پیشنهادهای تقی قیصری (٦٩٠)
۱ - [مهندسی مکانیک]۱ - ۱ فیکسچر؛ بندوبست؛ گیره؛ قطعه گیر ۲ - ۱ ( plumbing fixture ) بهداشتی آلات ( معادل دقیق در فارسی ندارد ) ، هر آنچه در ورودی یا ...
برتربینی؛ اعتقاد به این که گروه، نظام، یا ملتی ذاتاً از جهات معین بر ملت های دیگر برتری دارد
مستتر بودن؛ معنی ضمنی داشتن
چندبحرانی؛ بحران های هم زمان و دارای برهم کنش
جناب آقای میرکریمی عزیز: با سپاس از مشارکت فعال تان در این فرهنگ نامه ی آن لاین، واژه های زیر با هم مترادف نیستند بلکه هم سنخ هستند. مثلاً safe به مع ...
در دلِ ( چیزی ) ؛ در داخل مرزهای ( چیزی ) ؛ در محدوده ی چارچوبِ ( چیزی )
بیش نمایی؛ اغراق در ماهیت یا ساختار شخص، گروه، یا شیئی فراتر از ماهیت یا ساختار عادی آن
خوانش تک ساحتی؛ خوانش متمرکز؛ مطالعه ی موضوعی واحد از منابع مختلف، یا مطالعه ی نوشته های مؤلف واحد، و مانند آن برای درک عمیق تر آن موضوع یا شناخت عمی ...
۱ - [معماری] گوتیک، سبکی از معماری در شمال فرانسه بین قرن های ۱۲ تا ۱۶ که با بناهای بلند و باریک نمود می یافت ۲ - قرون وسطایی؛ سیاه؛ تاریک؛ وهم آلود؛ ...
رکود خلاقیت؛ فلج ذهنی؛ تهی شدن از انگیزه ی خلاقیت
تنِ واحد، اورگانیسمی؛ واحد در نظر گرفتن اجزای پیکر یا مجموعه ای که با هم ارتباط دارند؛
در مثال آقای سعید امدادی به نظر می رسد این واژه به معنی �رد کردن� یا �موافق نبودن� یا �کنار گذاشتن� است و نه �بی خیال شدن�
۱ - خودجوش؛ خودانگیخته؛ درون زاد؛ ۲ - نانوشته، بدون آمادگی قبلی ۳ - ناگهانی، بدون تصمیم یا برنامه ی قبلی
[فلسفه] جهان مند؛ دنیوی؛ این جهانی؛ مادی؛ فیزیکی؛ عینی؛ در مقابل خیالی، تجسمی، ذهنی
[اقتصاد] معامله؛ مصالحه
[روان شناسی] پیشایند؛ در روان شناسی رفتاری، هر چیزی که پیش از رفتار روی دهد و سبب تحریک رفتار شود.
[مارکتینگ] تمام عیار؛ فول آپشن؛ خدماتی که همه ی گزینه های مرتبط در آن عرضه می شود. در برابر freemium که نوعی مدل کسب وکار است که در آن خدمات با گزینه ...
[مدیریت] ناسازی؛ خلاف آمد، تغییرات نامطلوب، تغییرات ناگهانی محیط کسب وکار که باعث شود برنامه ها و استراتژی های فعلی سازمان دیگر به کار نیاید.
۱ - ناشمردنی؛ شمارش ناپذیر ۲ - بی شمار؛ زیاد، تصورناپذیر
۱ - جلوه کردن؛ بزرگ تر یا عجیب تر یا خوشایندتر از آنچه به نظر می آمد ظاهر شدن ۲ - برآمدن؛ بروز؛ ظاهر شدن پدیده ای که تصورش نمی رفت مانند بروز توفانی ...
[روان شناسی/جامعه شناسی] سخت پذیر؛ متعصب؛ فرد یا گروهی که به سختی باورهای جدید را هرچند قوی و مستدل نمی پذیرند
[مهندسی مکانیک/مهندسی مواد] سفت؛ ویژه گی مقاومت در برابر تغییر شکل بر اثر اعمال نیرو. واژه های هم گروه و معنی تخصصی آنها در مهندسی مکانیک عبارت اند ا ...
Industry 4. 0 انقلاب صنعتی چهارم؛ نسل چهارم تحول صنعت؛ وضعیت فرآیندهای صنعتی که تحت تأثیر فن آوری دیجیتال تحول یافته است. این فن آوری ها عموماً بر مب ...
[مدیریت زیست محیطی] ۱ - زباله گاه؛ محل دفن یا انباشت زباله یا پسماند در لابه لای خاک؛ ۲ - پس ماندِ زباله گاهی؛ مواد پس ماند دفن شده در زباله گاه
ایام پرتقاضا؛ فصل حاد تقاضا؛ زمان هایی که هجوم مشتری برای دریافت خدمات یا خرید کالا به طور چشم گیری بالاست مانند فصل مسافرت برای هتل ها و رستوران ها ...
دلخوش کردن؛ سر کسی شیره مالیدن؛ بی خیال کردن؛ خوش خیالی
[مارکتینگ] متمم؛ محصول متمم؛ محصول کمکی؛ محصولی که محصولی که کاربرد کمکی دارد ولی می تواند ضروری نباشدمانند دوره ی آموزشی مرتبط با نصب یا بهره برداری ...
