cart horse

جمله های نمونه

1. And now she was as strong as a cart horse, and he didn't give a damn.
[ترجمه گوگل]و حالا او مثل یک اسب گاری قوی بود و او به هیچ وجه به او دست نمی داد
[ترجمه ترگمان]و حالا او به اندازه یک اسب ارابه قوی بود و او اهمیتی نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A cart horse was seen in the distance.
[ترجمه گوگل]اسب گاری از دور دیده شد
[ترجمه ترگمان]از دور اسب ارابه ای دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cart horse was seen coming to us.
[ترجمه گوگل]یک اسب گاری دیده شد که به سمت ما می آید
[ترجمه ترگمان]یک اسب ارابه ای دیده می شد که به طرف ما می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You are putting the cart horse by doing this in your own way.
[ترجمه گوگل]شما با انجام این کار به روش خود اسب گاری را قرار می دهید
[ترجمه ترگمان]شما دارید این کار را با انجام این کار انجام می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He could be a cart horse or a lead pony.
[ترجمه گوگل]او می تواند اسب گاری یا اسب سربی باشد
[ترجمه ترگمان] اون می تونه یه اسب یا یه اسب تندرو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You know, just from looking at it, that it's not a cart horse.
[ترجمه گوگل]فقط با نگاه کردن به آن می دانید که اسب گاری نیست
[ترجمه ترگمان]می دانی، فقط از نگاه کردن به آن، این اسب ارابه ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ratagan was like a great bear, and he rode something approaching a cart horse.
[ترجمه گوگل]راتاگان مانند یک خرس بزرگ بود و سوار چیزی شد که به یک اسب گاری نزدیک می شد
[ترجمه ترگمان]Ratagan مثل یک خرس بزرگ بود و سوار بر اسب ارابه ای که نزدیک می شد به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "It's fundamentally clear that the McLaren wing design is totally illegal, " Bell told the BBC. "They have driven a cart horse through the spirit of the rules and regulations.
[ترجمه گوگل]بل به بی بی سی گفت: اساساً واضح است که طراحی بال مک لارن کاملاً غیرقانونی است «آنها بر اساس روح قوانین و مقررات، یک اسب گاری رانده اند
[ترجمه ترگمان]بل به بی بی سی گفت: \" اساسا روشن است که طرح مک لارن بطور کامل غیرقانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't rate myself as a fantastic, talented athlete. I just have perseverance. I'm a cart horse. I work hard.
[ترجمه گوگل]من خودم را به عنوان یک ورزشکار فوق العاده و با استعداد ارزیابی نمی کنم من فقط پشتکار دارم من یک اسب گاری هستم سخت کار می کنم
[ترجمه ترگمان]من خودم را به عنوان یک ورزش کار عالی و با استعداد نشان نمی دهم من فقط پشت کار دارم من اسب ارابه ای هستم سخت کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strong horse used to pull carts and heavy loads
(british) big strong horse used for heavy work and for pulling a cart
a carthorse is a big powerful horse that is used to pull carts or wagons.

پیشنهاد کاربران

اسب ارابه ران
اسب درشکه
اسب های بزرگی که برای کشیدن گاری یا کالسکه استفاده میشن

بپرس