hallucinogenic

جمله های نمونه

1. You can get hallucinogenic everything in the jungle.
[ترجمه گوگل]شما می توانید همه چیز را در جنگل توهم زا دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی توهم زا همه چیز رو توی جنگل گیر بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As he was thought to have abused an hallucinogenic drug, he was given activated charcoal and sorbitol by nasogastric tube.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تصور می شد او یک داروی توهم زا مصرف کرده است، زغال چوب فعال و سوربیتول توسط لوله بینی معده به او داده شد
[ترجمه ترگمان]همانطور که گمان می رفت که از یک داروی توهم زا مورد سو استفاده قرار گرفته است، به او زغال فعال و sorbitol با لوله nasogastric داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As he grew older, he used hallucinogenic drugs. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]با بزرگتر شدن از داروهای توهم زا استفاده کرد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ تر شد، از داروهای توهم زا استفاده کرد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Schultes has spent a lifetime studying hallucinogenic drugs.
[ترجمه گوگل]شولتز یک عمر را صرف مطالعه داروهای توهم زا کرده است
[ترجمه ترگمان]Schultes عمر خود را صرف مطالعه داروهای توهم زا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. LSD is a hallucinogenic drug.
[ترجمه گوگل]ال اس دی یک داروی توهم زا است
[ترجمه ترگمان]معتاد به مواد توهم زا هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After all, in the hallucinogenic world of the militias, the government is the enemy of all things good and true.
[ترجمه گوگل]به هر حال، در دنیای توهم زا شبه نظامیان، دولت دشمن همه چیز خوب و درست است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، در جهان هذیان آور شبه نظامیان، دولت دشمن همه چیز خوب و درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a sensation of a hallucinogenic door being swung open.
[ترجمه گوگل]حس باز شدن یک در توهم زا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در باز شد و احساس کرد که در توهم زا باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They would add also hallucinogenic mushrooms.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین قارچ های توهم زا را اضافه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین قارچ هذیان آور نیز اضافه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. D . and other hallucinogenic drugs were required to keep the experiments going. Dr.
[ترجمه گوگل]د و سایر داروهای توهم زا برای ادامه آزمایشات مورد نیاز بود دکتر
[ترجمه ترگمان]د و دیگر داروهای توهم زا برای ادامه آزمایش ها مورد نیاز بودند دکتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The drug can also produce hallucinogenic effects.
[ترجمه گوگل]این دارو همچنین می تواند اثرات توهم زایی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این دارو نیز می تواند اثرات هذیان آور تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hashish: Hallucinogenic drug preparation derived from resin from the flowers of hemp plants.
[ترجمه گوگل]حشیش: داروی توهم زا که از رزین گل های گیاه شاهدانه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]حشیش: تهیه مواد مخدر ناشی از رزین از گل های گیاه شاهدانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A potent hallucinogenic compound, C12H16N2O, related to psilocybin.
[ترجمه گوگل]یک ترکیب توهم زا قوی، C12H16N2O، مربوط به سیلوسایبین
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب hallucinogenic قوی، C۱۲H۱۶N۲O، مربوط به psilocybin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many species have poisonous or hallucinogenic compounds.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه ها دارای ترکیبات سمی یا توهم زا هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه ها ترکیبات سمی یا توهم زا دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hallucinogenic drug preparation derived from resin from the flowers of hemp plants.
[ترجمه گوگل]داروی توهم زا که از رزین گل های گیاه شاهدانه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]آماده سازی مواد مخدر ناشی از رزین از گل های گیاه شاهدانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lsd is a powerful hallucinogenic drug.
[ترجمه گوگل]Lsd یک داروی توهم زا قوی است
[ترجمه ترگمان]lsd یک داروی قوی توهم زا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• causing hallucinations
a hallucinogenic drug is one that causes you to hallucinate.

پیشنهاد کاربران

بپرس