پیشنهادهای تقی قیصری (٦٠٠)
میله ی قنات؛ سوراخ های قائم برای برداشت آب از مجرای آب افقی دست کند
قرص؛ بادوام؛ مستحکم [غیررسمی] جان دار؛ پدرمادردار substantial shoes کفش محکم ( مثل کفش ایمنی یا کفش حفاظ دار )
[پزشکی] چرک؛ کثافت؛ جرم؛ هرگونه پس ماند جامد به جا مانده روی سطوح ابزار یا تجهیزات پزشکی یا وسایل محیطی مثال از متن دندان پزشکی: Any residual soil ...
دست خورده؛ ایراددار؛ از حالت طبیعی خارج شده
[دندان پزشکی] ترمیمی؛ اقدامات و اعمال مربوط به پروتزها و ترمیم دندان ها Prosthodontics: رشته ی دندان پزشکی ترمیمی
جراحت با سوزن؛ ایجاد زخم یا پاره گی بافتی بر اثر فرورفتن سوزن سرنگ در پوست یا مخاط
[پزشکی] تغییر سطح سرمی ( پادتن )
شِبه لنفاوی [مقایسه شود با lymphatic به معنی لنفاوی]؛ سلول هایی مانند لوزه، طحال، عقده های لنفاوی، و بافت های مخاطی که شبیه لنف عمل می کنند.
[پزشکی] اندیکاسیون؛ ضرورت؛ مثال: جراحی در این نوع سوخته گی �اندیکاسیون � دارد. یعنی جراحی �کارآیی، منطق، و مجوز� لازم را بر اساس دانش و پروتکل های پز ...
چشم پوش؛ نقاب؛ چشم بند
تا حد زیادی؛ نسبتاً
پادتنی؛ ویژگی میکروب ها از قبیل پروتوزوها، باکتری ها، یا ویروس هایی که در سطح شان دارای موادی هستند که سیستم ایمنی بدن را تحریک به پادتن سازی می کنند
رویشی؛ نامیه؛ مانند بازگشت هاگ ها به شرایط رویش پس از رفع شرایط لَختی ( inertia ) در پیِ بروز شرایط خشکی، گرما، و فقدان مواد مغذی در محیط
دگر آلودگی؛انتقال میکرواورگانیزم های خطرناک مانند ویروس یا باکتری، به ویژه در محیط بیمارستانی از انسان به انسان، از موجود زنده ای غیر از انسان ( گیاه ...
پراکنش؛ انتشار؛ تکثیر عوامل بیماری زا از یک میزبان به میزبان دیگر
۱ - تک مصرف؛ وسیله ای که فقط توسط یک نفر استفاده می شود مانند تیغ و مسواک ۲ - یک بارمصرف؛ وسیله ای که یک بار و فقط یک بار استفاده شده و بعد دور انداخ ...
ابزارهای تک مصرف؛ ابزارهایی که فقط برای یک شخص یا توسط یک شخص استفاده می شود مانند وسایل اصلاح مانند تیغ، وسایل بهداشتی مانند مسواک [معادل �یک بارمصر ...
[دندان پزشکی] سرمته؛ ابزارِ تراش؛ ابزارِ برش
تک گیر؛ نادر؛ غیر همه گیر؛ نمونه ای از بیماری معین که معمولاً با منشأ ناشناخته و به صورت موردی بروز می کند.
