paleolithic

/ˌpælɪoʊˈlɪθɪk//ˌpælɪəʊˈlɪθɪk/

معنی: پارینه سنگی
معانی دیگر: (دوران های زمین شناسی) دیرینه سنگی، پارینه سنگی (از حدود 2 میلیون تا ده هزار سال پیش - پیش از دوران میان سنگی است)، عهد حجر قدیم، وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یاکهنه سنگی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (sometimes l.c.) designating the earliest period of the Stone Age, from about 2 million B.C. to about 10,000 B.C., characterized by the use of primitive stone tools.

جمله های نمونه

1. Marshall Sahlins demonstrated that Paleolithic people needed to work only 14 hours a week to feed, clothe, and shelter themselves.
[ترجمه گوگل]مارشال ساهلینز نشان داد که مردم پارینه سنگی فقط 14 ساعت در هفته برای تغذیه، پوشاک و سرپناه نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]مارشال Sahlins نشان داد که افراد پارینه سنگی باید فقط ۱۴ ساعت در هفته برای خوراک، پوشاک و سرپناه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, Paleolithic and Neolithic art often emphasized the buttocks, sometimes exaggerating them to a suggestion of hills or mountains.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنر پارینه سنگی و نوسنگی اغلب بر باسن تأکید می کرد و گاهی اوقات آنها را به تپه ها یا کوه ها مبالغه می کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنر پارینه سنگی و نوسنگی اغلب بر کفل تاکید می کند، و گاهی اوقات آن ها را به پیشنهاد تپه ها و یا کوه ها می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. the ethnography of paleolithic humans.
[ترجمه گوگل]قوم نگاری انسان های پارینه سنگی
[ترجمه ترگمان]قوم شناختی انسان ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stone balls were tools of hunting in Paleolithic times.
[ترجمه گوگل]توپ های سنگی ابزار شکار در دوران پارینه سنگی بودند
[ترجمه ترگمان]گلوله های سنگی ابزار شکار در عصر پارینه سنگی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Middle Paleolithic people seem to have made mostly the same relatively simple stone tools humans had been producing for tens of thousands of years and not much else.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مردم پارینه سنگی میانه عمدتاً همان ابزار سنگی نسبتاً ساده ای را ساخته اند که بشر برای ده ها هزار سال تولید می کرده است و نه چیزهای دیگر
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مردم دوره پارینه سنگی میانی تقریبا همان ابزارهای سنگی ساده ای بوده اند که انسان ها برای ده ها هزار سال تولید کرده بودند و نه چندان دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The oldest known specimens date to the Upper Paleolithic period in Western Europe, 000 to 000 years ago, although none of those artifacts were directly dated.
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین نمونه های شناخته شده مربوط به دوره پارینه سنگی بالایی در اروپای غربی، 000 تا 000 سال پیش است، اگرچه هیچ یک از آن آثار به طور مستقیم قدمت نداشتند
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین نمونه های شناخته شده در دوره پارینه سنگی بالا در اروپای غربی تا ۲۰۰۰ سال پیش وجود داشتند، اگرچه هیچ یک از این مصنوعات به طور مستقیم با تاریخ نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paleolithic man could only make the most basic stone tools.
[ترجمه گوگل]انسان پارینه سنگی تنها می توانست ابتدایی ترین ابزار سنگی را بسازد
[ترجمه ترگمان]او تنها می توانست مهم ترین ابزار سنگی را بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Early two years ago at the late Paleolithic, here left a footprint of human life.
[ترجمه گوگل]اوایل دو سال پیش در اواخر پارینه سنگی، اینجا ردپایی از زندگی انسان بر جای گذاشت
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش در اواخر دوران پارینه سنگی در اینجا جای پای انسان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The research discovered that paleolithic period dog's mouth department is short, and width.
[ترجمه گوگل]این تحقیق نشان داد که بخش دهان سگ های دوره پارینه سنگی کوتاه و پهن است
[ترجمه ترگمان]این تحقیق نشان داد که بخش دهانی سگ دوره کوتاه و عرض آن کوتاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the wake of humanity long after the Paleolithic Age, gradually entered the Neolithic Age.
[ترجمه گوگل]در پی بشریت مدتها پس از عصر پارینه سنگی، به تدریج وارد عصر نوسنگی شد
[ترجمه ترگمان]پس از دوران پارینه سنگی به تدریج به عصر حجر entered وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As early as in the Paleolithic Age 30,000 years ago, human beings began to live here.
[ترجمه گوگل]در اوایل عصر پارینه سنگی 30000 سال پیش، انسان ها شروع به زندگی در اینجا کردند
[ترجمه ترگمان]در اوایل عصر پارینه سنگی به ۳۰۰۰۰ سال پیش، انسان ها شروع به زندگی در اینجا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Upper paleolithic Huts from Mezin, Ukraine. These huts date to about 000 BCE.
[ترجمه گوگل]کلبه های پارینه سنگی فوقانی از مزین، اوکراین قدمت این کلبه ها به حدود 000 سال قبل از میلاد می رسد
[ترجمه ترگمان]paleolithic علیا از Mezin، اوکراین این کلبه ها در حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد قدمت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A stone implement of the Paleolithic Age.
[ترجمه گوگل]ابزار سنگی عصر پارینه سنگی
[ترجمه ترگمان]ساخت سنگی عصر پارینه سنگی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this fascinating volume, the Middle Paleolithic archaeology of the Middle East is brought to the current debate on the origins of modern humans.
[ترجمه گوگل]در این جلد جذاب، باستان شناسی پارینه سنگی میانه خاورمیانه به بحث کنونی در مورد منشأ انسان مدرن آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در این کتاب جذاب، باستان شناسی خاورمیانه در خاورمیانه به بحث کنونی در مورد منشا انسان های امروزی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارینه سنگی (صفت)
paleolithic

تخصصی

[زمین شناسی] دوران پارینه سنگی ،دیرینه سنگی - - آغاز از 500000 تا آغاز دوران میان سنگی (7000 قبل از میلاد) - - اسم: اولین قسمت عصر حجر که مشخصه آن ظهور انسان و آلت و ابزار دست ساز او در برخی نواحی است. همبستگی سطوح فرهنگی نسبی با سن واقعی (و بنابراین با واحدهای زمین چینه شناسی زمین شناسی) از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر، متفاوت می باشد. با این حال، این دوره باستانی کم و بیش با پلیستوسن، همزمان است. - مقایسه شود با: mesolithic, neolithic. - نیز ببینید: middle paleolithic, lower paleolithic, upper paleolithic, eolithic. - مترادف: oldstoneage. - صفت: مربوط به اولین قسمت عصر حجر. -

انگلیسی به انگلیسی

• of the earlier stone age

پیشنهاد کاربران

بپرس