scathingly

جمله های نمونه

1. 'Oh, she's just a kid,' he said scathingly.
[ترجمه گوگل]او با تند گفت: "اوه، او فقط یک بچه است "
[ترجمه ترگمان]به تندی گفت: اوه، اون فقط یه بچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She spoke scathingly of the poor standard of work done by her predecessor.
[ترجمه گوگل]او با تندی از استاندارد ضعیف کار انجام شده توسط سلف خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با لحن تند و زننده ای از آن استاندارد ضعیف کاری که پیش از سلف خود انجام داده بود سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Independent legal experts were scathingly critical of Democratic committee members for failing to protect Hill.
[ترجمه گوگل]کارشناسان حقوقی مستقل به شدت از اعضای کمیته دموکرات به دلیل ناکامی در محافظت از هیل انتقاد کردند
[ترجمه ترگمان]کارشناسان مستقل قانونی به شدت از اعضای کمیته دموکرات بخاطر عدم حمایت از هیل انتقاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Arrive at a living room scathingly Xun to scold a way after the kitchen be the mother of household chores hear:"Who teach you! ?"
[ترجمه گوگل]وارد یک اتاق نشیمن کوبنده Xun به سرزنش راه پس از آشپزخانه مادر از کارهای خانه بشنوند: "چه کسی به شما یاد می دهد!"
[ترجمه ترگمان]به یک اتاق نشیمن با انزجار شون برسید تا بعد از اینکه آشپزخانه مادر کاره ای خانه است بشنوید: \" چه کسی به شما آموزش می دهد! TGMN_QM\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've written scathingly about India's human trafficking and oppression of women, but it's also true that civil society is addressing these issues.
[ترجمه گوگل]من به شدت در مورد قاچاق انسان و سرکوب زنان در هند نوشته‌ام، اما این نیز درست است که جامعه مدنی به این مسائل می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]من با انزجار درباره قاچاق انسان و ظلم و ستم در هند با انزجار نوشته ام، اما این حقیقت دارد که جامعه مدنی در حال پرداختن به این مسائل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On internet news sites and newspapers, women reacted scathingly.
[ترجمه گوگل]در سایت های خبری اینترنتی و روزنامه ها، زنان واکنش تندی نشان دادند
[ترجمه ترگمان]در اینترنت و روزنامه ها، زنان با انزجار واکنش نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The father scathingly say to the male of the daughter friend:"You everyday take my daughter to go to the movie, can't do a point don't of matter?"
[ترجمه گوگل]پدر با تند به مرد دوست دخترش می‌گوید: «تو هر روز دخترم را به سینما می‌بری، نمی‌توانی نکته‌ای بکنی مهم نیست؟»
[ترجمه ترگمان]پدر به تندی به مرد دوست دختر گفت: \"تو هر روز دخترم را به فیلم می گیری، مهم نیست؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She criticized him scathingly.
[ترجمه گوگل]او به شدت از او انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]او به تندی و نفرت از او انتقاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I find the article quite objective. It does not place one-sided blame on Britain, but scathingly exposes the mutual errors committed by Britain and China.
[ترجمه گوگل]به نظر من مقاله کاملاً عینی است این یک طرفه را به گردن بریتانیا نمی اندازد، بلکه اشتباهات متقابل بریتانیا و چین را به شدت آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]من این مقاله را کاملا هدف می یابم این کشور مقصر یک جانبه در بریتانیا نیست، بلکه به تندی اشتباه ات دو جانبه انجام شده توسط بریتانیا و چین را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However, as they continue on their way to Le Havre the next morning, these "representatives of virtue" ignore Boule de Suif and glance scathingly at the young woman.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حالی که صبح روز بعد به راه خود به سمت لو هاور ادامه می دهند، این «نمایندگان فضیلت» بول دو سویف را نادیده می گیرند و با نگاهی کوبنده به زن جوان نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که صبح روز بعد به راه خود به Le ادامه می دهند، این \"نمایندگان فضیلت\" Boule de را نادیده می گیرند و با انزجار به زن جوان نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The novel satirizes the American South before the Civil War, and scathingly examines the South's embrace of slavery, racism, and lynchings.
[ترجمه گوگل]این رمان جنوب آمریکا را قبل از جنگ داخلی هجو می کند و به طرز کوبنده ای به آغوش کشی جنوب از برده داری، نژادپرستی و لینچ می پردازد
[ترجمه ترگمان]این رمان آمریکای جنوبی را قبل از جنگ داخلی به نمایش گذاشت و به تندی به استقبال جنوب از بردگی، نژادپرستی و lynchings می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Later in the afterward, the tone of his voice changes as he talks scathingly about the "blindness" of those who use the word "snapshot" when referring to his work.
[ترجمه گوگل]بعداً، لحن صدای او تغییر می کند، زیرا او به شدت در مورد "نابینایی" کسانی که از کلمه "snapshot" استفاده می کنند، صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]بعدا در بعد از آن، لحن صدای او با انزجار درباره \"نابینایی\" کسانی که کلمه \"عکس فوری\" را هنگام اشاره به کار خود استفاده می کنند، تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Oh, they want to be excused," the other girl said scathingly.
[ترجمه گوگل]دختر دیگر با تند گفت: "اوه، آنها می خواهند معذور شوند "
[ترجمه ترگمان]دختر دیگر با انزجار گفت: \" آه، آن ها می خواهند مرا معذور بدارند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dispatches from early this year, for instance, quote the aging monarch of Saudi Arabia, King Abdullah, as speaking scathingly about the leaders of Iraq and Pakistan.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، از اوایل سال جاری، پادشاه سالخورده عربستان سعودی، ملک عبدالله، سخنانی را نقل می کند که به شدت در مورد رهبران عراق و پاکستان صحبت کرده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، Dispatches از اوایل سال جاری به نقل از پادشاه پیر عربستان سعودی، ملک عبدالله، با انزجار از رهبران عراق و پاکستان سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• injuriously, in a manner that causes damage; harshly, severely, sharply

پیشنهاد کاربران

گفتن چیزی که به نحوی سوزاننده ، کوبنده و یا همراه با تلخی

بپرس