تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

متعلق بودن "This book belongs to me. " عضویت داشتن "She belongs to a book club. " جای داشتن "The spoon belongs in the drawer. " تعلق خاطر داشتن "H ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مال او ( برای مذکر ) ( به عنوان ضمیر ملکی ) "This is his car. " برای اشاره به مذکر ( به عنوان ضمیر ) "His name is John. " مال خودش ( در برخی موا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مال او ( برای مؤنث ) ( به عنوان ضمیر ملکی ) "This is her book. " او ( به عنوان مفعول ) "I called her yesterday. " برای اشاره به مؤنث ( به عنوان ض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تیک زدن "I checked off the items on my to - do list. " تایید کردن "The manager checked off the completed tasks. " حذف کردن از لیست "Once you finish ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دایره "Draw a circle on the paper. " حلقه دوستان/گروه دوستان/گروه "She has a small circle of close friends. " چرخیدن "The birds circled above the t ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ایستادن "Please stand up when the teacher enters the room. " دفاع کردن "You need to stand up for your rights. " پابرجا ماندن "His argument didn't s ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشستن "Please sit down and relax. " آرام گرفتن "After a long day, I just want to sit down and watch TV. " شروع کردن ( یک کار ) "Let's sit down and ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب دادن "Can you answer the phone, please?" پاسخ "What is the answer to this question?" واکنش نشان دادن "She answered with a smile. " حل کردن "W ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرسیدن/سوال کردن "Can I ask you a question?" درخواست کردن "She asked for help with her homework. " تقاضا کردن "The teacher asked the students to be ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بستن "Please close the window. " نزدیک "The store is close to my house. " پایان دادن "They decided to close the meeting. " صمیمی "We are very clos ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

باز کردن "Can you open the door, please?" باز "The store is open until 9 PM. " شروع کردن "They opened the meeting with a speech. " گشودن "She open ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اضافه کردن "Can you add some sugar to my tea?" جمع کردن ( در ریاضیات ) "If you add 5 and 3, you get 8. " افزودن/الحاق کردن "She added a new chapte ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشان دادن "Can you show me the way to the station?" نمایش/برنامه ( تلویزیونی ) "We watched a great show last night. " ثابت کردن/اثبات کردن "The da ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گوش دادن "Please listen to me carefully. " توجه کردن "Listen, this is important!" شنیدن "I love listening to music. " پذیرفتن ( نظر کسی ) "You sh ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پیدا کردن "I finally found my keys!" دریافت کردن/فهمیدن "I find it hard to believe. " تشخیص دادن "Can you find the difference between these two pic ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نگاه کردن "Look at that beautiful sunset!" ظاهر/نگاه/قیافه "She has a unique look. " به نظر رسیدن "You look tired today. " جستجو کردن "I'm looking ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست/صحیح Your answer is correct. تصحیح کردن/درست کردن Please correct my mistakes. مناسب/درست This is the correct way to do it. اصلاح کردن He corr ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مسابقه/بازی The football match was amazing! کبریت Can you pass me a match to light the candle? هم خوانی داشتن/مطابقت داشتن Your shoes match your dres ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کتاب I love reading books in my free time رزرو کردن We booked a hotel for our vacation دفترچه She wrote her notes in a small book ثبت کردن The police ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کابینت ( نوعی کمد که معمولا در آشپزخانه و دارای قفسه و درب است. ) We decided to put our dishes in the wall cupboard. کمد ( محفظه ای معمولاً با قفسه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوح/ قرص/ تبلت ( دستگاه ) . تبلت: همون دستگاه الکترونیکی که مثل گوشی یا لپ تاپه، ولی صفحه نمایش بزرگ تری داره. قرص: دارویی که معمولا به شکل گرد یا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

