tear away


معنی: چیدن، از روی بیمیلی جدا شدن از
معانی دیگر: زود گشا، زود بازشو، آنچه که زود باز یا کنده یا درانده می شود، از روی بیمیلی جدا شدن از

جمله های نمونه

1. She wiped her tears away with a dab of her handkerchief.
[ترجمه گوگل]اشک هایش را با کشیدن دستمالش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He noticed that fabric was tearing away from the plane's wing.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که پارچه از بال هواپیما جدا می شود
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که پارچه از بال هواپیما کنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She wiped her tears away in one swift movement.
[ترجمه گوگل]با یک حرکت سریع اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را با یک حرکت سریع پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He could see that his girlfriend had been crying even though she tried to wink her tears away.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست ببیند که دوست دخترش گریه کرده است، حتی اگر او سعی می‌کرد اشک‌هایش را پاک کند
[ترجمه ترگمان]او می توانست ببیند که دوست دخترش حتی با وجود اینکه سعی کرده بود اشک هایش را به هم بزند، گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She mopped the tears away with a lacy handkerchief.
[ترجمه گوگل]با یک دستمال توری اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را با دستمال توری پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The actress wiped her tears away with her handkerchief.
[ترجمه گوگل]این بازیگر با دستمال اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]زن هنرپیشه با دستمالش اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You don't laugh tears away.
[ترجمه گوگل]اشک نمی خندی
[ترجمه ترگمان]اشک از چشمانم جاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Abruptly he jumped up and tore away the bedclothes, searching the rug on which he had lain.
[ترجمه گوگل]ناگهان از جا پرید و رختخواب را پاره کرد و فرشی را که روی آن خوابیده بود جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]و ناگهان از جا جست، لحاف را پاره کرد، لحاف را که روی آن دراز کشیده بود، وارسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His young hair and this old flag tearing away at the back of him.
[ترجمه گوگل]موهای جوانش و این پرچم قدیمی که پشت سرش پاره می شود
[ترجمه ترگمان]موهای His و این پرچم قدیمی از پشت سر او پاره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She tore away the strap that kept the helmet on so that it came away in Menelaus' hand.
[ترجمه گوگل]بند کلاه ایمنی را پاره کرد تا در دست منلائوس قرار بگیرد
[ترجمه ترگمان]بندش را پاره کرد و کلاه ایمنی را روی دست Menelaus گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only the tips of her tail-feathers were caught between the rocks as they rolled back together; and those were torn away.
[ترجمه گوگل]فقط نوک پرهای دم او در میان صخره‌ها گیر کرده بود که به هم می‌غلتیدند و آن ها کنده شدند
[ترجمه ترگمان]فقط نوک دمش لای سنگ ها گیر کرده بود و آن ها را به هم وصل کرده بودند؛ و آن دو پاره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I wiped the tears away and shut down the Huey.
[ترجمه گوگل]اشک ها را پاک کردم و هوی را خاموش کردم
[ترجمه ترگمان]اشک هایش را پاک کردم و آن را خاموش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He watched a young man hobbling up a trail, one foot torn away at the ankle.
[ترجمه گوگل]او مرد جوانی را تماشا کرد که یک پای خود را از مچ پا پاره کرده بود
[ترجمه ترگمان]او به یک مرد جوان که لنگ لنگان لنگان لنگان لنگان لنگان لنگان لنگان لنگان راه می رفت نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pet could, but Wee Charlie . . . Get a grip! she admonished herself, dashing her tears away.
[ترجمه گوگل]حیوان خانگی می توانست، اما وی چارلی گرفتن! او خود را نصیحت کرد و اشک هایش را از بین برد
[ترجمه ترگمان]! حیوان وحشی، اما از \"چارلی\" خوشش میاد به خود نهیب زد و اشک هایش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her son's a bit of a tearaway.
[ترجمه گوگل]پسرش کمی اشک آور است
[ترجمه ترگمان]پسرش یه کم of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He was a real tearaway at school - he was always in trouble with teachers or with the police.
