پیشنهادهای Bryan Fury (٢,١٥٩)
( عامیانه ) 1. سکس گروهی، وقتی چند مرد با یه زن همزمان سکس میکنن ( توسط یک گروه مرد 4 نفر ه یا بیشتر با یک زن ) . ✅ نکته 1: این کار توافقیه و نبای ...
1. جعبه فیوز. 2. ( عامیانه ) کله/مغز.
( عامیانه - توهین آمیز ) چاق و زشت/ بسیار زشت/ لعنتی زشت. مخفف : Fucking Ugly یا Fat Ugly.
( عامیانه ) 1. پول پیش. 2. سرمایه لازم برای شروع یک کار.
( عامیانه ) 1. رهبر رسمی سازمان. 2. خواننده یه گروه موسیقی.
( عامیانه ) سَن فرنسیسکو ( مستعار ) .
( عامیانه ) لعنتی/کثیف. لفظ مودبانه تر به جای Fucking.
( عامیانه ) 1. تازه معتاد. 2. دانش آموز یا دانشجوی سال اول دبیرستان یا دانشگاه. 3. مبتدی/ تازه کار/ آماتور/ بی تجربه.
( عامیانه ) 1. تازه از زندان آزاد شده. 2. بسیار تمیز و با بوی خوب و تازه.
( عامیانه ) بوسه فرانسوی.
( عامیانه ) پارتی استعمال کنندگان کوکائین خالص.
( عامیانه ) از خنده روده بر کردن.
( عامیانه ) زن یا دختر سکسی/ جذاب.
( عامیانه ) 1. پهن اسب/کود اسب/ عن اسب. 2. آجرپاره/سنگ.
( عامیانه ) بیلیونها بار/ خدا میلیون بار/ هزار بار . مترادف: upmteenth
( عامیانه ) 1. به آرامی و با دقت حرکت کردن. 2. به آرامی عمل کردن/ با دقت و سنجیده عمل کردن.
( عامیانه ) 1. عینک. 2. غیر رسمی و کوتاه شده Specifications ( مشخصات ) .
( عامیانه ) مشتق شده از social. 1. متشخص/باکلاس/اجتماعی. 2. شیک پوش/ چهره برجسته. 3. فعال رسانه های اجتماعی.
( عامیانه ) پول بادآورده.
( عامیانه ) 1. بی کار/ بی عار/گشاد. 2. شخص کم تحرک ( کسی که زیاد توی خونه میمونه و بیکاره ) .
( عامیانه ) تنفرآمیز.
( عامیانه ) منفور/پست/ نکبت/ بی ارزش/ بی اخلاق.
( عامیانه - توهین آمیز ) عوضی/پست/آشغال. مترادف: slimebag slime ball
( عامیانه - توهین آمیز ) منفور/عوضی/پست.
( عامیانه - توهین آمیز ) منفور/بی ارزش/نکبت بار.
1. بازار برده فروشی. 2. ( عامیانه ) منطقه ای که توی اون کارگرهای روزمزد جمع میشن. 3. ( عامیانه ) بازار کار.
( عامیانه ) 1. زندان/ به زندان انداختن. 2. کوکتلِ تکیلا اسلمر.
( عامیانه ) 1. آدم وراج. 2. زاغی ( نوعی کلاغ ) .
( عامیانه - توهین آمیز ) احمق/ ساده لو/دست و پا چلفتی.
( عامیانه - توهین آمیز ) ( جمع ) سینه های یک زن یا دختر/پستان ها.
کیسه ی استفراغ. مترادف: sick sack airsick bag airsickness bag emesis bag sick bag barf bag ( عامیانه ) vomit bag disposal bag waste bag doggie bag ...
( عامیانه ) 1. یک نام بدون جنسیت به معنی دومین متولد از دوقلوها. 2. ماری جوانای خاورمیانه ای ( از یک درخت به نام بانجی ) .
( عامیانه - توهین آمیز ) آدم کله پوک/ احمق.
( عامیانه - توهین آمیز ) گمشو/تنهام بزار.
( عامیانه - توهین آمیز ) زن بی خانمان. مترادف: bag lady
( عامیانه - توهین آمیز ) زن بی خانمان. مترادف: bag woman
( عامیانه ) دستور بده/پامنبری ( کنایه از شخصی که میخواد به کاربلد درس بده ) .
( عامیانه ) 1. پشت دستی /سیلی با پشت دست. 2. رشوه.
1. ( عامیانه ) پلیسِ راهِ تازه کار. 2. بچه خرس .
1. بوزینه/ عنتر دم کوتاه. 2. ( عامیانه ) آدم نفهم و احمق.
( عامیانه ) 1. ماری جوانا! ( اصطلاح منطقه ای ) . 2. همجنس گرای آشکار زن و مرد ( تحقیر آمیز ) .
( عامیانه ) گیتار خیالی/گیتار هوایی.
1. ( عامیانه ) ناراحتی شدید ناشی از ترک اعتیاد. 2. عذاب کشیدن/ ناراحتی شدید.
( عامیانه ) زن هرجایی/ زن هرزه/زن بی اخلاق.
( عامیانه ) 1. معتاد به بوی چسب. 2. چسبی، چسبان.
( عامیانه ) آدم نفهم/ بی شعور/احمق.
( عامیانه ) بریده بریده حرف زدن/شبیه به افراد مست یا معتادان نشئه حرف زدن.
( عامیانه ) جاکِش/ دلال محبت. مترادف: Pimp
( عامیانه ) زن سرد و مغرور ( سلطه گر ) .
( عامیانه ) آدم صادق/آدم درست ( مَرد ) .