تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

[فیزیک/مکانیک] ثبات؛ پایداری؛ توانایی حفظ وضعیت سیستم مکانیکی در مقابل نیروهای سرنگونی، یا مقاوم به خارج شدن از وضعیت تعادل مکانیکی بر اثر عوامل مکان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[مهندسی مکانیک] چرخِ گــَردان؛ پایه ی چرخ دار؛ چرخ گاری؛ چرخ های معمولاً کوچکی که زیر مبل، صندلی، یا پایه ی میز نصب می شود تا بتوان آن را به راحتی جا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[کنترل خودکار/مهندسی مکانیک] کارانداز؛ محرک؛ انتهایی ترین قسمت سازوکار کنترل خودکار که معمولاً وسیله ای مانند شیر، پمپ، جک ئیدرولیک، یا بازوی مکانیکی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

[مدیریت] سِمَت؛ نقش سازمانی [مهندسی] ۱ - کارکرد؛ کار؛ عمل ۲ - کاربرد؛ استفاده [ریاضیات] ۱ - تابع؛ ۲ - نگاشت [جامعه شناسی] مراسم؛ مثال: این مراسمی رسم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ - [آمار] استانداردسازی؛ نرمال سازی؛ نرمال سازی داده ها روشی برای یکنواخت کردن بازه مقادیر مربوط به متغیرهای مختلف پژوهش است و به بی مقیاس سازی داده ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

۱ - بی وقفه؛ بی پایان ۲ - ادامه دار؛ ongoing training = آموزشی که در یک جلسه تمام نمی شود و شرکت کننده ها در جلسات متعدد و مکرر در دوره حاضر می شوند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[حساب داری] رقومی digital assets = دارایی های رقومی ( در مقوله ی دارایی های نامشهود ) ؛ دارایی هایی که می تواند به صورت داده های رمزدار در رسانه ی م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[حساب داری] ۱ - قرارداد تملیک موقت؛ قرارداد واسپاری به قصد تملیک ۲ - داراییِ اجاره داده شده؛ داراییِ واسپرده؛ داراییِ اجاره ی اعتباری؛ ۳ - مدتِ اجاره ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crucible; melting pot

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

۱ - به احتمال قوی ( in all probability ) ؛ به ظن قوی ( presumably ) ؛ قویاً محتمل ( distinctly possible ) ۲ - بلاشک ( undoubtedly ) ، بدون تردید ( n ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[مهندسی صنایع] [فعل] تنظیم اولیه؛ تنظیم مقرر؛ تنظیم هایی که پیش از راه اندازی ماشین روی آن انجام می شود مانند تنظیم دما، فشار، فاصله، زاویه، [اسم] چی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[شیمی فیزیک] پخشنده؛ دیسپرسان؛ ماده ای که به پخش شدن ماده ای در حلال کمک می کند. موادی مانند الکیل پلی اتیلن گلیکول که به توزیع پیگمنت در آب برای رنگ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سست؛ دارای پیوند مولکولی ضعیف به طوری که با فشار اندکی خُرد شود و از هم بپاشد. معنی �تُرد� برای این واژه مناسب نیست زیرا به معنی �سخت و شکننده� است ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[زمین شناسی/خاک شناسی] رس سست؛ کلوخه ی خاک رسی که به راحتی در میان انگشتان خرد و پودر شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[زمین شناسی/خاک شناسی] خاک سست؛ کلوخه ی خاکی که به راحتی در میان انگشتان خرد و پودر شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

[آمار] [فعل] دسته بندی؛ چندک بندی؛ طبقه بندی اقلام در گروه های تعریف شده ی معین. [اسم] دسته؛ چندک؛ مثال: گروه های سنی ۱تا پایان ۴ سال، گروه های سنی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[شیمی/مهندسی شیمی] نقطه ی گیرش ( دما، زمان، یا سایر شرایطی فیزیکی ) ؛ در ملات یا دوغاب سیمان و ملات های ئیدرولیکی، وضعیتی است که ملات یا دوغاب بر اثر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

[مهندسی مکانیک] در مبحث اتصالات طیف گسترده ای از افزارها اعم از پیچ ( مهره، واشر، پین، اشپیل، خار، اینسرت، . . . ) ، خاموت، بست، آنکر، میخ، پرچ، جوش، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

[علوم تغذیه] فرآورده ی خوراکی ( عموماً از طریق پخت ) ؛ مثال: Fish preparation ( فرآورده های تهیه شده از ماهی ) [داروسازی] فرآورده ی دارویی؛ مثال: th ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

