marbles

جمله های نمونه

1. to shoot marbles
تیله بازی کردن

2. lose one's marbles
(خودمانی) دیوانه شدن،به کله ی (کسی) زدن

3. the children were playing marbles
بچه ها تیله بازی می کردند.

4. go for all the marbles
(خودمانی) قمار بزرگ کردن،به امید سود زیاد ریسک کردن

5. he fashioned his statues out of the finest marbles
او تندیس های خود را از بهترین سنگ مرمر می ساخت.

6. Let's have a game of marbles.
[ترجمه گوگل]بیایید یک بازی تیله داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]بیا بازی تیله ها را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drop a couple of marbles into the cup and watch the water spill over.
[ترجمه گوگل]چند تیله را در فنجان بیندازید و آب را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]چند مهره به داخل فنجان بیاندازید و نشت آب را تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ask them how the marbles could be used to make the book spin.
[ترجمه گوگل]از آنها بپرسید که چگونه می توان از تیله ها برای چرخاندن کتاب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]از آن ها بپرسید که چگونه تیله ها می توانند برای چرخاندن کتاب به کار روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alvin shot marbles in the road and had a brick lobbed at him by a little girl with whom he played.
[ترجمه گوگل]آلوین در جاده به تیله شلیک کرد و دختر کوچکی که با او بازی می کرد آجری به سمت او شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]الو ین مهره شطرنج را در جاده پرتاب کرد و با یک دختر کوچک که او بازی می کرد، محکم به طرف او پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rosie at once scrambled to her feet, the marbles she had in her lap dropping and clattering over the polished wood floors.
[ترجمه گوگل]رزی بی درنگ به پاهایش دوید، تیله هایی که در دامانش داشت، روی کفپوش های چوبی صیقلی افتاده و تق تق تق تق می زدند
[ترجمه ترگمان]رزی فورا از جایش بلند شد، تیله ها را روی زانوهایش گذاشته بود و تلق تلق کنان از کف چوبی صیقل خورده پایین می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fill the transparent container to the brim with marbles.
[ترجمه گوگل]ظرف شفاف را تا لبه با تیله پر کنید
[ترجمه ترگمان]ظرف شفاف را پر از تیله ها پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the far side of the street, two boys were playing marbles.
[ترجمه گوگل]آن طرف خیابان دو پسر داشتند تیله بازی می کردند
[ترجمه ترگمان]در آن سوی خیابان، دو پسربچه مهره بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Willie Greene, his 4-year-old grandson, came to visit the ranch with a pocketful of marbles.
[ترجمه گوگل]ویلی گرین، نوه 4 ساله اش، با جیب پر از تیله برای بازدید از مزرعه آمد
[ترجمه ترگمان]ویلی گرین، نوه ۴ ساله او، برای دیدن مزرعه با یک کیسه پر از تیله ها به مزرعه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is it full? Ask a volunteer to add sand to the container of marbles.
[ترجمه گوگل]پر است؟ از یک داوطلب بخواهید که ماسه را به ظرف مرمر اضافه کند
[ترجمه ترگمان]پر است؟ از یک داوطلب بخواهید تا ماسه را به ظرف مهره اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• children's game played with marbles; sanity, sense of reality (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس