پیشنهادهای Bryan Fury (٩,٣٩٨)
1. گمشو بیرون/ برو بیرون. 2. الکی نگو/ شوخی میکنی/ چرت داری میگی ( غیرقابل باور بودن چیزی ) .
( عامیانه ) قسر در رفتن از چیزی/از چیزی خلاص شدن. "How can she keep cheating and still get away with it?"
( عامیانه ) حالم به هم خورد/ حالمو به هم میزنه. "Ugh, when I saw those two together, it totally gagged me!"
( عامیانه ) از کوره در رفتن/قاطی کردن/عصبی شدن. "I freaked out when I saw the door open by itself!"
( عامیانه ) خنگ/احمق/بی عرضه. "He always tries to stick to everyone, total dweeb!"
( عامیانه ) به شدت جدی/خیلی جدی. "I’m dead serious, this is no joke!"
( عامیانه ) پیچوندن کلاس/غیبت کردن توی کلاس. "Dude, we all cut class yesterday and went to the movies. "
( عامیانه ) خراب کردن/گند زدن [به چیزی]
( عامیانه ) امتحان رو خوب پاس کردن. She totally aced the history test! Don’t worry, she got everything right. "
( عامیانه ) به خاطر نیاوردن/فراموش کردن/ به یاد نیاوردن.
( عامیانه ) عصبانی شدن/خشمگین شدن/ناراحت شدن.
( عامیانه ) خراب کردن امتحان نهایی.
( عامیانه ) چی باعث شده عصبی بشی؟/ چی ناراحتت کرده؟/ از چی دلخوری؟
( عامیانه ) از جلو چشام گم شو/نبینمت/برو کنار از جلو چشام.
( عامیانه ) آروم باش/خونسرد باش.
کشور مصر.
یونانی.
یونان.
لهستان.
اندونزی.
تایلند
کره جنوبی .
فیلیپین
روسیه.
مغولستان.
نواقص، کمبودها.
دوست جنسی/سکس پارتنر بدون تعهد/ بُکُن. کسی که فقط باهات عشق و حال کنه و خبری از عشق و عاشقی یا مسئولیتای سنگین نیست. یه جورایی، رابطه ایه که فقط برا ...
( بازی های ویدیویی/Gaming ) دکمه جهت دهی/پد جهت دار. D - pad کوتاه شده ی عبارت Directional Pad است و به بخشی از کنترلرهای بازی اشاره دارد که معمولا ...
رژیم دوپامین/سم زدایی دوپامین. یعنی این که مغزت رو از لذت های فوری و فیک که باعث میشن تمرکز و اراده ت ضعیف بشه، پاکسازی کنی. این کار به مغزت کمک می ...
مارمولک [های] پارکینگ. در ادبیات راننده کامیون ها، به زن هایی که اطراف پارکینگ ها یا توقفگاه های کامیون ها می چرخند و به راننده ها خدمات جنسی ارائه ...
معامله گری اختیاری . روشی که در آن تصمیمات معاملاتی بر اساس تحلیل فردی و تجربه گرفته می شود، نه بر اساس قوانین خودکار.
معامله گر همواره سودآور. معامله گری که به طور مداوم در بازار سود می کند و توانایی مدیریت معاملات به شکلی پایدار را دارد.
1. مشارکت کننده 2. عامل ( در ایجاد چیزی ) 3. اهداکننده
1. مدیریت منابع 2. برنامه ریزی منابع 3. بهره برداری از منابع
1. محیط 2. شرایط 3. محیط زیست 4. فضا ( مکان )
1. عملیاتی 2. در حال کار 3. اداره کردن 4. عمل کردن 5. جراحی ( در زمینه پزشکی )
1. هوانوردی 2. پرواز 3. صنعت هواپیمایی
1. سبک معامله گری 2. روش معامله گری 3. شیوه معامله گری
1. جاری 2. فعلی 3. موج 4. برق 5. معاصر 6. مقدار
1. ترجیح 2. اولویت 3. تمایل 4. علاقه
معامله گر روزانه تمام وقت. معامله گر حرفه ای روزانه. شخصی که به طور تمام وقت در بازارهای مالی ( مانند بازار سهام یا فارکس ) معامله می کند و هدفش کس ...
تابوهای اخلاقی و اجتماعی . به باورها یا هنجارهایی اشاره دارد که در یک فرهنگ خاص، انجام یا بحث درباره آن ها نامناسب یا ممنوع است.
اصطلاحی برای هنر اروتیک یا شهوانی ژاپنی. هنر چاپ چوبی و نقاشی اروتیک ژاپنی که موضوعات جنسی را با هدف سرگرمی و آموزش نشان می دهد.
عصر پارینه سنگی. به دوره ای از تاریخ انسان اشاره دارد که ابزارهای سنگی ساده برای شکار و بقا استفاده می شدند.
مسئله حساس. توضیح ( روان شناسی ) : موضوعی که واکنش های احساسی شدیدی ایجاد می کند. توضیح ( علوم سیاسی ) : موضوعی که بیشتر افراد جامعه درباره آن نظر ...
آزادی بیان. حق ابراز عقاید بدون ترس از سانسور یا سرکوب.
آموزش جنسی. برنامه هایی که اطلاعاتی درباره آناتومی بدن، سلامت جنسی، روابط، و روش های جلوگیری از بارداری ارائه می دهند.
سواد رسانه ای. توانایی تحلیل و درک محتوای رسانه ها، شناخت پیام های پنهان و بررسی انتقادی اطلاعات ارائه شده.
اراده آزاد . توانایی انسان در تصمیم گیری های شخصی بدون اجبار خارجی.