پیشنهادهای R@ha (١٤٢)
What seemed like their last hope occurred to him چیزی که بنظر میومد اخرین شانسشونه به ذهنش خطور کرد Occurred to me به ذهنم رسید به ذهنم خطور کرد
متمایل
شباهت داشتن/کپی برابر اصل بودن be a spitting image of someone بسیار به کسی شباهت داشتن be a spitting image of something عینا مانند چیز دیگری بودن
بند انگشتان
علاقه مند بودن
کم رنگ ترین
راند
نگاه پیروزمندانه ( از نوع مخرب )
Erised در واقع برعکس desire هست که ب معنی ارزو هستش. The mirror of erised در واقع آینه ارزو هستش ک تو کتاب هری پاتر عمیق ترین خواسته فرد بیننده رو ...
بهتر
عقل
موقعیت منحصربه فرد
انعکاس پیدا کرد
پافشاری کردن
گیر افتادن
لکه دار ، کثیف شده ، تار
یاقوت سرخ
قدم زدن
Eyes popping بیرون زدن چشم از حدقه His eyes were popping چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
قبض روح
دست و پا زدن کوبیدن تکان خوردن
قوت قلب ، تقویت روحیه
شر شر ، غر غر
بی روح ، با حالتی غم انگیز
با اندوه ، به تلخی
? Am i interrupting مزاحم شدم؟
هر یک از بارش های شهابی که در اواسط ماه اوت رخ می دهد و به نظر می رسد از صورت فلکی پرسئوس تابش می کند.
مسخره کردن سر به سر گذاشتن دست انداختن
Stately home خانه ای بزرگ و قدیمی است که برای مدتی طولانی متعلق به یک خانواده اشرافی بوده است و گاهی اوقات مردم میتوانند از ان بازدید کنند.
پایمال شده لگد مال شده
تحت کنترل
حفظ کردن ، نگه داشتن
مجهول
کنار زد ، دور کرد
پرسه زدن
تحقیر امیز
ازار دهنده
جا زدن Maybe he's chickened out شاید اون جا زده.
با عجله حرکت کردن ( یک شخص یا حیوان کوچک ) که با قدم های کوتاه و سریع حرکت میکند.
واضح
باز کرد
سایه ای سیاه که در مقابل شی ای روشن قرار گرفته که میشه اون رو به عنوان یک شبح در نظر گرفت
شاخص استاندارد الودگی هوا
فرو رفتن ، رانش he might have been drifting into an uneasy sleep او ممکن است در خوابی ناخوشایند فرو رفته باشد.
بازخواست ، حرف کشیدن
نیش ها
تهمت زدن انتشار دادن کثیف کردن
پیچیده ترین
به زمین افتادن
Anxiously