- They don't let their little boy watch scary movies.
[ترجمه محسن توکلی] آنها به پسرکوچولوی خوداجازه دیدن فیلمهایترسناک رانمی دهند.
|
[ترجمه ب گنج جو] به اون پسر کوچولوشون اجازه نمیدن فیلمای ترسناک نگا کنه.
|
[ترجمه گوگل] آنها به پسر کوچکشان اجازه تماشای فیلم های ترسناک را نمی دهند [ترجمه ترگمان] آن ها اجازه نمی دهند که پسر کوچکشان فیلم های ترسناک تماشا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The voice coming out of the darkness was scary.
[ترجمه گنج جو] صدای وحشت آوری از قعر تاریکی بیرون می اومد.
|
[ترجمه گوگل] صدایی که از تاریکی بیرون می آمد ترسناک بود [ترجمه ترگمان] صدایی که از تاریکی می امد ترسناک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. "Too scary for you?" he mocked softly.
[ترجمه ب گنج جو] زیر لب با تمسخر گفت: مطمئن ، برات خیلی تکون دهندس.
|
[ترجمه گوگل]"برای تو خیلی ترسناکی؟" او به آرامی مسخره کرد [ترجمه ترگمان]برای تو خیلی ترسناکه؟ او به نرمی خر خر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He looks scary but he's really a gentle giant.
[ترجمه محسن توکلی] اوظاهرأ ترسناک امادرحقیقت یک غول بی آزار است,
|
[ترجمه گوگل]او ترسناک به نظر می رسد اما واقعاً یک غول مهربان است [ترجمه ترگمان]او ترسناک به نظر می رسد، اما او واقعا یک غول آرام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I think prison is going to be a scary thing for Harry.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم زندان برای هری چیز ترسناکی خواهد بود [ترجمه ترگمان]به نظر من زندون برای هری چیز وحشتناکی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The future is scary but you can't just run to the past cause it's familiar.
[ترجمه گوگل]آینده ترسناک است اما نمی توانی فقط به سمت گذشته بدوی چون آشناست [ترجمه ترگمان]آینده ترسناک است، اما شما نمی توانید فقط به گذشته فرار کنید چون آشنا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Voyeurs are scary, but they are usually harmless.
[ترجمه گوگل]فضول ها ترسناک هستند، اما معمولا بی ضرر هستند [ترجمه ترگمان]voyeurs ترسناک هستند، اما معمولا بی ضرر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The scary story made his flesh creep .
[ترجمه یکتا] داستان ترسناک باعث شد پشماش بریزه
|
[ترجمه گوگل]داستان ترسناک گوشت او را خزید [ترجمه ترگمان] داستان ترسناک باعث شد گوشت تنش مورمور بشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was kind of scary, like.
[ترجمه گوگل]یه جورایی ترسناک بود [ترجمه ترگمان]یه جورایی ترسناک بود، مثل [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The energy crisis is scary.
[ترجمه گوگل]بحران انرژی ترسناک است [ترجمه ترگمان]بحران انرژی ترسناک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There'ssomething very scary about him.
[ترجمه گوگل]یه چیز خیلی ترسناک در موردش هست [ترجمه ترگمان] در موردش خیلی ترسناکه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The book is both scary and funny.
[ترجمه گوگل]کتاب هم ترسناک است و هم خنده دار [ترجمه ترگمان]کتاب هم ترسناک و هم خنده دار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was a really scary moment.
[ترجمه گوگل]واقعا لحظه ترسناکی بود [ترجمه ترگمان]یه لحظه واقعا ترسناک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was scary being all alone in a strange city.
[ترجمه گوگل]تنها بودن در یک شهر غریب ترسناک بود [ترجمه ترگمان]تنها بودن در یک شهر عجیب و غریب بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, the more scary his pronouncements, the bigger his budget became.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر چه اظهارات او ترسناک تر بود، بودجه او بیشتر می شد [ترجمه ترگمان]با این حال، هرچه اعلامیه های او بیشتر ترسناک می شد بودجه او بیشتر می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For many, it may be too scary.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری، ممکن است خیلی ترسناک باشد [ترجمه ترگمان]برای بسیاری ممکن است بسیار ترسناک باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید