تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) کارآگاه خصوصی , نگهبان خصوصی . این شخص برای شرکت خصوصی کار میکنه. مثال: Pete is a company bull for Acme Systems. He works nights

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) طرفدار کارفرما. مردی که طرفداری از شرکت و مدیریت شرکت و وفاداری به اونها رو ترجیح میده به منافع همکاراش. خودشو وقف کارش میکنه. مثال ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) کسی که دائما سیگار میکشه، سیگار رو با سیگار روشن میکنه. مثال ها: chain smokers go through a pack a day I know a chain smoker whos a t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) گورستان، قبرستان. مثال ها: Meet you in Cement City I’m too young to end up in cement city

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. ( عامیانه ) موضوع صحبت یا بحث را عوض کردن. 2. به معنی واقعی کلمه، کانال تلویزیون رو عوض کردن. مثال ها: Quit changing the channel. I know you st ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) سوال احمقانه روز. مخفف Dumb question of the day. به صورت آنلاین توی پیام های متنی دیده میشه و برای افرادی به کار میبرن که سوال های احم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) زباله های پارک تریلر مخفف Trailer park trash برچسب تحقیر آمیز برای افرادی که توی تریلر پارک ها زندگی میکنن. به شوخی برای خانواده های کم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخصی که همه چیزش عالیه ( شخصیت، بدن، پوشش و. . ) به جز چهره ش! بیشتر برای مونث استفاده میشه اما برای مذکر هم مجازه. ممکنه استفاده از ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همسر افسانه ای بابانوئل. به خاطر درست کردن کلوچه با اِلف ها، مراقبت از گوزن شمالی و تهیه اسباب بازی های شوهرش ( بابانوئل ) معروفه. مثال: I love Mr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) وزن رابطه. افزایش وزنی که از یه رابطه عاشقانه حاصل شده، چون هنگام رابطه روی خودتون تمرکز نمیکنید ، احساس رها بودن میکنید، بر خلاف مجردی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخص آبی، آدم آبی. فردی که کمتر از یک ساله میشناسید و هر روز باهاش صحبت میکنید، صمیمی هستید، خوشحالتون میکنه، دوستش دارید و دوست دارید خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخص صورتی، آدم صورتی. کسی که فکر میکنید وقتی پیشش هستید خودتونید، شخصی که براتون مهمه و همیشه بهش اعتماد دارید. مثال: You are my pink ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) شخص سبز، آدم سبز. به شخص صمیمی ای میگن که به طور اتفاقی باهاش آشنا شدید، زندگیتونو نجات داده و بدون اون نمیتونید زندگی کنید. جایگاه ویژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) خسته از دریافت نوتیفیکیشن ها. زمانی به کار برده میشه که شخص از حجم زیاد نوتیفیکیشن های برنامه های گوشیش فرسوده شده. راه مقابله خاموش ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فروشگاه هایی که اسباب بازی سکسی ، لباس، فیلم و مجلات جنسی میفروشن. مثال: That weirdo goes to the sex shop almost every day

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) مهمونی که تعداد پسرها از تعداد دخترها بیشتره. مثال: That party had so many guys. It was a sausage party

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارک ترامپولین. مکان تجاری که استفاده تفریحی از ترامپولین ها رو با پرداخت هزینه ارائه میده. مثال: Trampoline park operators who claim they are com ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استخر فوم. استخری پر از مکعب های نرم که برای شیرجه زدن، تفریح و حرکات آکرباتیک ژیمناست ها ( برای سقوط امن و آرام ) توی هوا انجام میشه. مثال: Foam ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهمانی فوم. مهمونی که شرکت کنندگانش توی زمینی پوشیده از چند فوت کف و حباب ( که از دستگاه فوم پخش میشه ) با موسیقی میرقصن. مثال: I went to a foam p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. استخر توپ ( پر از توپ های پلاستیکی رنگی که برای تفریح بچه ها ست ) . 2. ( اصطلاح ) تعدادی جنس مذکر در یه مکان. 3. ( اصطلاح ) واژن زن. مثال ها: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنرهای رزمی ) ضربه به چشم. توی هنرهای رزمی و دفاع شخصی یه آسیب جدیه که به حریف وارد میشه و توسط انگشت ها به چشم حریف ضربه زده میشه. در بعضی از و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