[ترجمه گوگل]او واقعاً در مدرسه اشک آور بود - او همیشه با معلمان یا پلیس مشکل داشت
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه tearaway واقعی بود - همیشه با معلم ها و یا با پلیس درگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He is a bit of a tearaway but his heart is in the right place.
[ترجمه گوگل]او کمی اشک آور است اما قلبش در جای درستی است
[ترجمه ترگمان]او یک bit است اما قلب او در جایگاه مناسب قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The nine-year-old tearaway was arrested when a driver caught him trying to get into his car by sliding through the sunroof.
[ترجمه گوگل]این کودک 9 ساله زمانی دستگیر شد که یک راننده قصد داشت با سر خوردن از روی سانروف سوار خودرویش شود
[ترجمه ترگمان]این مرد ۹ ساله زمانی دستگیر شد که راننده او را دستگیر کرد و سعی کرد با لغزش از طریق sunroof وارد اتومبیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. What it says about the young tearaway is even more remarkable.
[ترجمه گوگل]آنچه در مورد اشک آور جوان می گوید حتی قابل توجه تر است
[ترجمه ترگمان]چیزی که در مورد the جوان می گوید جالب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Rumour has it that he's a tearaway.
[ترجمه گوگل]شایعات حاکی از آن است که او اشک آور است
[ترجمه ترگمان]شایعه است که شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. NEIGHBOURS of a teenage tearaway set to be booted out of her Colchester home have spoken of the "nightmare" they have endured living near her.
[ترجمه گوگل]همسایه‌های دختر نوجوانی که قرار است از خانه‌اش در کولچستر بیرون بروند، از «کابوس‌هایی» گفته‌اند که زندگی در نزدیکی او تحمل کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]NEIGHBOURS از یک نوجوان teenage که قرار است از خانه اش Colchester خارج شود، از کابوس \"کابوس\" که آن ها در نزدیکی او متحمل شده اند صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. When he turned towards me at Dun Laoghaire, he looked the complete tearaway.
[ترجمه گوگل]وقتی در Dun Laoghaire به سمت من چرخید، نگاهش کاملاً بریده شده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طرف من نگاه می کرد، به بیت با دقت کامل به tearaway نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. I am 20 years old with a one-year-old who is adorable, but a real tearaway.
[ترجمه گوگل]من 20 ساله هستم با یک بچه یک ساله که شایان ستایش است، اما یک اشک آور واقعی
[ترجمه ترگمان]من ۲۰ ساله با یه بچه ده ساله که قابل ستایشه، اما یه tearaway واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. In 197 George Pelecanos, creator of The Wire, was an 18-year-old tearaway and a disappointment to his father.
[ترجمه گوگل]در سال 197 جورج پلکانوس، خالق The Wire، 18 ساله اشک آور بود و پدرش را ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ جورج Pelecanos، سازنده سیم خاردار، یک tearaway ۱۸ ساله و مایه ناامیدی پدرش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Available in many styles and weights most commonly referred to as cutaway or tearaway.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از سبک ها و وزن ها موجود است که معمولاً به آنها برش یا پارگی گفته می شود
[ترجمه ترگمان]این موجود در بسیاری از سبک ها و وزن ها معمولا به صورت یک برش یا tearaway اشاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چیدن (فعل)
cut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away

از روی بی میلی جدا شدن از (فعل)
tear away

انگلیسی به انگلیسی

• cut off; be cut off
(slang) mugger
a tearaway is a young person who behaves in a wild and uncontrolled way.

پیشنهاد کاربران

a young person, usually male, who behaves in an uncontrolled way and is often causing trouble
یک فرد جوان، معمولاً مرد، با رفتار غیرقابل کنترل و مشکل آفرین
He was a real tearaway at school - he was always in trouble with teachers or with the police
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/tearaway
از هم پاشیدن، متلاشی کردن، پاره کردن، جدا کردن، مجبور به جدایی کردن
جدا کردن کسی از چیز یا کسی که دوست دارد - دل کندن از کسی یا چیزی
یاغی
سرکش، شرور
a young person who behaves badly and often gets into trouble
( Longman Dictionary )

بپرس