تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

What seemed like their last hope occurred to him چیزی که بنظر میومد اخرین شانسشونه به ذهنش خطور کرد Occurred to me به ذهنم رسید به ذهنم خطور کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

متمایل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شباهت داشتن/کپی برابر اصل بودن be a spitting image of someone بسیار به کسی شباهت داشتن be a spitting image of something عینا مانند چیز دیگری بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بند انگشتان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

علاقه مند بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کم رنگ ترین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

راند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نگاه پیروزمندانه ( از نوع مخرب )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Erised در واقع برعکس desire هست که ب معنی ارزو هستش. The mirror of erised در واقع آینه ارزو هستش ک تو کتاب هری پاتر عمیق ترین خواسته فرد بیننده رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بهتر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

عقل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موقعیت منحصربه فرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

انعکاس پیدا کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پافشاری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گیر افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لکه دار ، کثیف شده ، تار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یاقوت سرخ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

قدم زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Eyes popping بیرون زدن چشم از حدقه His eyes were popping چشم هایش از حدقه بیرون زده بود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

قبض روح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

دست و پا زدن کوبیدن تکان خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

قوت قلب ، تقویت روحیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شر شر ، غر غر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی روح ، با حالتی غم انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

با اندوه ، به تلخی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

? Am i interrupting مزاحم شدم؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

هر یک از بارش های شهابی که در اواسط ماه اوت رخ می دهد و به نظر می رسد از صورت فلکی پرسئوس تابش می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مسخره کردن سر به سر گذاشتن دست انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Stately home خانه ای بزرگ و قدیمی است که برای مدتی طولانی متعلق به یک خانواده اشرافی بوده است و گاهی اوقات مردم میتوانند از ان بازدید کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پایمال شده لگد مال شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تحت کنترل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

حفظ کردن ، نگه داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مجهول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کنار زد ، دور کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرسه زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تحقیر امیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ازار دهنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جا زدن Maybe he's chickened out شاید اون جا زده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با عجله حرکت کردن ( یک شخص یا حیوان کوچک ) که با قدم های کوتاه و سریع حرکت میکند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واضح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

باز کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سایه ای سیاه که در مقابل شی ای روشن قرار گرفته که میشه اون رو به عنوان یک شبح در نظر گرفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شاخص استاندارد الودگی هوا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

فرو رفتن ، رانش he might have been drifting into an uneasy sleep او ممکن است در خوابی ناخوشایند فرو رفته باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازخواست ، حرف کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نیش ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تهمت زدن انتشار دادن کثیف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیچیده ترین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به زمین افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Anxiously