن، پا گذاشتن، وارد شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

از طرفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بی خبر، سر زده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

با بی رحمی، با قساوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

( درمورد وضعیتی سخت و بد ) کنار آمدن، پذیرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( درمورد افراد ) به زندان انداختن، در جایی محبوس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

نزدیک شدن/بودن، در شرف وقوع بودن ( اتفاق ناخوشایند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ازهمه مهمتر، از آن گذشته، علاوه بر آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

اندک، چندرغاز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طرز غیر قابل تصوری،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به جد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

جمع آوری اعانه، جمع آوری کمک های مالی، گُل ریزون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

باعث شدن، سبب شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نعمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

افقِ دید، پیشِ رو، معنای "آینده" نیز می دهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

هماهنگ کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جعلی، ساختگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شاهد اصلی، گُلِ شاهدین، ( به شاهدی گفته می شود که در دادگاه، اصلی ترین و مهمترین اطلاعات برای تبرئه یا محکومیت یک فرد را در اختیار دادگاه می گذارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحت تاثیر قرار دادن/گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

با دانستنِ این موضوع که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نه از روی اتفاق، به طورِ از قبل تعیین شده ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کارگروه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشکیلات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سقف بازشو، سقف خودروهایی که قابلیت برداشته شدن دارند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

قدیس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرتکب شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مکمل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سلول انفرادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وضعیت، وضع، حالت