ریشه کنی؛ نابودی کامل
برانگیزاننده؛ آن چه اشخاص را به فکر کردن در باره ی آن وادارد
بْرُس زدن؛ شستن با مواد شوینده، همراه با ساییدن به ویژه ابزارهای جراحی و دندان پزشکی پیش از اتوکلاو کردن
بارِ میکروبی؛ بارِ زیستی؛ میزان یا تعداد میکرواورگانیزم های موجود بر روی ابزارهای پزشکی، تجهیزات فرآوری مواد غذایی یا دارویی و مانند آن
بی عفونت؛ گندزدایی شده؛ شرایطی که ( که به ویژه در مداخلات جراحی ) در آن امکان رشد عفونت به حداقل رسیده است
برجسته شده؛ ترجیح داده شده
به روش؛ بهروش؛ نمونه ی به کارگیری روش خوب در امری [مقایسه شود با بهین روش به عنوان مترادف best practice]
[کسب وکار] دور زدن؛ خیانت به طرف تجاری از طریق مذاکره یا مراوده ی پنهانی با اشخاص ثالث
با نهایتِ دقت؛ با دقتِ تمام
exemption
۱ - گواهی صلاحیت؛ گواهی شایسته گی؛ گواهی اعتبار؛ گواهی رتبه بندی؛ هرگونه مدرک معتبر برای تأیید تحصیلات، مهارت، رتبه بندی حرفه ای، و مانند آنها که برا ...
درشت اندام، درشت پیکر، بزرگ جثه ( دارای استخوان های درشت و نه چاقی ناشی از چربی ) ،
[مدیریت]۱ - توان مندساز؛ در بافتار مدیریت عمل کرد و به ویژه ادبیات EFQM به �توان مندساز� ترجمه و رایج شده است. منظور همه ی اقداماتی هستند که پیش از � ...
بَرسایش؛ کشیده شدن دو سطح خشک از روی هم با فشار زیاد که معمولاً باعث ساییده گی و رفته گی هر دو سطح یا یکی از آنها می شود.
پس تیمار؛ عملیات ثانوی؛ در اگزوزهای کاتالیستی به مرحله ی دوم تیمار یا عملیات روی گاز خروجی گفته می شود. کاتالیست پس تیمار: کاتالیست عملیات ثانویه.
وخیم؛ با شدت و پی آمد بالا
هد، بالاترین ارتفاع؛ واحدی به متر به عنوان معیاری از توان پمپ است. بالاترین ارتفاعی که پمپ می تواند آب را تلمبه کند. در فارسی در میان اهل فن همان واژ ...
ویژه بازار، بازارهایی که به دلیل بالا بودن تکنولوژی محصول، انبوه نبودن تقاضا، یا سایر مشخصات ویژه ی محصول، عرضه کننده های در آنجا اندک هستند "the pro ...
هیبت، هیمنه، شکوه
متداول، شاخص، نوعی
آب چکان، قرنیزپوش، قطعه ای که در لبه ی بام یا بین قطعات شیروانی بام یا دیوار گذاشته می شود تا از نشتی آب باران و برف به داخل ساخت مان جلوگیری کند.
نابه جایی، برون جایی، مثلاً در ترکیب horizontal tool offset یا vertical tool offset به معنی قرار داشتن ابزار تراش کاری در جایی غیر از آن چه باید باشد ...
سهل انگارانه
[بهداشت] پرتماس، نقاطی که مکرراً لمس می شوند مانند دست گیره ی در، ماوس کامپیوتر، آب سردکن، دگمه ی آسانسور و مستلزم ضدعفونی مکرر هستند
خانه دوز ( پوشاکی که در خانه دوخته شده است، در اصطلاح عامه مامان دوز گفته می شود ) ، خانه پز ( خوراکی که در خانه پخته شده است )
امکان برداشت چندگانه، امکان برداشت نادرست، امکان تفسیر نادرست، misinterpretation
همه پذیری؛ شیوه یا عمل ایجاد فرصت ها یا امکانات یک سان برای افرادی با معلولیت جسمی یا ذهنی یا اقلیت های اتنیکی
تخفیف، آسان گیری، کاهش محدودیت، کاهش ممنوعیت، کاهش شدت ( شدت کاهی، سختی کاهی ) ، کاهش دشواری ( دُش کاهی ) ، شل کردن/گرفتن مقررات، بارکاهی
عنقریب، یک باره، بی درنگ، بی میانجی
میدان دادن، ایجاد امکان
همیشه گی، بی وقفه، بلاانقطاع