[تجارت بین الملل] بازارشکنی؛ قیمت شکنی؛ فروش به قیمت کم تر از قیمت تمام شده یا پایین تر از نرخ بازار داخلی. توجه کنید که قیمت شکنی از نظر مقررات سازم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت شکنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[مهندسی صنایع] میز یک بَرشو؛ میزِ زاویه گیر؛ میزی ( در حالت افقی ) که بتوان آن را حول یکی از اضلاعش یا هر محور افقی دَوَران داد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر Roxana لطفاً بر اساس معادلی که برای �open fire� داده اید ( و از معادل پیش نهادی من تعجب کرده اید و کاربرانی را که لایک کرده اند بر سر این کار ع ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خانم Roxana از یادآوری تان ممنونم. لطفاُ به جمله ی زیر توجه کنید: An open fire is a fire that doesn't have a chimney or stack معنایی که پیش نهاد کرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکته ی مربوط به افتراق �باز� و �قلیا�: طبق تعریف ( لویس ) هر ترکیب، یون، یا عنصری که بتوان یک جفت الکترون به انواع دیگر بدهد �باز� است مانند CuO و Z ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آقای �خلیل� معادل �باز� را برای �base� ارائه داده اند که در بافتار شیمی �کاملاً� درست است. ۱۱ نفر رأی منفی داده اند که معلوم نیست منطق شان چیست! به ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[مهندسی] صحه گذاری؛ بررسی و تأیید عمل کرد ( های ) نمونه، پیش نمونه، ویا طراحی مدل سازی یا شبیه سازی شده با معیارهای �عمل کردیِ� طراحی. مرحله ای که مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمین دست خورد؛ زمین دایر؛ زمینی که قبلاً ساخت وساز مسکونی یا تجاری یا صنعتی در آن انجام شده و زمانی �بایر� ( greenfield ) بوده است. [قابل توجه دوستا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زمین بایر؛ زمین واقع در محدوده ی شهری یا روستایی ( مسکونی، تجاری، یا صنعتی ) که فعالیت ساخت و احداث ( development ) بر آن انجام نشده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی که دوستان داده اند: [صفت] بی هم تا؛ یکه؛ یگانه؛ مقایسه ناپذیر؛ peerless

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آقای محمدرضا علم طلب: ظاهراً شما این جمله را از جایی ترجمه کرده اید و احتمالاً واژه ی �secure� را �ایمن� ترجمه کرده اید درحالی که در این بافتار به مف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[adj. ] engulfing; enveloping; enclosing; wrapping

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگهیِ روزنامه ی رسمی؛ نشر آگهی در روزنامه ی رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجارت پذیر؛ کالا یا خدمتی که بتوان آن را در مکانی �دور� از محل تولید یا تهیه ی آن فروخت. تأکید بر �دور� بودن از محل تهیه یا تولید در تعریف این واژه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ - مقام رسمی؛ مقام مختار؛ ۲ - اختیار؛ اذن؛ قدرت اعمال نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حفاظت؛ محافظت؛ حراست؛ ایجاد نوعی مانع در برابر مخاطرات احتمالی مانند حفاظت کاتدی سازه های فولادی با استفاده از تزریق برق جریان مستقیم یا آند قربانی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] مهر رسمی؛ مهر برجسته؛ نوعی مهر فلزی که به صورت فشاری در پای اسناد زده می شود و علامتی برجسته ایجاد می کند که نشانگر رسمی ترین تأیید سازمان مرج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماندگاری رنگ؛ قابلیت حفظ فام و جلوه ی رنگ اشیا در مقابل عوامل محیطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جناب آقای میثم نبی پور سلام، ۱ - درباره ی تلفظ واژه ی �psychology� با شما موافق نیستم. �پسیکولوژی� مثل واژه هایی مانند �تله ویزیون� و �رادیو� نخست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تولیصرف کننده [واژه ای ساخته گی ترکیبی از اول واژه ی PROducer و آخر واژه ی conSUMER]: شخصیت حقیقی یا حقوقی که هم تولید کننده است و هم مصرف کننده. در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[مهندسی ساخت و تولید] برنامه ریزی شده، عمدی، خودخواسته، مورد نظر ( به عکس سهوی، غیرعمدی ) در فرآیندهای مختلف، بخشی از خروجی فرآیند intended product ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[مهندسی مکانیک] خاموشی؛ از کار انداختن موقت سیستم ایمنی در ماشین ها ( مانند پرس ) حین تعمیر یا تنظیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه اندازی خزشی؛ مدار یا مکانیزمی برای ایجاد حرکت های کوچک در الکتروموتور یا مکانیزم متصل به آن ( مثلاً هنگام آماده سازی پرس و تنظیم آن که مستلزم حرک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در معادل هایی که آقای سید محراب میرکریمی داده اند چند اشتباه وجود دارد: ۱ - صفحه ی نشانگر آمپرها: آمپر واحد جریان الکتریکی است و مثلاً �آمپر سوخت� اص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[حساب داری] دیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برگه ی تشخیص مالیاتی قطعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازرس؛ شخصی که در شرکت ها نقش نظارت بر اجرای قانون و مصوبات مجمع عمومی سهام داران یا شرکا را به عهده دارد و معمولاً از طریق انتخابات رسمی توسط مجمع ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[موسیقی] فاصله ی نامطبوع؛ در موسیقی و علم هارمونی ( تلفیق چند نت هم زمان برای ایجاد جلوه ای خاص در ملودی ) معادل فارسی رایج و مصوب ( و نه الزاماً درس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[صفت] راکد؛ کاهش یابنده؛ هرز مانده؛ بی حرکت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[علوم اجتماعی] مدل؛ معیارهای کلی سنجش