پیشنهادهای R@ha (١٤٢)
٦٤
٢ سال پیش
٢
با عصبانیت آشفته
٢ سال پیش
٨
Eyes popping بیرون زدن چشم از حدقه His eyes were popping چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
٢ سال پیش
٤
اسب های بزرگی که برای کشیدن گاری یا کالسکه استفاده میشن
٢ سال پیش
١٤
علاقه مند بودن
٢ سال پیش
٢
چرخ زدن گشتن
٢ سال پیش
٥
تهمت زدن انتشار دادن کثیف کردن
٢ سال پیش
١٠
گیر افتادن
٢ سال پیش
٤
اشتیاق داشت، آرزو کرد
٢ سال پیش
٢
زشت و زننده ، ترسناک
٢ سال پیش
٧
تحت کنترل
٢ سال پیش
١٢
نگاه پیروزمندانه ( از نوع مخرب )
٢ سال پیش
٩
قدم زدن
٢ سال پیش
٣
ملتمسانه
٢ سال پیش
١٠
پافشاری کردن
٢ سال پیش
٥
پیچیده ترین
٢ سال پیش
١٦
متمایل
٢ سال پیش
٦
ازار دهنده
٢ سال پیش
٦
پرسه زدن
٢ سال پیش
٨
قوت قلب ، تقویت روحیه
٢ سال پیش
٢
دم کردن
٢ سال پیش
١٢
راند
٢ سال پیش
١٣
کم رنگ ترین
٢ سال پیش
٥
باز کرد
٢ سال پیش
٤
با بیزاری
٢ سال پیش
١٠
لکه دار ، کثیف شده ، تار
٢ سال پیش
٧
مجهول
٢ سال پیش
٥
Anxiously
٢ سال پیش
٦
کنار زد ، دور کرد
٢ سال پیش
٧
حفظ کردن ، نگه داشتن
٢ سال پیش
٤
با شدت ، به سختی
٢ سال پیش
٣
پاچه خوار ترین ، چاپلوس ترین
٢ سال پیش
٤
ویژه ، خاص
٢ سال پیش
٨
با اندوه ، به تلخی
٢ سال پیش
٨
بی روح ، با حالتی غم انگیز
٢ سال پیش
٤
در حال پژمرده شدن
٢ سال پیش
١٠
انعکاس پیدا کرد
٢ سال پیش
٦
تحقیر امیز
٢ سال پیش
٨
شر شر ، غر غر
٢ سال پیش
٥
به زمین افتادن
٢ سال پیش
٣
با خوشی ، از روی خوشحالی
٢ سال پیش
٥
بازخواست ، حرف کشیدن
٢ سال پیش
٥
واضح