( بازی های ویدیویی آنلاین ) به دور از کیبورد، موقتا غیرفعال. مخفف Away From Keyboard. نشانگر گیمری که فعلا در دسترس نیست و داره کار دیگه ای انجام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی های ویدیویی ) عمل در دقیقه ( به اختصار APM ) . به کل اقدامات و حرکاتی که یه بازیکن توی یه دقیقه میتونه انجام بده اشاره داره ( به ویژه بازی ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( نرم افزار ) افزار رها شده، یتیم افزار، رهاافزار. به بازی های ویدیویی و نرم افزارهایی میگن که دیگه توسط مالک یا شرکت سازنده پشتیبانی و فروخته نمیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( پارکور و بازی ویدیویی ) حرکت دیواری. یه حرکت پرکاربرد در پارکور و بازی های ویدیویی که توی اون فرد یا بازیکن روی دیوار یا یه مانع بلند می دوئه ( ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی ویدیویی ) حرکتی که توی اون بازیکن به دیوار یا یه مانع می پره و پرش دیگه ای در جهت مخالف انجام میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی ویدیویی ) نشانگر آسیب. وقتی که بازیکن از حمله دشمن ها یا بازخورد اشیاء و . . . آسیب می خوره در HUD بازی ظاهر میشه. مثال: ?How to create an ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار بزرگ یا به اصطلاح mall, پاساژ، یک مرکز خرید بزرگ سرپوشیده. مثال: The shopping mall application would be run on a computer farm at different l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. ناکجاآباد، مکانی در حومه شهر که از مراکز جمعیتی دوره و فاصله زیادی با شهر داره و افراد زیادی اونجا زندگی نمیکنن ( مکانی دورافتاده و عقب مونده فرهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عوضی زرد. *به یک زن آسیایی میگن ( فحش نژادی ) . مثال: Fuck off yellow bitch That a bad yellow bitch

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( عامیانه و بی ادبانه ) وضعیت بد، هرج و مرج، ناخوشایند، وقتی همه چیز به طور وحشتناکی بد میشه. مثال ها: Last night was really a shitshow; I'm telli ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠٨

دوستی، رابطه دوستی ( رابطه محبت آمیز متقابل بین چند نفر ) مثال: a friendship between two countries Their friendship goes back to when they were at ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کارگر زباله جمع کن که زباله ها رو توی یه کامیون میریزه ( کارگر شهرداری, رفتگر ) . 2. زباله گرد، مردی که آشغال جمع میکنه، آشغال جمع کن. مثال: Or ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه سیار، خانه متحرک. این خونه ها قابل حرکته و مجهز به چرخ هست و به دلخواه به هرجایی یدک میشه. بعضی هاشونم در یک مکان دائمی نصب میشه. خونه هایی ارز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پارک خانه های سیار. منطقه ای که خونه های سیار اونجا پارک کردن و معمولا افراد توی این خونه ها زندگی میکنن. مثال: The sickly teen is too shy to make ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. راهروی باریک. 2. سکویی که مدل ها روی اون توی نمایش مد قدم میزنن. 3. مسیری باریک بر روی صحنه تئاتر ( جهت به کار بردن و جاگذاری ابزارهای نور و صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تیراندازی/ تبادل آتش/ درگیری خصمانه با اسلحه بین دو یا چند نفر. مترادف: shootout/firefight/gun battle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. یه مسیر هوایی که دوتا مکان رو به هم وصل میکنه. 2. یه گذرگاه مرتفع و بسته که مسافران از طریق اون از ساختمان فرودگاه به سمت هواپیما میرن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باجه تلفن عمومی/ کیوسک تلفن ( یه محفظه کوچیک حاوی تلفن عمومی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چای خانه/ سالن غذاخوری ( مکانی برای ارائه غذا به مشتری که خدمات روی پیشخوان ارائه میشه و گارسونی وجود نداره ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. میخانه دارای مجوز ( UK ) . 2. مسافرخانه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عامیانه ) فرشته مرگ ( تجسم مرگ به شکل یک اسکلت شنل پوش با یه داس بزرگ ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) مغناطیس توجه ( کسی که کارهای فیک و غیرمتعارف انجام میده تا محبوب بشه و چندتا فالوور جمع کنه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) عمل نشستن با پاهای بسیار باز در اماکن و وسایل نقلیه عمومی به طوری که بقیه اذیت شن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) دست کام دهی ( عمل جلق زدن برای یک شخص توسط شخص دیگه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کشتن کسی به روش خفه کردن ( با سیم یا طناب ) . 2. سلاحی که برای خفه کردن استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) 1. شماره کسی رو به دست آوردن = شناخت و درک یک شخص. 2. به دست آوردن شماره تلفن شخصی یک فرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. ماشین سواری معمولی. 2. صندلی های محصور تک نفره که در قدیم استفاده میشده ( sedan chair ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

شکار تبهکار ( اجرای قانون جستجو برای یک فراری خطرناک ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قانون جنگل ( بخور تا خورده نشی/ بکش تا کشته نشی/ هرکس برای خودش/بقای شایسته ترین ها ) .