تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پذیرا نبودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارتی که در دادگاه به کار میره با این مفهوم که حکم از طرف دادگاه صادر شده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور کلی برنامه درسی معنی دقیق تر: فرآیند شناسایی و سازماندهی مطالب آموزشی که در یک مبحث دنبال خواهد شد و فهرستی از اهداف یادگیری برای هر موضوع.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیکته صحیح کلمه: Contrary

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر برای یه شخص این واژه استفاده بشه میتونه �معنی� محو شدن یا �مفهوم�همون اصطلاح اب شده رفته تو زمین رو، بده ?And Mr. Crouch evaporated, did he

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به بریده روزنامه یا مجله میگن press cutting برای مثال میتونه یه عکس یا پاراگراف باشه.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی میل به چشم پوشی و صرف نظر کردن not willing to give up easily. "He was very reluctant to forgo the chance of concerning peeves. "

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

man who knows of the world and how it works. Usually this kind of person is confident and wise.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو اصطلاح عامیانه معنیه کسی که از لحاظ عاطفی سرد هست رو هم میده. مثلا دوستی که موقعی که نیاز به حمایت عاطفی دارین نادیدتون میگیره.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیطنت امیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Burn something lightly and superficially To remove the hair usually by passing rapidly over a flame ( کز خوردن بخشی از مو )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To search for something widely: Unlike Dobby, she had obviously not foraged for clothes.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

( especially a vehicle ) to slide along a surface so that you have no control

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غارت شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گفتن چیزی که به نحوی سوزاننده ، کوبنده و یا همراه با تلخی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی که برای جلب لطف و رضایت یه فردی بیش از حد بهش احترام بزاره طوری که ازار دهنده بشه یا دیگه صادقانه بنظر نرسه ( به نوعی پاچه خواری کردن یا تملق کس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجبور کردن کسی به انجام کاری که دوست نداره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضربه ( به خصوص روی باسن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن/نیرنگ/گول زدن این حرکت معمولا در مسابقات یا دعوا اتفاق میوفته وقتی بازیکن میخواد به حریفش کلک بزنه و از میدون به درش کنه Synonyms: Trick, ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضربه محکم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

According to Apparition, this happens when a wizard mind isn't focused. It basically means that while one part of you may teleported، you may left y ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت کردن به اطراف بدون عجله یا نگرانی سلانه سلانه راه رفتن/پرسه زنی *معمولا با along و around میاد He could be seen pottering around the flower bed ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Windows boarded پنجره های تخته کوبی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلیپر ها کلاهبرداران کوچکی هستند که با دستکاری در ضرب سکه ها امرار معاش میکنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bothering

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

موجودی فولکلور ( که گفته می شود در آب زندگی می کند و بچه ها را با بازوهای بلندش می گیرد و غرق می کند. پ. ن:معنی فولکلور�فولکلوربه مجموعه فرهنگ مشتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( تخیلی ) نوعی هیولای ابزی که از خون انسان تغذیه میکن، مقیم ژاپن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چوبه دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با انجام یک ژست با دست ، بازو یا سر ، توجه کسی را جلب یا دعوت کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدخواهانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فال با استفاده از اعداد، به ویژه با تعداد حروف در نام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یک عبارت خرافی گفته می شود، لمس کردن یا ضربه زدن به یک شی یا سطح چوبی، زمانی که فرد می خواهد چیز مثبتی ادامه یابد، مبادا بدشانسی برای او به ارمغان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاسخ دادن به یک اظهارنظر یا اتهام، معمولاً به شیوه ای تند، عصبانی یا زیرکانه. I don't want to make him miserable, i" want to put him on his guard! ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمی توان از نظر کیفیت یا درجه فراتر از این رفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوناسکوپ یک ابزار نجومی بود که توسط Perpetua Fancourt اختراع شد. که مراحل ماه ( طوری که از زمین دیده میشوند ) را نشان می داد. این ابزار برای مقابله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نوع شیرینی خاص که شبیه پنکیکه ولی یکم زخیم تره و شیرین نیست یک تاریخچه کوتاه ازش: این کیک که معمولاً با خمیر آب یا شیر، آرد و مخمر تهیه می شود و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعصاب خورد کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موقعیت منحصربه فرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

The only person who survived She was the [sole survivor] of the crash. Everyone else died

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شاخص استاندارد الودگی هوا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوش حساب He always pays on the nail اون همیشه ادم خوش حسابیه

پیشنهاد
٠

باید تا دینار اخر حساب پس بدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در موقع استراحت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه بوهایی میاد ( یه جای کار میلنگه، یه چیزی مشکوکه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

زاغ سیاه کسی را چوب زدن ، جاسوسی کسی را کردن She's spying on me داره زاغ سیاه من و چوب میزنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر قابل باور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خبرا زود میرسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

? Am i interrupting مزاحم شدم؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک فرد مزاحم، به ویژه یک فرد پر سر و صدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که میخوایم به کسی بگیم که اگه جای اون بودیم چیکار میکردیم I thought if i were in your shoes then maybe i could understand a little better