الفبا. الفبا همون مجموعه حروفه که باهاش کلمات رو می سازیم. مثلا در انگلیسی، از A تا Z، اینا همون حروف الفبا هستن. The English alphabet has 26 lett ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساله/ . . . سال سن دارد. وقتی می گیم کسی "years old" هست، یعنی سن اون شخص رو می گیم. He is five years old.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعد از آن/ پس از آن یعنی بعد از یک اتفاق یا زمان مشخص. We can go to the park afterward.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

عدد سه/ سه/ 3. I have three apples.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهار/عدد چهار/ 4. There are four chairs in the room.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرسی/تشکر/ممنون. یه کلمه ایه که برای ابراز تشکر استفاده میشه. Thanks for your help!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوب/عالی/جریمه. برای نشون دادن اینکه حالت خوبه یا اوضاع خوبه به کار میره. I am fine, thank you

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست/رفیق. به کسی گفته میشه که باهاش رابطه دوستانه داری و معمولاً وقت ها رو با هم می گذرونید. She is my best friend.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلام. "Hello" هم مثل "Hi" برای سلام کردن به کار میره، اما کمی رسمی تره. Hello, nice to meet you!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلام. یه سلام ساده و غیررسمیه که بیشتر توی مکالمات روزمره و دوستانه استفاده میشه. Hi! How are you?

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم کلاس/هم کلاسی. یعنی کسی که در کلاس درسی با شما مشترک باشه. My classmate helped me with the homework.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حروف/نامه ها. می تونه هم به حروف الفبا اشاره داشته باشه، هم به نامه هایی که نوشته می شن. The word 'apple' has five letters.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. معلم My math teacher explains everything very clearly. ۲. استاد یا مربی He is a yoga teacher at the local gym. ۳. عامیانه: آموزگار زندگی Life is ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تخته/تابلو/سوار هواپیما شدن. به تخته ای اشاره داره که برای نوشتن یا نمایش اطلاعات به کار میره. به سوار شدن به هواپیما، قطار و . . . میگن. The teac ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدد/ شماره. یعنی عدد یا شماره ای که برای شمارش، شناسایی یا مرتب سازی استفاده می شه. My phone number is 9876543210.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضا مکان جای خالی ( به محل های مشخصی که باید چیزی نوشته بشه اشاره داره. ) فاصله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شمردن ( فعل ) تعداد ( اسم ) محاسبه کردن ( فعل ) شمارش کردن ( فعل ) "Please count the number of books on the shelf. " "She can count to 100 in ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکرار کردن. "Repeat after me. "

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشاره کردن/ نشان دادن. معمولاً وقتی گفته می شود "Point"، از فرد خواسته می شود که به چیزی اشاره کند یا آن را نشان دهد. "Point to the answer. "

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

و شما؟/ تو چطور؟ معمولاً برای برگشت دادن سوال یا ابراز توجه به طرف مقابل استفاده می شود. به طور مثال: "How are you?" → "I'm good, and you?" ( چطور ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل بودن. یکی از مهم ترین افعال در زبان انگلیسی که برای بیان حالت، وجود یا مشخصات استفاده می شود ( مثل "am"، "is"، "are" ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اول شخص مفرد. اشاره به ضمیر "I" ( من ) در زبان انگلیسی که فعل بعد از آن به صورت مفرد استفاده می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل کوتاه/ فرم کوتاه. شکلی از یک کلمه یا عبارت که به صورت خلاصه و کوتاه تر بیان می شود، مثل "I’m" به جای "I am".

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

همراه با/ در پی/بعد از آن. یعنی چیزی که بعد از یک چیز دیگه قرار می گیره. She wore a red dress, followed by a matching hat.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای/ در عوض. به معنای استفاده از چیزی دیگر به جای گزینه اول.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پاسخ دادن/جواب دادن. یعنی پاسخی به سوال یا درخواست داده بشه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

احوال پرسی/ خوش آمد گویی. کلمه یا جمله ای که برای شروع مکالمه و به نشانه سلام یا مودبانه به فرد دیگر گفته می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوش دادن به . . . به معنای توجه کردن و شنیدن چیزی که گفته می شود.