[مارکتینگ] از سکه افتادن؛ برندباختن؛ نایکتایی؛ از دست دادن امتیازات مربوط به وعده ی ارزش ( value proposition ) و ویژه گی های یک تای اولیه و غیرقابل ت ...
[هندسه] دُور؛ منحنیِ بسته؛ [برق] ۱ - مدارِ بسته؛ مداری که جریان الکتریکی در داخل آن گردش می کند. ۲ - حلقه، یک دور کامل سیم پیچ [برنامه نویسی کامپیوتر ...
جهت گیری؛ تمایل؛ جهت گیری فکری
[اقتصاد] نسبت پرداختی؛ نسبت پرداخت سود؛ نسبت سود تقسیم و پرداخت شده ی سهام به درآمد خالص
[آمار] کارنامه ی عدم قطعیت؛ بودجه ی عدم قطعیت؛ تحلیلی نظام مند شامل جدولی از همه ی عواملی است که در مجموع باعث عدم قطعیت در اندازه گیری مورد نظر می ش ...
[روان شناسی] تفکر خارج از چارچوب، خرق عادت
۱ - [نقشه برداری] نشان گر مرجع؛ سازه ای به شکل میز یا بلوک که با بتن در زمین محکم می شود و برای نقشه برداری توپولوژی یا پستی و بلند منطقه ی مورد نظر ...
چنهوجهی؛ دشواریاب، آن چه درک یا تحلیل ـش دشوار باشد
[مارکتینگ] هم فروشی؛ فروش محصول یا خدمتی دیگر هم راه با آن چه مشتری تقاضا کرده است.
تعریف داده شده توسط آقای خشایار نوروزی در بافتار مارکتینگ مناسب نیست. مفهوم این واژه این است که وقتی مشتری خدمت یا کالایی درخواست می کند، فروشنده خد ...
[مدیریت استراتژیک] ریسک جو آقای مهدی محمدی نژاد فرموده اند از ترکیب فینگلیش بپرهیزید. این احکام مغایر با اصول زبان شناسی است. زبان ها از واژه های دخ ...
[مارکتینگ] وابسته سازی؛ سازوکار جلب مشارکت عمیق مشتری در فرآیند مارکتینگ
[اسم] ۱ - ملازم، هم بسته؛ همراه؛ کسی که به جمعی یا فعالیتی ملحق شده است. ۲ - ایاق، رفیق، کسی که با فرد دیگری نزدیک است و غالباً با او همراه است، ۳ - ...
آزمون تخصص؛ میزان صلاحیت علمی، دانش و توان مندی برنامه ریزی، طراحی، انجام، و تحلیل نتایج آزمون در شرایط تعیین شده که معمولاً از طریق مقایسه های بین آ ...
[فیزیک مکانیک] ۱ - تغییر موضع؛ تغییر موقعیت؛ دگرجایی۲ - دگرسویی؛ ۳ - سُریدن؛ به آرامی تغییر مکان دادن. مثال: سریدن به رخت خواب [مدیریت] نوبت؛ شیفت؛ ن ...
[مارکتینگ] بازارگردان؛ محرک بازار؛ شرکت هایی که تکوین محصول جدید را به دنبال تحلیل پنج محرک ( five drivers ) انجام می دهد و خلاف آمد بازار و رقبا عمل ...
[مارکتینگ] بازارمحور؛ هدایت شده از سوی بازار؛ شرکت هایی که تکوین محصول جدید خود را بر اساس وضعیت �موجود� رقبا و تقاضای �موجود� بازار انجام می دهند. ا ...
[مارکتینگ]به هم زدن بازی ؛ عادت شکنی؛ خرق عادت؛ خلاف عرفی؛ هنجارشکنی؛ نوآوری در محصول و عرضه ی آن به بازار که بر خلاف انتظار، عرف مصرف، و محصولات رقی ...
جناب آقای سیدمحراب میرکریمی: واژه هایی را که ارائه کرده اید �همگی معادل هم� نیستند. مثلاً �viable� معادل �feasible� نیست. در بهترین حالت می توان گفت ...
جناب آقای سیدمحراب میرکریمی: واژه هایی که داده اید معادل هم نیستند بل که هم پوشانی معنایی دارند. بعضی از این واژه ها دارای معانی ویژه در بافتارهای خا ...
[مهندسی مکانیک] ۱ - سنگ کِشی؛ پرداخت کاری؛ عملیات پرداخت سطوح داخلی استوانه ای با لقمه های سنگِ ساب. ۲ - شلیف کاری؛ شلیف زدن؛ ایجاد خش های متقاطع در ...
[مارکتینگ] مدت عرضه به بازار؛ مدت زمان ایده پردازی تا تحقیقات بازار تا نمونه سازی و تولید انبوه و توزیع محصول در بازار �زمان عرضه به بازار� درست نیست ...
[نظریه ی بازی ها] بازی یک سرباخت؛ بازی برد - باخت؛ معامله یا رابطه ای که نتیجه ی آن برای یک طرف صفر و برای دیگری ۱۰۰ است